بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 101
همانطور که پیش بینی می شد کناره گیری حضرت علّامه جوادی آملی از ایراد خطبه های نماز جمعه قم نیز سوژه نخ نمایی شد برای بیمار دلان و داستان سرایان و خیال پردازان سیاسی.
این در حالی است که این مفسّر عظیم الشّأن قرآن حیکم همواره(از جمله پس از انتخابات ریاست جمهوری سال جاری) در خطبه های نماز جمعه قم از نظام اسلامی حکیمانه دفاع کردند و با تفسیر آیات الهی مشت منافقان جدید را باز کردند و چهره واقعی بیماران سیاسی را برای مردم آگاه و بصیر نمایان ساختند و در آخرین خطبه شان نیز غزل خداحافظی خود را با تکریم و تمجید از مقام معظم رهبری و افراد و نهادهای منتسب به نظام همراه ساختند.
خودتان قضاوت کنید که آیا این لحن فردی است که مانند امام جمعه سابق اصفهان(آیت الله طاهری) از نظام قهر و کناره گیری می کند؟: پنج آذر یعنی دیروز فرمان امام راحل سالروز تشکیل بسیج مستضعفان بود. این نیروی با اخلاص الاهی در دفاع مقدس تلاش و کوشش کرده است. برای حفظ نظام تلاش و کوشش کرد و می کند و امیدواریم همگان هم حق شناسِ این نیروی با اخلاص باشند و هم این ها مواظب باشند که غربال شوند و مبادا خدای ناکرده کسی در این ها نفوذ بکند و هم این ها مستقیم تر حرکت کنند و هم مردم قدرشناس تر باشند تا ان شاء الله به برکت این نیروی با اخلاص این کشور ولی عصر به دست صاحب اصلی اش برسد... آخرین عرضم، غزل خداحافظی است ... در پایان از رهبری و شورای محترم سیاست گذاری نماز جمعه از یک سو و ائمه بزرگ و بزرگوار نماز جمعه ی قم از سوی دیگر، شما نمازگزاران، برادران و خواهران قم که در کنار بارگاه ملکوتی کریمه ی اهل بیت بار یافتید از سوی دیگر، از ستاد برگزاری نماز جمعه از سوی چهارم، آستانه ی مبارکه فاطمه ی معصومه از جهت پنجم، همه ی نیروهای حافظان و خدمتگزاران و برگزار کنندگان این مراسم با جلال و شکوه از سوی پنجم و ششم و هر کسی که بالاخره در اقامه ی این عمود دین تلاش و کوشش کرده است، حق شناسی می کنیم. (متن کامل آخرین خطبه ایشان)
اما اگر کسی واقعاً بیماری نداشته باشد، با مراجعه به سایت نماز جمعه قم و رجوع به متن کامل خطبه های معظم له پس از انتخابات ریاست جمهوری سال جاری در می یابد امثال آقای مهاجرانی - که در مصاحبه با شبکه استعمار پیر(بی بی سی فارسی) سفره دلش را برای بیگانگان باز می کند- حقیرتر از آن هستند که درباره این عالم فرزانه و بزرگوار اظهار نظری کنند.
خطبه سوم مهر ایشان را با دقت بخوانید و ببینید از نظر این مفسّر عظیم الشّان قرآن کریم چه کسی دارای بیماری سیاسی است؟:
اما در سوره ی مائده آنهایی که بیماری سیاسی دارند در قلبشان این مرض هست، ذات اقدس الاه به رسول خود سفارش کند که به آنها بگو « فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ » فرمود: آنهایی که مرض در قلبشان دارند مرتب دستشان به گوشی BBC است،هی گرایش به او دارند، هی با او تلفن می کنند. هی از او گزارش می کنند. این یک مرض است، این مرض را معالجه کنید، فرمود:« فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ » نه « یُسَارِعُونَ الیهِمْ » این ها اصلاً در جمع آنها هستند، مرتب با بیگانه ارتباط دارند، یعنی این ارتباط با بیگانه، یعنی کسی که دویست سال این کشور را غارت کرد، یا کسی که صد سال غارت کرد، یا کسی که شصت سال غارت کرد، بالاخره غارت نامه ی این ها معلوم است. غارت نامه ی انگلیس معلوم است، غارت نامه ی آمریکا و برخی از أقاربش هم معلوم است، این که دیگر تاریخ بیهقی نیست، خیلی از این غارت ها را در زمان خودمان دیدیم. یک وقت است که ناصح التواریخ نوشته، تاریخ بیهقی نوشته و برویم پژوهش کنیم، خیلی نیاز به پژوهش ندارد، خیلی از کسانی که در سن شان هفتاد هست و بیشتر، درمتن این غارت نامه بودند...، پس غارت نامه ی همه ی این ها معلوم است.
در سوره ی مبارکه مومنون فرمود که این ها خودشان را معالجه کنند، بالاخره اشکال و انتقاد هست ولی در چهارچوب قابل حل است، اما تا یک خبر شد به خارج و از آنها کمک بگیریم، این مرض است « فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ » بعد حرفشان این است که خوب اگر نظام ما شکست خورد و آنها برگشتند ما چه کنیم؟« یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ » شاید اوضاع برگردند، فرمود:« فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ » خدا هست، همیشه بود و همیشه هست و همیشه یاور دین است، بعد شما شرمنده می شوید، کاری نکنید که در آن عذاب آخرت باشد و خزی دنیا... (متن کامل خطبه)
و در پایان این هم دلیل کناره گیری ایشان
قابل توجه طرفداران ایجاد ترافیک به اصطلاح سبز در روز 13 آبان
اول اینکه لااقل اسمش را ترافیک سیاه بگذارید تا ملّت بهتون نخندند. آخه ایجاد ترافیک در این شهر آلوده چه تناسبی با رنگ سبز داره؟!
دوم اینکه اگه واقعاً طرفدار سبزی و آبادی هستید بروید به جای این جنگولک بازی ها، در خیابان ها به تعداد کشته ها و مفقودین خیالی تان(مثلاً 200 تا شامل سعیده پورآقایی، عاطفه امام و ...) درخت کاج بکارید.
درخت کاج کمترین مصرف آب و هزینه نگهداری را دارد و در عین حال بیشترین تأثیر را در کاهش آلودگی هوا دارد.
البته بگذریم از اینکه برخی مدیران بی کفایت شهری در دوره های گذشته هی چمن کاشتند که بیشترین مصرف آب و هزینه نگهداری را دارد و در عین حال کمترین تأثیر را در کاهش آلودگی هوا دارد.
همچنین قابل توجه جامعه مهندسین محیط زیست ایران که گویا در انتخابات ریاست جمهوری از میرحسین موسوی حمایت کردند. حالا کجا هستند که در حمایت از محیط زیست شهروندان بیانیه صادر کنند و با ایجاد ترافیک سیاه توسط معدودی مرفه بالا شهرنشین مخالفت کنند؟
گروه سلامت روزنامه جام جم: یک متخصص بیماریهای داخلی گفت: در شهرهای بزرگ که با مشکل آلودگی هوای ناشی از ترافیک مواجه هستند، انتشار سرب موجود از بنزین خودروها در هوا موجب مسمومیت میشود.
دکتر مجتبی توکلی در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: سرب و گازهای گوگردی مهمترین آلایندههای هوا در کلانشهرها هستند و در صورتی که تراکم خودروها بیش از حد افزایش یابد، موجب مسمومیت و مشکلات تنفسی شهروندان میشود.
وی افزود: سرب موجود در سوخت خودروها، موجب مسمومیت میشود. همچنین گازهای گوگردی منتشر شده در هوا مشکلاتتنفسی در شهروندان کلانشهرها ایجاد میکند.
توکلی تصریح کرد: کودکان، افراد مسن و افرادی که به بیماریهای مزمن قلبی و ریوی مبتلا هستند، گروههای در معرض خطر آلودگی ترافیکی هستند.
وی خاطرنشان کرد: تنها راه پیشگیری از بروز مشکلات ناشی از آلودگی ترافیکی، حضور نیافتن در مکانهای پرترافیک یا استفاده از ماسکهای مخصوص برای پیشگیری از ورود گازهای آلاینده به دستگاه تنفسی است.
این متخصص بیماریهای داخلی تاکید کرد: مشکلات ناشی از آلودگی ترافیکی در شهرهای بزرگ به صورت مزمن در شهروندان بروز میکند. افراد در ابتدا متوجه مشکل نمیشوند و با گذشت زمان و وخیم شدن بیماری، فرد متوجه آسیبهای ناشی از آلودگی هوا میشود
. وی گفت: احساس ضعف، بیحالی، سردرد و کم خونی از عوارض آلودگی هوا در شهرهای بزرگ است
http://www.jamejamonline.ir/Papertext.aspx?newsnum=100921189702
سلام ای سردبیر نشریه بینام*/
سلام ای که شده ای در انتخابات ناکام/
چو ملّت رأی ندادند به کاندیدای شما/
ما شدیم متقلّب و شما تیغ برآوردی از نیام/
با نیش قلم همی نواختی ما را/
در نزد عام و خاص کرده ای ما را بدنام/
بس است دیگر در توهّمات غوطه خوردن/
برخیز که دیگر به سر رسید وقت انام/
سحر آمد، صبح دولت یار نزدیک است/
غسلی کنید از جنابت این ایّام/
تجربه سال 60 همی پیش روی ماست/
ببینید که ندارد هیچ فتنه گری فرجام/
نه شما اغتشاش گرید و همدست دشمنان وطن/
نه ما هستیم لباس شخصی خون آشام /
ناخواسته به راه دونان نرویم/
تا دشمن همی نگیرد از ما کام/
بیا پیش گیریم با هم سیاستی را/
که باشد تدبیری برای حفظ ایران، حفظ اسلام/
* نشریه متعلق به عده ای از فعالان دانشجوییه که در یک گروه اینترنتی گاهی با هم بحث می کنیم
سال ها قبل در خاطرات آزادگان می خواندم که هر بار بعثی ها می خواستند ابریشم چی(معاون مسعود رجوی) را برای سخنرانی و عضو گیری در جمع اسرای ایرانی بیاورند، ایرانی ها علی رغم اطلاع از عواقب و شکنجه های بعدی، همواره با این شعار از معاون سازمان مجاهدین خلق(منافقین) استقبال می کردند:
رجوی! نیم وجبی! یونجه نداریم بجوی!
اما متأسفانه امروز می بینیم برخی سیاسیون ما -که در آن زمان سرپرست بنیاد شهید بودند-چنان یونجه ای به رجوی داده اند بجود که نه معاونش و نه اینکه سازمانش بیانیه صادر کند، بلکه خود مسعود رجوی جنایتکار شخصاً به ایشان پیام می دهد و او را مورد شفقت و مهربانی قرار می دهد.
یادم هست در سال 1368 پس از ارتحال جانسوز امام خمینی(ره) تلویزیون نشان می داد که این شیخ عمّامه از سرش افتاده و با بی تابی بر سر خود می زند و می گوید: امام! بابا! حالا جواب بچه های شهدا رو چی بدم؟ دیگه بچه های شهدا بابا ندارن
جناب کرّوبی! حالا باید توی سر خودت بزنی که حالا جواب آزاده های سرافراز رو چی بدم؟ سال ها در اسارت زیر وحشیانه ترین شکنجه های بعثی ها اجازه ندادند معاون مسعود رجوی آن ها را مورد سوء استفاده تبلیغی و سیاسی قرار دهد و حالا چه کردی که دشمن ترین دشمنان این نظام و انقلاب چنین حظّی از اقدام نپخته و نسنجیده جنابعالی دارند می برند؟!
جناب محمد نوری زاد که روزگاری از نوشته هایش بوی خوش ولایت مداری و تعهد و دشمن شناسی می آمد، چندی قبل در وبلاگش با وادادگی در برابر دروغ و ها و شایعات و تحلیل های دشمن پسند موج سبز پرسیده است: مگر می شود دوباره این مردم را برسرسفره این نظام گردآورد ؟ حالا از آقای نوری زاد دعوت می کنیم با چشمانی باز به نماز جمعه فردا(مصادف با 21 ماه مبارک رمضان) تشریف بیاورند و ملاحضه کنند که مردم چگونه بی اعتنا به تخریب شخصیت ها و شایعه پراکنی ها و متهم کردن نظام به جنایت علیه مردم، همچنان سر سفره این نظام جمع خواهند شد و به رهبر شجاع و مدیر و مدبّر و فرزانه شان اقتدا خواهند کرد.
این در حالی است که چندی قبل در آستانه برگزاری نماز جمعه به امامت آقای هاشمی رفسنجانی، موج سبزی ها ادعا کردند با شرکت میلیونی در نماز جمعه نشان خواهند که مردم نظرشان به چه کسی نزدیک تر است(کنایه به سخنان مقام معظم رهبری که در خصوص اختلاف نظرهای بین رییس جمهور و آقای هاشمی رفسنجانی، اعلام کردند نظرشان به نظر رییس جمهور نزدیک تر است). اما تعداد شرکت کنندگان در آن نماز جمعه با احتساب جمعیت مدافع نظام و حامی رییس جمهور به اندازه یک نماز جمعه عادی ماه مبارک رمضان – که معمولاً پر جمعیت تر از سایر جمعه های سال است- هم نبود و صف نماز جمعه حتی تا میدان فلسطین هم نرسید.
پس از اتّهام های بی اساس شیخ مهدی کرّوبی در خصوص انجام اعمال منافی عفت علیه بازداشت شدگان، ایشان تا کنون نه تنها مدرک و سندی برای اثبات صحت این ادعا ارائه نکرده، بلکه با کمال تعجب از رد کنندگان این اتهام مدرک طلب کرده!
و جالب تر اینکه پس از اعتراض ائمه محترم جمعه سراسر کشور به طرح این قبیل اتهام های بی اساس علیه نظام اسلامی، همان روزنامه هایی که مترصد فرصت برای بهره برداری ابزاری از سخنان مراجع تقلید و علماء و ائمه جمعه به نفع خود هستند و در مواردی اصولگرایان را متهم به اهانت علیه این بزرگواران می کنند، از قول این شیخ ساده لوح و زود باور تیتر زده اند که: جواب دین به دنیا فروشان را می دهم
و جالب تر از جالب تر اینکه ادعا هم می کنند که آزادی بیان نیست
من واقعاً نمی دانم چطور نظام به این ها اجازه می دهد به همین راحتی به علماء وارسته و ائمه محترم جمعه توهین کنند و بعد هم ادعا کنند در ایران آزادی نیست؟
خوب نظام که آخرش متّهم به تحدید آزادی میشه، چرا به خاطر پیشگیری از این اتّهام و گرفتن ژست آزادی، اجازه چنین اهانت های وقیحانه ای را علیه ائمه جمعه می دهد؟
آزادی یعنی آزادی اهانت؟ آن هم علیه ائمه جمعه سراسر کشور؟!
جناب کروبی بهتر است به جای پرونده سازی علیه ائمه جمعه، هر چه زودتر مدارک و اسناد اثبات اتّهام های شرم آورش را- اگر دارد- ارائه کند
در یکی از یادداشت های قبلی به اراجیف ساختگی و جعلی که تحت عنوان به اصطلاح استفتائات جدید از آیت الله مصباح(؟!) منتشر شده اشاره کردم
در اینجا شرح مبسوطی از نظرات آیت الله مصباح یزدی را درباره انتقاد از ولی فقیه می آورم
بار دیگر این اراجیف سخیف جعلی و ساختگی را بخوانید و با نظرات حکیمانه ایشان مقایسه کنید
بخشی از استفتائات جعلی منتسب شده به آیت الله مصباح:
س: آیا ولی فقیه در مقابل سایرین پاسخگوست؟
ج: خیر ، ایشان فقط در مقابل خداوند تبارک و تعالی پاسخگوست و در مقابل سایر افراد،غیر پاسخگوست.
س:ایا ولی فقیه برای مردم عادی نقد شدنی است؟
ج:خیر، همانگونه که عنوان شد عقل مردم عادی قاصر ازورود به این مسائل است و اساسا مردم عادی حق ورود به سیاست را به این معنا ندارند.
س:ایا ولی فقیه از طرف سایر فقها نقد شدنی است؟
ج: خیر ، سایر فقها حق دخالت در حکومت را از حیث اینکه فقیه هستند ندارند و از این لحاظ فرقی با مردم عادی ندارند ،لذا موضع سایر فقها و حتی مراجع نیز اطاعت است و ولی فقیه برای فقها نیزمثل سایرمردم غیر قابل نقد است.
س:ایا اعضا مجلس خبرگان رهبری یا رئیس ان میتوانند از رهبری سئوال نمایند؟
ج: مجلس خبرگان رهبری مجرای تجلی و ظهور مقام عظمای ولایت است ولی در ادامه کارهر گونه نظارت به هر صورت باطل است و حتی نوشتن نامه به ایشان حرمت شکنی محسوب می شود چون همانگونه که گفته شد از ایشان نباید در مورد اعمالشان سئوال کرد.
بخش پایانی از مقاله حکومت و مشروعیت ، نوشته استاد محمد تقی مصباح یزدی :
17. انتقاد از "ولیفقیه"
براساس اعتقادات دینی ما فقط پیامبران، حضرت زهرا و ائمه اطهار(علیهم السّلام) معصوماند. از این رو هیچکس ادعا نمیکند احتمال اشتباهی در رفتار و نظرات ولیفقیه نیست.
احتمال خطا و اشتباه در مورد ولی فقیه وجود دارد و ممکن است دیگران به خطای او پیببرند.
از این رو میتوان از ولی فقیه انتقاد کرد. ما نه تنها انتقاد از ولیفقیه را جایز میشماریم، بلکه براساس تعالیم دینی معتقدیم یکی از حقوق رهبر بر مردم لزوم دلسوزی و خیرخواهی برای اوست. این حق تحت عنوان «النصیحة لائمةالمسلمین» تبیین شدهاست. نصیحت در این عبارت به معنای پند و اندرز نیست، بلکه دلسوزی و خیرخواهی برای رهبران اسلامی است؛ بنابراین نه تنها انتقاد از ولی فقیه جایز است، بلکه واجب شرعی مسلمانان است، و منافع و مصالح شخصی یا گروهی نباید مانع انجام آن شود.
نکاتی در شیوة انتقاد
لیکن در انتقاد از ولی فقیه رعایت نکات زیر لازم است:
1. اخلاق اسلامی در هنگام انتقاد رعایت شود. در این مسأله رهبر با دیگر مؤمنان مشترک است.
شرایط انتقاد شامل موارد ذیل است:
الف.پیش از انتقاد باید اصل موضوع، محرز و عیب و اشکال، قطعی باشد؛ نه آنکه مبتنی بر شایعات و اخبار غیرقابل اعتماد و یا بر اساس حدس و گمان و بدون تحقیق، مطالب ناحقی به کسی نسبت داده شود و موجب اعتراض و انتقاد قرارگیرد.
ب . به منظور اصلاح و سازندگی انتقاد شود، نه برای عیبجویی و رسوایی اشخاص.
ج . انتقاد بر اثر دلسوزی، خیرخواهی و صمیمیت باشد نه به سبب برتریطلبی.
د. بدون هیچ توهین و جسارت، مؤدبانه و با رعایت شؤون وی بیان شود. و در حقیقت انتقاد باید بسان هدیهای تقدیم شود.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی؛ محبوبترین برادرانم کسی است که عیوب و اشکالاتم را به من هدیه کند.»
2. افزون بر موارد فوق برای شخصیت محترم و قداست خاص رهبری در نظام اسلامی مسائل دیگری نیز باید در نظرگرفته شود؛
به یقین، میان انتقادکردن فرد از دوست خود، یا زن از شوهر و یا فرزند از پدر، یا شاگرد از استاد تفاوتی روشن وجود دارد فرزند و شاگرد برای پدر و استاد خود احترام خاصی قائلند. اما فوق آنها قداستی است که برای امام و جانشین او وجود دارد. قداست - همانگونه که در مباحث گذشته به تفصیل بیان شده است - منتهی همراه با احترام و تواضع است و چون ولی فقیه در مقام نیابت معصوم قرار دارد از این رو از قداست والایی برخوردار است و رعایت کمال احترام وادب برای او ضروری است و حفظ حرمت و شأن او بر همه لازم استلذا انتقاد باید بهگونهای بیان شود که هیچگونه تأثیر سویی بر قداست و جلالت جایگاه ولیفقیه نداشته باشد.
3. سومین نکتهای که در انتقاد از رهبر باید در نظر گرفت، توجه به دشمن است.انتقاد از رهبر باید هوشمندانه طراحی شود تا موجب سوءاستفاده دشمنان نشود؛ از آن رو که رعایت این موارد در انتقاد از ولیفقیه لازم است، مجلس خبرگان کمیسیونی برای نظارت بر فعالیتهای رهبری دارد که عملکرد ایشان را مورد بررسی قرارمیدهد و در موارد لازم نتیجة آن را به اطلاع ایشان میرساند. این هیأت تحقیق به پیشنهاد خود مقام معظم در مجلس خبرگان تشکیل شد.
بهترین شیوة انتقاد
به نظر میرسد برای رعایت همه اصول مزبور، بهترین شیوة انتقاد، نوشتن نامه به دبیرخانه مجلس خبرگان و بیان موارد لازم است. انتقاد از دیگر مسؤولان نظام (مجلس، قوة مجریه و قوة قضائیه) در اصل 90 قانون اساسی مطرح شده است.
«یعنی هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوة مجریه و یا قوة قضائیه داشته باشد، میتواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس مؤظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ دهد...» ملاحظه میشود مراجعه به مجلس، راهکاری مناسب برای شکایت - که نوعی انتقاد از مراکز فوق به شمار میآید - تصویب شده است. عمل به این قانون -که دارای ضمانت اجرایی است - موجب حفظ حرمت نهادهای مذکور خواهد بود. طبق اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی رهبر عالیترین مقام رسمی کشور محسوب میشود. از این رو رعایت این نکات دربارة او اولویت دارد.
شایان ذکر است که نباید انتظار داشته باشیم به همة مباحث و انتقاداتی که مطرح میکنیم پاسخ مختصر یا تفصیلی داده شود زیرا به دلیل پیچیدگی مسائل سیاسی و تصمیمگیریهای کلان اجتماعی و نیز امکان سوء استفاده دشمن از آنچه افشا خواهد شد، همیشه بیان انگیزههای مختلف عملکردها و تدابیر سیاسی برای عموم میسر نیست، ولی قطعاً باید به نظرات، انتقادات و پیشنهادهای مفید توجه شده و موارد لازم به اطلاع ولیفقیه برسد.
در هیچ نظام حکومتی در شرق و غرب، حاکم مؤظف به ارتباط نزدیک و دائمی با کلیه آحاد شهروندان و اطاعت از انتقادات همة آنان نیست و نظام اسلامی اتفاقاً در این باب، بیشترین درجة مردمگرایی و انعطاف را دارد.
لینک مقاله کامل حکومت و مشروعیت: http://tarh.bso.ir/article/fullview.aspx?imageid=241
ماجرا از این قرار است که چندی قبل یک بسیجی کیف حاوی مدارکش را گم می کند و افرادی که مدارک ایشان را پیدا می کنند( و یا با یک سناریوی از قبل طراحی شده، دزدیدند) اخیراً این مدارک را در برخی سایت ها به عنوان مدارک شناسایی متعلق به قاتل ندا آقا سلطان منتشر می کنند.
من وقتی این خبر را شنیدم یک جستجویی کردم و دیدم که اتفاقاً این خبر و عکس در سایت شخصی آرش حجازی منتشر شده. یعنی همان فردی که بنا بر اعلام فرمانده نیروی انتظامی در ماجرای قتل ندا آقا سلطان مظنون و تحت تعقیب اینترپل است: آرش حجازی، تحت تعقیب اینترپل
http://www.vatanemrooz.ir/1388/4/11/VatanEmrooz/180/Page/3/?NewsID=7988
این که مدارک شناسایی این بسیجی بخت برگشته در سایت ایشون منتشر میشه، میتونه احتمال و گمان مذکور رو تقویت کنه
بر باعث و بانی این همه زشتی و رذالت لعنت
چندی پیش در یک گروه اینترنتی دانشجویی دیدم استفتائاتی از آیت الله مصباح یزدی درباره مسأله ولایت فقیه و انتقاد از ولی فقیه نقل شده که فردی خواهان معرفی منبع آن ها شده بود. لذا من در اینجا می خواهم با ذکر جوابی که به این دانشجو در گروه مذکور دادم، منبع این به اصطلاح استفتائات را به همه علاقمندان معرفی کنم:
آقای هاشمی! شما که به قول دوستان دچار"خود نظام بینی" شدید و افشای دزدی اطرافیانتان را اهانت به نظام مقدس جمهوری اسلامی تلقی می کنید، یادتان هست در دوران شما چقدر مقام معظم رهبری درباره ظهور نوکیسه های جدید، ثروت های بادآورده، طبقه جدید مرفهین بی درد و ... هشدار دادند و شما بی توجّهی کردید؟
حال اگر ایشان امروز به نامه شما بی توجهی کردند دلخور نشوید.ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک