سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 722861

  بازدید امروز : 57

  بازدید دیروز : 101

تکلیف الهی

 
ای مردم! بدانید که کمال دین جستجوی دانش و عمل به آن است. [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 96/3/25::: ساعت 6:58 عصر

دکتر کوشکی امشب در برنامه «جهان آرا» می گفت که در پی راهنمایی های حضرت امام(ره)، شهید لاجوردی  اصرار داشت به توبه منافقینی که چه بسا تروریست بودند و با صدام همکاری کرده بودند و سعی می کرد تا آن ها را به آغوش انقلاب برگرداند و خیلی ها هم با تلاش های آن شهید، توبه کردند و آزاد شدند.

حال جای تعجب است که در دهه چهارم انقلاب - که باید دهه تکامل آن باشد- بعضی ها دم از انقلابی گری می زنند و به واسطه برنتابیدن هرگونه نقد و نظری، سوءتفاهمات کوچک را بزرگ می کنند، هیچ عذری را نمی پذیرند و به هر شکل ممکن با پرونده سازی و زیرآب زنی، سعی در بیرون راندن افراد از آغوش انقلاب دارند.

یک وقت به تعبیر مقام معظم رهبری، دشمن سعی می کند مردم را از نظام اسلامی دلسرد و مأیوس کند؛ و یک وقت هم چه بسا دوستی منتسب به نظام اسلامی، ناخواسته چنین کند که «أعاذنا اللّه من شرور أنفسنا و سیّئات أعمالنا»



 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: دوشنبه 96/3/15::: ساعت 1:56 صبح

امام خمینی(ره) ابتدا طاغوت درون خود را سرنگون کرد، سپس توانست طاغوت پهلوی را سرنگون کند.

امام اول با استکبار درون خود درافتاد سپس توانست با مستکبرین عالم در افتد و با قاطعیت اعلام کند:«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»

امام اول بت نفس خود را شکست، سپس توانست علیه بت های جاهلیّت مدرن تبر بردارد.

امام از پسِ نوشتنِ کتاب های «سرّالصّلاة»، «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، «شرح چهل حدیث» و...، علیه استبداد خروشید، نقشه های استعمار را بر ملا ساخت، فریاد برائت سر داد و پیام استقامت صادر کرد.

لذا معلمی چون استاد محمد اکرمی، به عنوان شاگرد مکتب خمینی(ره) در ابتدای شکل گیری هر جمعی از جوانان انقلابی، ابتدا کتاب «شرح چهل حدیث» امام خمینی(ره) را محور بحث قرار می دهد تا کسی بدون توجّه به خودسازی و مراقبت از نفس، داعیه دار اداره جامعه و متولی هدایت دیگران نشود و به نام انقلابی گری و به کام اغراض نفسانی خود، آبروی جبهه انقلاب را نبرد.

کسانی که خود را فدایی ولایت می نامند و جبهه خودی را طرد می کنند، کسانی که خود را ذوب در ولایت می نمایانند و به روش طاغوتی رفتار می کنند، کسانی که خود را ارزشی می دانند و ارزشی برای زیردستان خود قائل نیستند، کسانی که از امام دم می زنند و بر خلاف مشی امام -که نقد و حتی تخطئه را یک هدیه الهی می دانست- حقِّ هیچ نقد و اظهار نظری را برای رعیّت خود به رسمیّت نمی شناسند و ...، حنایشان نزد شاگردان مکتب خمینی(ره) رنگی نداشته و ندارد، گرچه لباس تنشان در کنار لباس امام روی یک بند خشک شده باشد.



 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 96/1/17::: ساعت 11:17 صبح

«مردم نباید احساس کنند آخوند محله شان، عقیدتی- سیاسی پادگان‌ شان، نهاد نمایندگی ولی فقیه دانشگاه شان، امام جماعت و جمعه شان کارمند شده! ...»(دریافت کلیپ)

این نمونه ای از اظهار نظر یکی از آقایان علماست که وقتی می خواهند شاخص های یک روحانی انقلابی و تراز جمهوری اسلامی را معرفی کنند، می گویند "کارمند نباشید"!

یعنی ظاهراً از نظر امثال حجت الإسلام زائری، «کارمند بودن» جایگاه افراد دونمایه ای است که وقتی می خواهند کسی را تحذیر دهند از اینکه توجیه کننده ی سیستم و ساکت در برابر ناحق باشد، می گویند «کارمند نباش»!

این در حالی است که در جامعه انقلابی ما همانطور که قشر روحانی وجود دارد، قشر کارمند هم وجود دارد و روزی هم به نام اوست که در آن روز جایگاهش مورد تکریم قرار می گیرد.

آیا این تکریم مقام کارمند در هفته دولت یک فریب و نمایش است و واقعیت چیز دیگریست؟

یعنی آیا یک فرد توجیه کننده ی سیستم که نگاه انتقادی نسبت به پیرامونش ندارد، ساکت در برابر ناحق است و اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به زیردست و بالادستش نیست، قابل تکریم است؟

آقایان علما! شما وظیفه دارید شاخص های انقلابی گری هر قشری(از جمله قشر کارمند) را در نظام جمهوری اسلامی تبیین کنید، نه اینکه کارمند بودن را تبدیل به فحشی کنید و آن را به عنوان مثالی برای نشان دادن قشری که روحیه انقلابی ندارد، استعمال کنید!

اگر کارمند ما در این سیستم های موجود، روحیه انقلابی ندارد مقصر شما و هم لباسی هایتان هستید که به جای تبیین شاخص های انقلابی گری برای کارکنان دولت، هر کجا رفتید که درباره "اخلاق اداری" و "اخلاق کارمندی" سخن برانید، به ذکر چهار توصیه اخلاقی ساده (نظیر لزوم تکریم ارباب رجوع، مذمت رشوه گیری و ... ) اکتفا کرده و مجلس را با یک سلام و صلوات ختم کردید!

همچنین جا دارد از جناب حجت الإسلام پناهیان که می فرمایند «زندگی کارمندی ضدحماسه است» سؤال کنیم: چه کسی در تبیین خصوصیات یک کارمند انقلابی و درنقد سیستم های طاغوتیِ کارمندِ غیرانقلابی پرور کوتاهی کرده است؟

 

بنابراین پاک کردن صورت مسأله هنر نیست و باید بدانیم کارمند بودن فحش نیست، همانطور که آخوند بودن فحش نیست بلکه چگونه کارمند بودن و چگونه آخوند بودن ملاک است و هنر این است که برای هر قشری آسیب شناسی عالمانه ی خاص همان قشر را داشته باشیم و راه های به کمال رسیدن هر قشری را با شاخص های اسلامی و انقلابی تبیین کنیم.

 


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: دوشنبه 96/1/14::: ساعت 11:2 عصر

به بهانه یازدهمین سالگرد عروج ملکوتی جوان بسیجی، مرحوم فرید سیناییان

فروردین ماه سال گذشته در کاظمین بودم و به یاد بسیجی مرحوم فرید سیناییان که دهمین سالگردش بود نوشتم.

امسال هم قسمت شد که روز  سالگردش در نجف اشرف به یادش باشم.

جوان عزیزی که در وصیت نامه اش به دردمندی سفارش کرده بود و آن را از تفضّل های خاص خداوند منّان دانسته بود.

انسان دردمند نمی تواند نسبت به آنچه که در اطرافش می گذرد بی تفاوت باشد.

انسان دردمند ضمن توجه به خودسازی، نمی تواند در برابر انحراف و گمراهی اطرافیانش بی دغدغه باشد.

انسان دردمند نمی تواند از ترس رسوایی، همرنگ هر جماعتی شود.

انسان دردمند نمی تواند از ترس واکنش مسؤولان ناشکیبا در برابر انتقادات، از بیان آنچه که حق می داند واهمه داشته باشد.

انسان دردمند نمی تواند فاصله بین شعارها و عمل ها را رصد نکند.

انسان دردمند نمی تواند صرفا بله قربان گوی هر سیستمی باشد و جرأت نقد و اظهار نظر نداشته باشد.

انسان دردمند نمی تواند صرفا صندلی پر کن هر مراسمی باشد و هیچ تحلیل و موضعی نسبت به محتوای برنامه ها نداشته باشد.

انسان دردمند، امر به معروف و نهی از منکر را منحصر در تذکر رعایت ظواهر شرعی نمی داند و بالاترین امر به معروف و نهی از منکر را تذکر رعایت شرع، انصاف و اخلاق از جانب مسؤولان می داند.

انسان دردمند نمی تواند انحراف از تعالیم وحی را در نحوه اداره جامعه تحمل کند.

انسان دردمند نمی تواند مثل کبک سرش را زیر برف کند و فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشد.

انسان دردمند دغدغه های خود را به هر شکلی منعکس می کند.

به انسان دردمند نمی توان گفت فکر نکن! نگو! ننویس! تحلیل و اظهار نظر نکن!

از انسان دردمند نمی توان انتظار داشت که فقط به مسؤولیت شغلی و رسمی خودش بپردازند و خارج از وظیفه سازمانی اش حرفی نزند که به تریج قبای مسؤولی بربخورد!

انسان دردمند را نمی توان مؤاخذه کرد که چرا فلان مقام و بهمان رییس را زیر سؤال بردی!

دردمندی از تفضّل های خاص خداوند منّان است و احدی حق سلب این تفضّل را از دیگری ندارد.


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: سه شنبه 96/1/1::: ساعت 2:2 عصر

شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که وقتی کسی فیلمی را دیده می خواهد محتوای آن را برای شما وصف کند و شما که قصد دیدن آن فیلم را دارید، از او می خواهید از ادامه وصف آن خودداری کند و تا انتهای فیلم را تعریف نکند تا انگیزه و ذوق و شوق و هیجان دیدن آن فیلم در شما فروکش نکند.

فکرش را بکنید عوامل و دست اندرکاران ساخت فیلمی بخواهند کل ماجرا و انتهای فیلم را برای همگان در فضای مجازی جار بزنند، آیا انگیزه و اشتیاق تماشای آن فیلم برای کسی باقی می ماند؟

حالا احتمالا دفتر مقام معظم رهبری، نام سال جدید را از قبل به دست اندرکاران رسانه ملی اطلاع می دهد تا آن ها فرصت کافی برای طراحی لوگو و ساخت کلیپ و تیزر مناسب برای پخش آن بلافاصله  پس از پیام نوروزی مقام معظم رهبری داشته باشند؛ اما عده ای با سوءاستفاده از موقعیت خود قبل از تحویل سال شروع می کنند به افشاء شعار سال که قرار است در انتهای پیام نوروزی رهبر انقلاب اعلام شود.

در این صورت آیا ذوق و شوقی برای استماع پیام نوروزی رهبر انقلاب باقی خواهد ماند؟

لذا ذوق شنیدن پیام نوروزی رهبر انقلاب در مستور ماندن آن تا قبل از اعلامش از سوی معظم له می باشد و افشاء آن قبل از تحویل سال نوعی بی احترامی به ایشان و مستمعان خواهد بود.


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 95/12/13::: ساعت 6:45 صبح

چندی قبل جلسه ای با عنوان «اخلاق کارمندی» برگزار شد.

قصد داشتم نکاتی را درباره محتویات برنامه و مسائلی که در پایان با سخنران محترم در میان گذاشتم، ذکر کنم.

اما در حال بررسی یادداشت برداری هایم از محتوای آن سخنرانی بودم که به نکته جالب تری رسیدم.

حجة الإسلام علوی تهرانی در تفسیر آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ» گفتند:«انعطاف در قانون، دور زدن قانون نیست، شرایط را درک کردن است»

یادم افتاد چند سال قبل در همین سالن بر سر عدم انعطاف در قانون و عدم درک شرایط، چه قشقرقی به پا شد.

البته من آن روز در سالن حاضر نبودم و خبرها و تحلیل ها را از طریق نشریات و سایت ها و... دنبال می کردم.

قضیه از این قرار است که دوستانی برای تقدیر از کارگردان یک اثر ارزشمند در حوزه دفاع مقدس برنامه ای را تدارک دیده بودند و به مسؤول برنامه های وی نیز قانون الزام استفاده از چادر در محل برگزاری برنامه را گوشزد کرده بودند ولی گویا آن مسؤول فراموش کرده بود کارگردان را در جریان قرار دهد.

البته آن کارگردان از حجاب کامل چیزی کم نداشت، فقط چادر نداشت؛ تا داخل مجموعه و سالن هم آمده بود و کسی منعی نکرده بود، اما گویا همین که قرار شد برای برنامه ی تقدیر وارد جایگاه شود، مسؤولین امر سراسیمه وارد عمل شدند و از حضور وی در جایگاه به دلیل عدم استفاده از چادر ممانعت به عمل آوردند.

آن روز هم بحث ما و دوستان با دیگر بچه های مذهبی این بود که رعایت اخلاق و احترام مهمان ایجاب می کرد که شرایط را درک کنیم و در اجرای قانون به طور موقت قدری انعطاف به خرج دهیم.

به هر حال برگزاری این جلسات را به فال نیک می گیرم و امیدوارم سرآغاز اصلاحات در برخی دیدگاه ها و رفتارهای ناصواب در گذشته باشد و تناقضات بین آنچه که ادّعا و تبلیغ می شود و آنچه که رفتار می شود - آن هم در یک سالن- بیش از این ادامه نداشته باشد.

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى 

یادداشت های مرتبط:

1-از خیط کردن پدر شهید تا ضایع کردن خانم کارگردان

2-فوتبال، تستوسترون و سکوت مدعیان ارزش ها


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 95/7/16::: ساعت 2:46 عصر

گرامی‌داشت شهداء فقط به آه کشیدن نیست!

دوران دانشجویی زمانی که مسؤول پایگاه بسیج دانشجویی دانشکده بودم، مرحوم حجة الإسلام ابوترابی را به شهرستان دامغان دعوت کردیم و مراسمی را برای تجلیل از آزادگان قهرمان در تالار هلال احمر شهر ترتیب دادیم.

برای این مراسم یکی از دوستان هم کلاسی را که استعداد مجری گری و شعرخوانی داشت به عنوان مجری انتخاب کرده بودم؛ اما قبل از برگزاری مراسم، مسؤول حراست مرا خواست و پیشنهاد داد مجری از بیرون بیاوریم.

من با این پیشنهاد مخالفت کردم و مصرّانه گفتم باید به جوانان اعتماد کرد و به آنان مسؤولیت داد و رسالت ما هم به عنوان بسیج دانشجویی این است که افراد مستعد را در زمینه های گوناگون شناسایی کنیم، به آن ها میدان بدهیم و فرصت های لازم را برای رشد استعدادها و توانایی هایشان فراهم کنیم.

بنابراین اگر برای شهداء مراسم می گیریم باید بدانیم که گرامی‌داشت آنان فقط به آه کشیدن و «یادش به خیر» گفتن نیست، بلکه حداقلش این است که از تجربیات دوران دفاع مقدّس الگو و سرمشق بگیریم.

اگر در آن دوران به یک جوان بیست و اندی ساله‌ی پخته شده در تنور جنگ اعتماد می کردند و او را به عنوان فرمانده لشگر منصوب می کردند ما هم حداقل وقتی در دانشگاه می خواهیم برای شهداء مراسمی برگزار کنیم، فقط به آه و ناله کردن و «یادش به خیر» گفتن ها اکتفا نکنیم و به تجربه موفق آن دوران هم توجه کنیم.

مثلاً به جای اینکه سراغ مجری‌های صدا و سیمایی معروف برویم، به جوانان مستعد و امتحان پس داده در این زمینه اعتماد کنیم.

آیا در کل دانشگاه با انواع تشکل های دانشجویی فعّال که بارها و بارها برنامه های مختلفی را در سطح دانشگاه برگزار کردند و مجری گری کردند، یک مجری توانا و امتحان پس داده وجود ندارد؟ 

حال اگر بحث حق الزّحمه ای هم در میان باشد، عمل به شعار مورد تأکید رهبر معظّم انقلاب در زمینه «اقتصاد مقاومتی» ایجاب می کند با اعتماد به توان داخلی دانشگاه، در هزینه ها نیز صرفه جویی کنیم و به جای اینکه دو ساعت تکرار کنیم «وصیت شهدا تبعیت از ولایت فقیه بود»، در عمل نشان دهیم که ما طبق وصیت شهداء در تبعیت از رهبرمان جدی هستیم.


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 94/7/24::: ساعت 12:18 عصر

شاهکار لاریجانی در تصویب تحت فشار برجام در مجلس، تحسین دولتی‎ها را برانگیخت/ صالحی: لاریجانی سنگ تمام گذاشت/ انصاری: از تدبیر شایسته لاریجانی متشکریم/ عطریانفر: اصلاح طلبان تلاش کنند تا لاریجانی رئیس بماند

برخی تازه متوجه شدند که جناب آقای لاریجانی اصولگرا نیست

من اما 20 سال پیش فهمیدم. گرچه آن موقع تقسیم بندی های اصولگرا و اصلاح طلب نبود ولی وقتی این تقسیم بندی ها شکل گرفت، من با توجه به خاطره نشست دانشجویی سال 1374، به هیچ وجه نمی توانستم لاریجانی را یک اصولگرا به حساب بیاورم.

20 سال پیش در نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان سراسر کشور، ایشان چنان از سوی دانشجویان به چالش کشیده شد و چنان پاسخ های قانع کننده(؟!) ای هم داد که پس از آن تا به امروز هرگز نشنیدم و ندیدم که در یک نشست دانشجویی حاضر شود و به سؤالاتشان پاسخ گوید.

مثلاً وقتی در مورد برخی تبلیغات و پیام های بازرگانی صدا و سیما ایراد گرفتیم, برگشت گفت «من هم برخی از این تبلیغات رو قبول ندارم ولی صدا و سیما رو با باد هوا که میشه اداره کرد»(دست های وی در حال بیان این جملات دقیقاً همانند تصویر ذیل بود):

از این روی همواره می گفتم کسی که برای عدم توجه به منافع ملی و آرمان های نظام اسلامی توجیه می آورد، از نظر من اصولگرا نیست

یا وقتی از وی می پرسیدیم چرا روز 13 آبان در تلویزیون فیلم آمریکایی (رقصنده با گرگ) پخش کردید؟ می گفت اتفاقاً اون فیلم آمریکایی از نظر من ضدآمریکایی بود.

دیدند در جریان یکشنبه سیاه مجلس چگونه برای حفظ آبروی نظام، خویشتن داری کرد و دوباره او را به ریاست مجلس برگزیدند

دیدند در جریان فتنه 88، 8 ماه در برابر هتک مقام ولایت فیقه سکوت اختیار کرد و پس از خروش مردمی 9 دی تازه یادش افتاد که باید از این شهر به آن شهر برود و دم از لزوم حمایت و اطاعت از ولی فیقه بزند و باز هم او را به ریاست مجلس برگزیدند.

و اینک در جریان سه شنبه سر کاری مجلس در تصویب 20 دقیقه ای طرح برجام تازه متوجه شدند که وی به مرز اصلاح طلبی نزدیک شده است و اینچنین می گویند: «با اتفاق امروز، لاریجانی در نقطه مرزی اصولگرایی قرار گرفت و حول انتخابات به جزیره اصلاح طلبان خواهد رفت؛ یاد حرفهای علامه مصباح در سال 90 به جبهه متحد اصولگرا افتادم که گفت : "اصولگرایی باید در عمل باشد نه در لیست انتخاباتی"»


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 93/9/30::: ساعت 10:56 صبح

شب 28 صفر سال 67، به هوای نوحه خوانی های حاج صادق آهنگران و حاج غلام کویتی پور به حسینیه عاشقان ثارالله سپاه رفتم.

برنامه سخنرانی از ساعت 9 تا 10 شب بود و مراسم نوحه خوانی پایانی هم 10 تا 10 و نیم شب.

سخنران آن شب رییس جمهور وقت بود.

آقا تا ساعت 10و 45 دقیقه سخنرانی مفصلی راجب امام حسن مجتبی(علیه السلام) ایراد کردند، سپس گفتند «ظاهراً مقداری از وقت گذشه، من فقط این 4 نکته را عرض کنم»... ساعت شد حدود 23 و 30 دقیقه و فقط یک مورد ذکر شده بود، سپس فرمودند 3 مورد دیگر را فقط اشاره می کنم... خلاصه فکر می کنم نزدیک 12 نیمه شب بود که سخنرانی رییس جمهور, آیت الله خامنه ای به پایان رسید و بعد آن هم تا ساعت 12 و 30 دقیقه از نوحه خوانی حاج غلام کویتی پور بهره بردیم.

آن شب فهمیدم که آقا از چه بنیه علمی و معرفتی قوی برخوردار است ... گذشت تا سال 78، یکی از اساتید در اردوی طرح ولایت نقل می کرد :«آقا زمانی که رییس جمهور بود دعوت شدند برای افتتاح همایشی راجب امام رضا(علیه السلام)؛ دعوت از ایشان صرفاً جنبه تشریفاتی داشت و برای رسمیت بخشیدن به مراسم افتتاحیه بود امّا ایشان در آن برنامه چنان سخنرانی مبسوطی ایراد فرمودند که هر کس نمی دانست تصوّر می کرد ایشان در طول دوره عمرش هیچ کاری جز تحقیق راجب شخصیت امام رضا(علیه السلام) نداشته و جا داشت که بسیاری از محورهای سخنان ایشان جزو محورهای همایش و سرفصل پژوهش های محققان درباره ابعاد شخصیت امام رضا (علیه السلام) قرار گیرد.

آری، مقام معظّم رهبری آن شب نزدیک 3 ساعت راجب امام حسن مجتبی(علیه السلام) به ایراد سخنرانی پرداختند، اما نمی دانم من و شما که خود را فدایی ولایت می دانیم می توانیم 3 دقیقه درباره حضرت صحبت کنیم و یا حداقل سه حدیث از ایشان نقل نماییم؟!

فکر می کنم اشعار مداحی ها را بیشتر به خاطر سپرده باشیم تا احادیث، مباحثی راجب شخصیت امامانمان و یا شرایط تاریخی آن روز و عبرت هایی که می توانیم برای شرایط فردی، اجتماعی و سیاسی امروز خود بگیریم.

باور نمی کنید؟! امتحانش آسان است؛ چرخی بزنید در شبکه های اجتماعی؛ احادیث و روایات و عبرت های تاریخی بیشتر می بینید یا اشعار مدح و ثنا و کلیپ های نوحه خوانی؟! چه در ولادت و چه در شهادت امامانمان.

گرچه مدح و ثنا هم لازم است ولی نه اینکه به همین بسنده کنیم و همه عزا و شادی هایمان را بدون کسب معرفت، خلاصه در مولودی خوانی و روضه خوانی کنیم.

---------------------------

یادداشت منتخب پارسی نامه

منشر شده در سایت قسم با عنوان «تسلط علمی و توانایی مقام معظم رهبری بر تحلیل ابعاد شخصیت ائمه معصومین(ع)»،



 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: سه شنبه 93/8/13::: ساعت 8:44 صبح

مراقب باشیم رابطه تعالی بخش امام و مأموم را در ادبیات رایج به رابطه ارباب و نوکری صرف تنزّل ندهیم.

نشریه دانشجویی تسنیم

یک وقت برای اظهار ادب و خاکساری در پیشگاه اهل بیت(علیهم السّلام) لفظ نوکر را به کار می بریم کما اینکه در برخی زیارتنامه ها آمده " ... عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ ..."(1) و یا "عبدکم"(2)؛ و یا اینکه در اشعار مداحی و سینه زنی گاهی از لفظ "ارباب" نیز در کنار الفاظ امام، أبا عبداللّه، آقا، مولا، سرور و ... برای عرض ارادت به حضرت استفاده می کنیم.

اما یک وقت می خواهیم در یک نشریه فرهنگی برای مخاطبان و قشر دانشجو قلم بزنیم و سالار شهیدان را مورد خطاب قرار دهیم، از آن جهت که "چونکه صد آید نود هم نزد ماست" بهتر است از الفاظ جامع تر و واژه های معروف تر و مشهورتری همچون "امام"، "مولا" و امثالهم - که در زیارات آمده- استفاده کنیم.

بنابراین هم بهانه دست بدخواهان نداده ایم

هم خود و دیگران را به زحمت نیانداخته ایم که بخواهیم توضیح دهیم در اینجا منظورمان از "ارباب" همان واژه "مولا"ست و منظور آن رابطه حقارت آمیز ارباب و رعیت متبادر به ذهن نیست، بلکه سرپرستی در تمام امور دین و دنیا به اذن خدا مراد است و ...

و هم شؤون امامت را کامل تر، زیباتر و روشن تر معرفی کرده ایم.

به نظر می رسد برخی واژه ها مانند "مولا" بهتر است همان عربی بمانند، چون وقتی به فارسی برگردان می شوند بار معنایی آن به شدت کاسته می شود و مخاطب را اقناع نمی کند.

یا امام حسین!
یاریمان کن مولا!

اما بعد: درست است که خدا به حضرت موسی (علیه السلام) تذکر داد که فلانی را رها کن بگذار هر جور راحت تر است ما را خطاب کند؛ ولی خوب، آن فلانی بی سواد بود، دانشجو که نبود؛ عوام بود، افسر جوان جنگ نرم که نبود؛ مگه نه؟!

پس مراقب باشیم نرم نرمک به دست خود واژه تعالی بخش "امام" را به حاشیه نرانیم(3).

--------------
پی نوشت:
1- زیارت امام حسین(علیه السلام) در روز عرفه
2- زیارت ائمه بقیع (علیهم السلام)
3- چندی قبل یاداشتی در یک گروه تلگرام دیدم که قابل تأمل بود و وقتی با مقاله آن نشریه دانشجویی موجه شدم، به فکرم رسید آن هشدار را به گونه ای دیگر مطرح کنم؛ آن یادداشت به شرح ذیل بود:

آیا دقت کرده اید که درباره امام حسین علیه السلام، واژه پر عظمت و عمیق و الهام بخش «امام»، کم کم جای خود را به واژه «ارباب» داده است؟
زمانی نه چندان دور، وقتی از حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، یاد میکردیم، ایشان را «امام» خطاب می کردیم اما در یک روند خیلی نرم و نامحسوس و متاثر از متون مداحی ها اخیرا واژه «ارباب» کاربرد بیشتری پیدا کرده است.
کافی است اندکی به متون مداحی ها یا مطالب و گفتگوهای گروه ها، دقت بفرمایید تا متوجه عرض بنده شوید.

به راستی کدام واژه، معنای نزدیکتری به شخصیت اباعبدالله الحسین علیه السلام دارد؟ «امام»؟ یا «ارباب»؟
آیا بر اساس تعالیم اسلام، نسبت میان حضرت و ما «امام» و «مأموم» است یا «ارباب» و «رعیت»؟
مسلماً ما که میگیم ارباب، منظورمون چیز دیگریه، اما خطر اینه که به مرور زمان، کلمه مقدس امام تبدیل بشه به ارباب.

 نباید بذاریم «امام حسین» تبدیل بشه به «ارباب حسین»، و بعد از چند سال نشه جمعش کرد.

---------------------------------
همین یادداشت در سایت قسم


 
<      1   2   3   4   5   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک