سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 722867

  بازدید امروز : 63

  بازدید دیروز : 101

تکلیف الهی

 
خردهایتان را متّهم کنید که خطا از اعتماد به آنها پدید می آید . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: شنبه 96/11/21::: ساعت 8:31 صبح

بریده سخنرانی

اولین هدف عمده انقلاب از دیدگاه قرآن "طاغوت ستیزی" بود.

یادمان باشد این انقلاب آمده است با هر طاغوتی، در هر زمانی، در هر مکانی، با هر شخصیتی و با هر شرایطی مبارزه کند!

طاغوت فقط محمدرضا پهلوی نبود!؛ امروز در وجود خودمان هم یک طاغوت است به نام نفس اماره ...

هر کسی در هر جای جمهوری اسلامی می خواهد ادای شاه را در بیاورد، اشرافی گری، انحصار طلبی و عمل استبدادی داشته باشد، "منم منم" بگوید، "دلم می خواد" بگوید، هر کس بخواهد پیرو هر طاغوتی باشد، با او مبارزه می کنیم!

انقلاب ما هدفش طاغوت ستیزی است ...

هر رییس و هر وزیر و هر وکیل و هر مدیری که منم منم کند ... بخواهد ظالمانه حرکت کند، طاغوت است!

اسلام به ما یاد داده، قرآن می گوید "واجتنبوا الطاغوت"! ...

سخنرانی حجت الإسلام ماندگاری با عنوان "هدف قرآنی انقلاب، خستگی ناپذیری انسان مجاهد "


دریافت صوت کامل سخنرانی از کانال بر بال سخن (از سری کانال های فرعی رادیو معارف)

دریافت از سایت رادیو معارف


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: چهارشنبه 96/10/27::: ساعت 10:0 عصر

یکی از خبرگزاری ها به مناسبت سالروز فرار شاه، در پست اینستاگرامی اش از این واقعه تاریخی با عنوان «پایانی بر استبداد و خودکامگی» یاد کرده است (1).

اما در حقیقت بهتر بود می نوشت «شاه مستبد و خودکامه رفت»، چرا که استبداد و خودکامگی را پایانی نیست و به تعبیر آن روح خدا، هیچکس مأمون نیست از اینکه به دام شیطان نیفتد (2)

آن مسؤولی که از انتقاد برآشفته می شود (3)، آن مأموری که می گوید «تو چه حقی داری کانال و سایت داشته باشی و اظهار نظر کنی؟!» (4)، آن عواملی که علیه مردم عادی پرونده سازی می کند (5) و ... همه در مسیر استبداد و خودکامگی گام برمی دارند؛ چه خوششان بیاید و چه بدشان بیاید !

شهید همت در وصیت نامه اش می گوید «جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان ها بیرون ببرد» (6)

اما چه بسا صفات و اخلاق طاغوت در بعضی افراد با سابقه انقلابی کم کم حلول کند و ارزش ها وارونه شود که در این باره قبلاً زیاد نوشته ام (7) و به خواست باز هم خواهم نوشت.

پس  باور کنید طاغوت فقط در خاندان پهلوی و اسلافش خلاصه نمی شود!

هرکس در هر لباسی، در هر جایگاهی، با هر سابقه ای و با هر ادعایی، رفتار و منش طاغوتی داشته باشد، همان طاغوت است.

و ما وظیفه داریم برای حفظ انقلاب، از بازگشت روحیه طاغوتی به هر فرد و مجموعه ای (از جمله خودمان) جلوگیری کنیم و بدانیم که تمایز انقلابی نمایی و انقلابی گرایی در میزان فاصله افراد از روحیات طاغوتی است!

پی نوشت ها:

1- صفحه اینستاگرام خبرگزاری فارس

2- صحیفه امام، ج‏14، ص 365؛ سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 6 خرداد 1360

3- شهید آیت الله بهشتی: «آن مسؤولی که بی توجه به انتقادها باشد طاغوتی است که بر مستند کبریایی تکیه زده» (کتاب بایدها و نبایدها، صفحه 65)

4- کارمند را چه به فضای مجازی؟!+صوت

5- در مذمّت پرونده سازی برای مردم عادی+صوت

6- وصیت نامه شهید «حاج همت»

7- به عنوان نمونه: خاطره ای از طاغوتی گری یک مدیر حزب اللّهی


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: چهارشنبه 96/10/27::: ساعت 9:0 عصر

بریده سخنرانی

وَ لْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَایِبِ النَّاسِ

فرمودند مالک! آنجا می روی حکومت به نام اسلام تشکیل می دهی، مواظب باش این آدم های فضولی که مدام می گردند دنبال عیب های مردم عادی، می خواهند عیب پیدا کنند، هی می خواهند پرونده سازی کنند برای مردم عادی، به تو و به حکومت اسلامی نزدیک نشوند!

فرمود این ها دورترین آدم ها باشند در رده بندی از حکومت! نگذار این ها بیایند تصمیم گیر شوند!

آدم هایی که به مردم مدام سوءظن دارند و هی دنبال عیب می گردند! عوض اینکه دنبال خوبی بگردند، دنبال بدی می گردند!

فرازی از سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع «حضرت علی(علیه السّلام) و دو چهره از حکومت»، رادیو معارف، برنامه «برای بیداری»، 20 فروردین ماه 1396

دریافت بریده صوت

صوت سخنرانی کامل از سایت رادیو معارف


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 96/9/19::: ساعت 11:15 صبح

پاسخی به سؤالات یک مسابقه فرهنگی به مناسبت هفته بسیج

بسیج چیست؟

بسیج عبارت است از پایگاه تجمع نیروهای داوطلب مردمی برای حفظ نظام مقدّس جمهوری اسلامی و تحقّق آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی در همه عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و ...

بسیجی کیست؟

به تعبیر مقام معظم رهبری، «بسیجی یعنی علی(علیه السلام) که همه وجودش وقف اسلام بود».

بسیجی کسی است که طبق فرمایش مقام معظم رهبری باید وسط میدان بماند تا فضیلت های اصلی انقلاب حفظ شود؛ بنابراین بسیجی باید در درجه اول بر خصوصیات و موقعیت خود در هر میدانی که حضور دارد واقف باشد، وظیفه و رسالت خود در حفظ فضیلت های اصلی انقلاب در آن میدان را بشناسد و به موقع و به هنگام به تکلیف خود در آن میدان عمل کند.

بسیجیِ نمونه در ... باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

... بسیجیِ نمونه نباید به شناخت ارزش ها، تبلیغ ارزش ها و حتی عمل به ارزش ها بسنده کند، بلکه باید ارزش ها را اقامه کند؛ یعنی باید دغدغه های ارزشی داشته باشد و تا زمانی که ارزشی رعایت نشده و ضدارزشی کنار زده نشده، نباید آرام و قرار داشته باشد.

بسیجیِ نمونه، باید ضمن تبلیغ و ترویج فرهنگ بسیجی، با الگو قرار دادن شهداء و سرداران بسیجی، فرهنگ بسیجی را اقامه کند.

بسیجیِ نمونه باید ضمن رعایت قوانین و مقررات، اجازه ندهد ارزش های اخلاقی و آرمان های انقلابی پشت نقاب قانونمداری به محاق رود.

بسیجیِ نمونه باید ضمن رعایت احترام پیشکسوتان و مسؤولین، از طرح نظرات و نقدها و اشکالاتی که به نظرش می رسد دریغ نورزد.

بسیجیِ نمونه باید ضمن نقدپذیری، همواره نگاه انتقادی نسبت به پیرامون خود داشته باشد و به کمتر از فتح قله های ارزش آفرینی راضی نشود.

بسیجیِ نمونه با تهدید و طمع، شانه از زیر بار مسؤولیتِ انقلابی خود خالی نمی کند.

بسیجیِ نمونه آنچه را که حق می داند می گوید گرچه به برخی(از جمله صاحب منصبان) بربخورد و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نمی هراسد.

بسیجیِ نمونه نباید طاغوت را فقط در پادشاهان و استکبار را فقط در نظام سلطه جهانی خلاصه کند؛ بلکه باید همچون امام راحل(ره) در جبهه جهاد اکبر، ضمن شکستن بت طاغوت و استکبار درونی، هیچ رفتار و تصمیم طاغوتی و شبه طاغوتی را برنتابد و بداند که ظاهر و سابقه و ادعای انقلابی گری و جایگاه افراد در نظام اسلامی نمی تواند هیچ کسی را مصون از مکاید شیطانی و نفس امّاره قرار دهد.

بنابراین بسیجیِ نمونه، به هیچ وجه نباید به جایگاه و وظیفه رسمی و سازمانی خود بسنده کند، بلکه باید شأن انقلابی خود را در انجام تکلیف الهی و نظارت همگانی بشناسد و از هیچ تلاش و کوششی برای تحقّق شعارهای ارزشی انقلاب کوتاهی نکند.

 

و من الله توفیق

همایون سلحشور فرد


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: چهارشنبه 96/9/15::: ساعت 11:46 صبح

ظاهراً کلاس تقویتی تابستان سال 66 بود که یک معلّم سر کلاس، دانش آموز شرّی را با ضرب و شتم از کلاس بیرون انداخت.

جلسه بعد دو خط حدیث در مذمّت تنبیه بدنی، آن هم در مقابل جمع و اثرات نامطلوب آن بر تربیت، روی کاغذ نوشتم و آن را داخل تریبون آقا معلّم قرار دادم.

آقا معلّم همان ابتدای کلاس متوجّه کاغذ شد و بدون تأمّل و بی هیچ مقدّمه ای شروع کرد متن آن را برای همه خواند و ضمن اقرار به اشتباهش، بلافاصله گفت که به آن دانش آموز هم بگویید برگردد سر کلاس.

از یک طرف آن معلّم ادّعای ارزشی بودن نداشت و شعارهای ارزشی نمی داد  و از طرف دیگر نیز آن دانش آموز واقعاً شر و مقصّر بود.

حالا من نمی دانم بعد سی سال چه اتفاقی افتاده که هرچه برای افرادی ارزشی و ولایت مدار - که لابد مدّعی جذب حداکثری و دفع حداقلی هم هستند-، حدیث و روایت و سخنان امام(ره) و رهبری و سایر بزرگان انقلاب و سیره شهدا و خاطره و ... می گذاریم که متوجّه اشتباهاتشان بشوند و بفهمند این طرز برخوردها درست نیست که مثلاً به کسی بگویند «تو چه حقّی داری کانال و سایت داشته باشی و اظهار نظر کنی؟!»، کاملاً نتیجه عکس می دهد و در پی پرونده سازی و مچ گیری از لابلای گپ و گفت های خودمانی در شبکه های اجتماعی می روند و مرا متّهم می کنند به «درج شایعات و مطالب کذب ... در کانال تلگرامی خود»!

این خاطره را هم در کانال تلگرامی خود منتشر می کنم تا بدانند یک بسیجی به هیچ روی با این اتهّام زنی ها و تهدید به برخورد با بی رحمانه ترین شکل ممکن، شانه از زیر بار تکلیف الهی و رسالت انقلابی خود(*) خالی نمی کند.

و تا بدانیم روحیه طاغوتی و استکباری یک شبه سراغمان نمی آید.

اَعاذَنَا اللّه مِنْ شُرورِ اَنْفُسِنا وَ سَیئاتِ اَعمالِنا

پی نوشت:

*- همه چیز به همه ما مربوط است!


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 96/8/28::: ساعت 10:16 صبح

حسین یا امام حسین(علیه السّلام)؟!(*)

خداوند در قرآن احبار و علما و آخوندهای یهود را سرزنش و نفرین می کند که طمع و ترس باعث شد که دیگر انتقاد نکنند!(مائده/64)

امر به معروف، دفاع از ارزش ها و نهی از منکر را گذاشتند کنار... نهی از منکر یعنی انتقاد تا سر حد اعتراض!

امام حسین(علیه السّلام) می فرمایند نگاه کنید ببینید این آیات برای چه کسانی آمده!...

می فرمایند مگر خداوند نفرمود «فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ»؟! از مردم نترسید! از من بترسید!... چگونه می توان هم خداپرست بود و هم ترسید؟!

سپس اشاره می کنند که تنها راه دفاع از اسلام این است که اول ردّ مظالم، یعنی هرجا ظلمی شده باید برگردد... دوم مواجهه با ظالم!

باید جلوی آنهایی که ظلم کردند بایستی توی چشم، خطاب به آن ها داد بزنی!؛ یعنی هم مصادیق ظلم را اصلاح کنی و هم درگیر شوی با ظالم!...

 امام حسین(علیه السّلام) می فرمایند برگردید ببینید خدا چرا نخبگان امت های قبل را توبیخ کرد!... حرف مفت در جامعه زیاد زده می شد این ها هم هیچی نمی گفتند!...

 امام حسین(علیه السّلام) می فرمایند هم مبارزه با ظلم(یعنی ردّ مظالم) و هم مبارزه با ظالم هر دو لازم است؛ باید اسمش را ببری، جلویش بایستی بگویی تو!... ادامه مطلب...

 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: سه شنبه 96/8/16::: ساعت 10:44 عصر

چندی قبل یکی از آقایان علما در مسجدی بین دو نماز به نقل خوابی پرداخت که حجت الإسلام رحیمیان(سرپرست پیشین بنیاد شهید و تولیت فعلی آستان مقدس جمکران) برایش تعریف کرده بود.

وی ابتدا تأکید می کند که حاج آقای رحیمیان معمولاً اهل تعریف کردن خواب نیست، سپس در ادامه به جهت ذکر اهمّیت پرهیز از اختلافات، اینگونه نقل می کند که ایشان امام خمینی(ره) را در خواب دیده است در حالی که بسیار لاغر شده بود؛ لذا جویای احوال می شود و از امام سؤال می کند که چرا به این وضع درآمده اید؟!

امام(ره) در پاسخ می گوید:«من اگر می دانستم مردم پس از من اینگونه به اختلاف می افتند از اول نهضت برپا نمی کردم»!!!

با شنیدن حکایتِ این خواب، غرق در شگفتی و تعجّب شدم؛ چرا که  امامِ تکلیف گرایی که ما می شناسیم همواره خود را مأمور به انجام تکلیف می دانست و نتیجه برایش موضوعیت چندانی نداشت(1).

چگونه امام در عالم رؤیا و یا عالم برزخ تغییر می کند و از انجام تکلیف خود، پشیمان می شود؟!

آیا با اختلافاتی که مسلمانان صدر اسلام دچارش شدند، به گونه ای که دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را به خشم آوردند، علی(علیه السلام) را خانه نشین کردند، پیشوایان معصوم(علیهم السلام) را یکی پس از دیگری مقتول یا مسموم کردند و...، پیامبر اسلام هم باید بگوید «من از انجام رسالت خود پشیمان شده ام»؟!

امام راحل(ره) فقط درباره مقطع کوتاهی از نهضتِ پر برکتش فرمود «ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم؛ راستی مگر فراموش کرده‌ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده‌ایم و نتیجه فرع آن بوده است؟!.»(2)؛ آن وقت چگونه باور کنیم چنین فردِ تکلیف گرایی، یهویی در خواب از کلِّ نهضت پیامبرگونه اش پشیمان می شود؟!

بر فرض هم که خدای ناکرده روزی ملّت دچار اختلافاتی بدتر از عصر صدر اسلام و فاجعه بار تر از عصر حاضر در کشورهایی مثل مصرِ پس از سرنگونی مبارک شوند، باز هم امامِ ما از این جهت که تا وقتی بود به تکلیف خود عمل کرد و نهضت را پیش برد، نزد خدای متعال رو سفید است؛ چرا که «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها»

در قصص انبیاء(علیهم اسّلام) امّت هایی را شاهدیم که گرفتار «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ»، «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» و نظائیر آن شدند، امّا هرگز پیامبری از انجام رسالت خود پشیمان نشد و نگفت من اگر می دانستم چنین و چنان می شود، نهضت برپا نمی کردم!؛ چرا که خدا به آن ها مأموریّت انذار داد و تأکید فرمود «لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»

امّا جالب اینجاست که حجت الاسلام رحیمیان سال گذشته در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی تأکید کرده بود:«نسل حاضر باید به‌جای استناد به خواب‌ها و خاطره‌ها و گفته‌های این و آن، استناد به وصیت‌نامه حضرت امام کنند.»(3)

حال به وصیّت امام راحل(ره) رجوع می کنیم که در تمجید از امّتش تأکید می کند: «من با جرأت مدعی هستم که ملّت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(صلی الله علیه وآله) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی(صلوات الله و سلامه علیهما) می‌باشند.»(4)

آیا امّتِ امام امروز تغییر کرده است؟ به جدیدترین دیدگاه نائب بر حقش، امام خامنه ای رجوع می کنیم: «نسل جوان، نسل نوجوان با همان روشن‌بینی که در اوّل انقلاب وجود داشت و از او توقّع می رود، امروز هم وجود دارد. دلیلش هم همین است که شما مشاهده می کنید؛ جوان دهه‌ی هشتادی که نه جنگ را، نه امام را، نه انقلاب را دیده امّا همان مفاهیم را با همان روشن‌بینی، با همان اقتدار که آن روز یک جوان فهمیده‌ای دنبال می کرد، امروز این نوجوان ما دارد دنبال می کند.»(5)

نه آقا جان! هر کس امام را با چنین وصفی در خواب ببیند، امام را ندیده است، بلکه شیطانی را دیده است که به شکل یک خمینیِ تحریف شده جعلی درآمده تا او را فریب دهد!؛ پس مراقب باشید نه خود فریب بخورید و نه دیگران را فریب دهید.

خمینیِ پشیمان از نهضت را مگر اینکه در همان خواب ببینید!

نهضت خمینی(ره) به خواست خدا با قدرت به پیش می رود، خس و خاشاک را کنار می زند و پشیمان ها و از نفس افتاده ها و منافقان را غربال می کند تا إن شاءالله به سر منزل مقصود برسد.

پی نوشت ها:

1- صحیفه امام خمینی » جلد 21 » صفحه 284: « همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه»

2-همان

3-شبکه افق سیما، قسمت بیست و یکم برنامه جهان‌آرا (11 بهمن 1395)

4-متن کامل وصیت‌نامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی رحمه‌الله

5- بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان/ 11 آبان 1396


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: یکشنبه 96/4/18::: ساعت 10:28 عصر

هر از گاهی که توفیق زیارتی دست می دهد و فراغتی حاصل می شود، سراغ یک صحیفه سجادیه جیبی می روم که یکی از رفقا قبل از اولین سفرم به عتبات هدیه داده بود و فرازهایی از آن را می خوانم.

چندی قبل(روز چهاردهم تیر) نیز به همراه جمعی توفیق زیارت مسجد جمکران را داشتم و در آنجا به دعای چهاردهم رسیدم که چندان هم بی مناسبت نبود.

گرچه سعی کردم آن را بر کسی منطبق نکنم ولی به هر حال امر شده ایم به دعا و چه دعایی بهتر از ادعیه تعلیم داده شده از سوی یک انسان کامل؟!

خلاصه از قضای روزگار، آن شب قرعه به نام دعای چهاردهم افتاد؛ دعای آن حضرت هنگامی که بر او ستمی می رفت یا از ظالمین کار ناپسندی می دید:

«ای خدایی که یاریت به ستمدیدگان نزدیک است و کمکت دور است از ظالمین!

همانا ای خدای من، تو می دانی که از فلانی پسر فلانی به من آن رسیده که از آن نهی فرموده ای، و در پرده دری از حرمت من آن کرده که منع کرده ای!؛ و این طغیان و سرکشی اوست در نعمتی که تو داده ای و بی اعتنایی به مجازاتی است که مقرر داشته ای.

الهی بر محمد و آل او درود فرست و با قوت خود، ستمگران و دشمنانم را از ستم بازدار و با قدرتت از تندی و سلطه او بر من بکاه و او را به کار خود مشغول ساز ...

الهی بر محمد و آل او درود فرست و او را مجال ستم به من مده و به نیکی، مرا علیه او یاری نما و مرا از انجام عملی شبیه او باز دار و از گرفتار شدن به حالتی چون حال او حفظ فرما.

الهی بر محمد و آل او درود فرست و اینک چنان مرا بر دشمنم چیره ساز که خشم درونم آرام گیرد و داد دلم را از او به طور کامل بستان.

الهی بر محمد و آل او درود فرست و در عوض ظلم او، مرا بیامرز و به خاطر رفتار ناشایستش در حق من، رحمتت را بر من بگستر ...

الهی، آنگونه که مظلوم واقع شدن را در من نکوهیدی، مرا یاری کن تا به کسی ستم نکنم ...

پس بر محمد و آل او درود فرست و دعایم را به اجابت برسان و شکایتم را مقرون فرما با تغییر در حاکم.

الهی، مرا با ناامیدی از انصاف و عدالت خود و او را با ایمنی از عقوبتت آزمایش مکن تا بر ستمگری خویش اصرار ورزد و بر حقم سلطه یابد و او را با آنچه ظالمین را بیم داده ای و مرا به نویدی که برای اجابت درخواست بیچارگان داده ای آشنا ساز

الهی بر محمد و آل او درود فرست و مرا توفیق ده تا آنچه را به سود یا ضررم مقدر کرده ای بپذیرم و نیز به هرچه که مرا عطا کردی یا بازستاندی راضی باشم ... »


 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: شنبه 96/3/27::: ساعت 7:37 عصر

شب های قدر که قرآن به سر می گیریم، اکثر مداحان و علما ابتدا به تفصیل به ذکر مصائب امام علی و حسنین(علیهم السّلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) می پردازند.

سپس به سرعت ادامه می دهند:بعلیّ ابن الحسین، بمحمّد ابن علی، بجعفر ابن محمّد ... تا بعلیٍ ابن موسی می رسند و یک «آی قربون کبوترای حرمت» و «قربون گنبد طلات» و ... می گویند و سپس باز به سرعت بمحمّد ابن علیٍ، بعلیّ ابن محمّد ... تا بالاخره بالحجّة  و دعا برای ظهور حضرت و به این ترتیب مراسم قرآن به سر گرفتن به پایان می رسد!

اما در این شب ها فقط قرار نیست با ذکر مصائب و توسل به اهل بیت(علیهم السّلام) گناهانمان بخشیده شود(شبیه تفکّر مسیحیّت که اعتقاد دارد مسیح به صلیب کشیده شد تا کفّاره گناهان مسیحیان باشد)، بلکه قرار است از این خاندان کرامت، درس زندگی و سرمشق برای یک سال دیگر عمرمان بگیریم.

حضرت زهرا(سلام الله) را فقط در بستر بیماری و درد پهلو خلاصه نکنیم؛ امام علی(علیه السّلام) را فقط با فرق شکافته در حال قربون صدقه رفتن سر فرزندانش تجسّم نکنیم؛ امام حسن(علیه السّلام) را فقط با چهره زرد ناشی از زهر حلائل نشناسیم و امام حسین(علیه السّلام) را فقط با بدن تکّه تکّه ترسیم نکنیم که تنها برای دردهای جسمی و عاطفی اش در روز عاشورا ناله کنیم.

چه خوب است علماء و مداحان در همین فاصله کوتاه قرآن به سر گرفتن و نام این 14 ذات مقدس را بر زبان راندن، به الگوهایی که می شود از آن ها برای زندگی گرفت و برخی نکات اخلاقی و اعتقادی از سیره و سخنان و ادعیه وارد شده از این بزرگواران نیز اشاره کنند: ادامه مطلب...

 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 96/3/25::: ساعت 11:20 عصر

به بهانه لیالی قدر

علمای اخلاق در شب های قدر به ما آموخته اند که از کسانی که در حق شما جفایی کرده اند بگذرید تا خدا هم از خطاها و گناهان شما بگذرد.

در واقع این نه به معنی ظلم پذیری و رضایت به جری شدن جفاکاران، بلکه به معنی مناعت طبع شماست که در قبال جفای آنان در حق شما، نه توقع داشته باشید که حسناتشان در پرونده تان ثبت شود و نه اینکه سیّئات شما در نامه عمل آنان منظور شود.

با خدا معامله می کنیم، از حق خود می گذریم و آن ها را به خدا وا می گذاریم تا خدا هم از جرم و خطای ما درگذرد؛ حال خداوند متعال یا هدایتشان می کند و یا خود به سزای اعمالشان می رسد.

از ساده ترین و ابتدایی ترین اصول اخلاقی آن است که عذر دیگران را بپذیریم تا خدا هم عذر ما را در گناهان و خطاهایمان بگذرد.

امیر مؤمنان، علی(علیه السّلام) در این باره می فرمایند:

اقبَلْ مِن مُتَنَصِّلٍ عُذرا ، صادِقا کانَ أو کاذِبا فتَنالَکَ الشَّفاعَةُ
عذرخواهی را بپذیر اگر چه به دروغ باشد.(1)

اقبَلْ عُذرَ أخیکَ ، و إن لَم یَکُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا
عذر برادر دینی خود را بپذیر و اگر عذری ندارد برایش عذری بتراش(2)

أعظَمُ الوِزرِ مَنعُ قَبولِ العُذرِ
بزرگترین گناه، نپذیرفتن عذر است.(3)

حال جای تعجّب از کسانی است که استاد اخلاق دعوت می کنند و پای سخنانش دست به سینه می نشینند، امّا بدیهی ترین اصول اخلاقی را رعایت نمی کنند و در هر مرحله که عذر می آوریم متوجّه ارتباط فلان مطلب گُنگ و مُبهم با توهین نسبت به مدیریت فلان مجموعه نشدیم، باز هم نزد مراجع بالاتر طرح اتّهام می کنند.

چرا که وقتی بنا باشد حقِ ّ هیچگونه اظهار نظر و نقدی به رسمیّت شناخته نشود و علیه هر منتقدی به صرف طرح یک نقد ساده و نامحسوس و غیرجنجالی، از طرق دیگری غیر از موضوع انتقاد، پرونده سازی شود، دیگر اخلاق کیلویی چند؟!

سال سوّم راهنمایی، مدیر مدرسه ای داشتیم که محیط تعلیم و تربیت را تبدیل به شکنجه گاهی کرده بود و با کوچکترین خطایی به #بی_رحمانه_ترین_شکل_ممکن برخورد می کرد.

یک بار سر کلاس که برای وضو گرفتن آستین هایش را بالا می زد، گفت: «من هر بار که آستینم را بالا می زنم برای عبادت است؛ یا می خواهم وضو بگیرم یا می خواهم دانش آموزی را تنبیه کنم»!

حالا شما هم آستینتان را بالا بزنید و به هر نحو ممکن پرونده سازی کنید!

شب زنده داری کنید و زیرآب بزنید!

برای امام علی(علیه السّلام) عزاداری کنید و سخنانش را به هیچ بگیرید!

استاد اخلاق دعوت کنید و بی اخلاقی کنید!

در این شب های عزیز، شما را به صاحبان همان ارزش هایی که سنگشان را سینه می زنید وا می گذاریم.

 «أعاذنا اللّه من شرور أنفسنا و سیّئات أعمالنا»

پی نوشت ها:

1- وسائل الشّیعه، جلد 8، صفحه 553

2-بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 165

3- غرر الحکم، 3004


 
<      1   2   3   4   5   >>   >
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک