بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 30
این کلیپ صوتی که از کاست های حدود 20 سال قبل سخنرانی های حجة الاسلام شیخ حسین انصاریان تدوین کردم مربوط میشه به فراز پایانی سخنان ایشون در شب 23 ماه مبارک رمضان، قبل از برنامه احیا و قرآن سر گرفتن.
ماجرای یه جوونیه که خدمت حضرت علی(علیه السلام) میرسه و با اعتراف به گناهش از حضرت درخواست می کنه که حد الهی رو در موردش اجرا کنه.
اما از حضرت انکار و از این جوان اصرار تا اینکه حضرت ناچار به تدارک برای اجرای حد الهی میشه ولی ...
ماجرا را با روایت زیبای شیخ حسین انصاریان بشنوید(حدود 6دقیقه):
لینک دانلود از پرشین گیگ
لینک دانلود از رسانه مهر
یادداشت های مرتبط:
صوت: سزای گناهان جنسی در روز قیامت
صوت: راه توبه از گناهان جنسی در شب قدر
یکی از خاطره انگیزترین و بهترین ماه های مبارک رمضانی که تجربه کردم، ایامی بود که پای منبر حجة الإسلام شیخ حسین انصاریان می رفتم.
قصد دارم به تدریج گزیده هایی از نوارهای کاستی را که در آن ایام تهیه کردم، انتخاب و تبدیل به فایل صوتی کنم.
در ابتدا می خواستم فرازهایی از سخنرانی و مناجات پایانی یکی از بهترین مجالس آن ایام را تقدیم کنم که با توجه به جملات عشقولانه ای که اخیراً در برخی سایت ها و شبکه های اجتماعی دیدم، فعلاً همین فراز پایانی کمتر از یک دقیقه کفایت می کنه؛ چرا که هر وقت کسی خسته، پکر، داغون، عصبی و مریض شود، مستجاب شدن همین دعای ساده کفایت می کند تا قبل از اینکه منتظر باشد کسی دستش را بگیرد، مشکلات درونی اش حل شود:
لینک دانلود از پرشین گیگ
لینک دانلود از رسانه مهر
یکی از روزهای تیر ماه سال 1367، قبل از پذیرش قطعنامه 598 بود که حاج صادق آهنگران در تریبون نماز جمعه تهران حاضر شد و آخرین حماسه سرایی خود را برای حضور در جبهه های حق علیه باطل اجرا کرد.
گرچه اندکی پس از این حماسه سرایی، قطعنامه 598 پذیرفته شد ولی باحمله سراسری رژیم بعثی عراق و منافقین مزدور، پخش مکرر این حماسه سرایی(به خصوص قطعه سوم آن) از رسانه ملّی در فاصله بین پذیرش قطعنامه و برقراری آتش بس، نقش مؤثری در تهییج مردم و هجوم به جبهه های نبرد حق علیه باطل و تار و مار کردن منافقین در عملیات مرصاد داشت.
اما پس از آن دوران متأسفانه این حماسه سرایی زیبا خیلی به ندرت در مناسبت هایی چون هفته دفاع مقدس از رسانه ملی پخش شده است. حتی در فضای مجازی هم اثری از این قطعه زیبا نمی بینیم به جز روایت خود حاج صادق آهنگران که فقط در بخشی از کتاب خود به آن اشاره می کند: "... در سال 1367 دشمن موفق شد جزایر مجنون، فاو و شلمچه را پس بگیرد و حتی توانست تا نزدیکی های خرشهر پیش آمده و آن را تهدید کند. در همین ایام، آقای «فروزنده»، مسئول ستاد سپاه پاسداران مرا خواست و گفت: «دشمن حالا دیگه شهرهای ما رو تهدید می کنه و خوندن داخل جبهه ها فایده نداره، شما باید بری به شهرستان ها و بخونی تا مردم رو برای اعزام به جبهه تهییج کنی.» فضای بسیار بحرانی یی بود.
رفتم سراغ آقای معلمی و ضمن توصیف شرایط، از او خواستم شعری در باب مقاومت و ایستادگی، با لحنی حماسی بسراید. ایشان پس از چندی این نوحه را آماده کرد: تا آخرین نفر، تا آخرین نفس / ما ایستاده ایم، ما ایستاده ایم.
اولین جایی که قرار شد این نوحه را بخوانم، دانشگاه تهران و در جمع نماز گزارن جمعه بود. بعد از هماهنگی های لازم، به تهران رفتم و آن را پیش از اقامه نمازجمعه اجرا کردم. آن روز سخنران قبل از خطبه آقا محسن[رضایی] بود و سخنران خطبه آیت الله خامنه ای. تنها مسئله ای هم که توسط دو سخنران مطرح نشد، بحث صلح و قبول قطعنامه و اتمام جنگ بود. اتفاقاً یادم هست آقا محسن روی لزوم حضور نیروهای مردمی در جبهه تأکید زیادی هم کرد." (*)
من همان زمان صوت این مراسم را ضبط کردم که به مناسبت این ایام مابین سالروز پذیرش قطعنماه 598 و برقراری آتش بس و به یاد شاعر مرحوم استاد معلمی، منتشر می کنم(البته متأسفانه فراز ابتدایی شعر پیشواز آن را نتوانستم کامل ضبط کنم که اگر موفق شدم از طریقی متن شعر را پیدا کنم، آن را کامل می کنم):
... شاهد جنگیدن ماست
مظلوم با سازش بیازاریم، هیهات، هیهات
ننگ است در دامان ذلت آرامیدن
فریاد مظلومان ز هر جانب شنیدن
این شیوه هر پاسدار است ای برادر
تکبیر زن فریاد کن الله اکبر
--------------------------------------------------
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
بهر بقای دین/ در راه انقلاب/ ما سر نهاده ایم
سالار عاشقان/ محبوب کبریا
سرمشق خون زده/ در دفتر بلا
فرزند فاطمه/ با صوت دلربا
هر دم زند صلا/ از دشت کربلا
با پیر حق پرست/ از ساغر الست/ ما مست باده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
پیروزی حسین/ رمز شهادت است
فیض وصال حق/ اوج سعادت است
سرمایه حیات/ در استقامت است
این سیر مکتبی/ تا بینهایت است
آیینه دل از/ عشق تو یا حسین/ ما جلوه داده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
هرگز نمی رویم/ در زیر بار ننگ
تا محو فتنه ها/ کوبیم طبل جنگ
بر دشمن خدا/ گیریم عرصه تنگ
در جبهه می شویم/ آماده بی درنگ
با بانگ یا حسین/ از مادر زمان/ آزاده زاده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
لبیک گفته ایم/ ما بر صلای دوست
از کربلای خون/ تا کربلای دوست
یا اینکه می کنیم/ سر را فدای دوست
یا بوسه می زنیم/ خاک سرای دوست
در نیل این هدف/ الگوی همت و/ عزم و اراده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
هان ای بسیجیان!/ گاه دلاوریست
روز نبرد با/ ظلم و ستمگریست
بر یاوران حق/ هنگام یاوریست
واجب اطاعت از/ فرمان رهبریست
جای درنگ نیست/ تا در کمند نفس/نیافتاده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
هرگز نمی شود/ فانی نوای خون
جاوید و استوار/ باشد لوای خون
هر لاله بشکفد/ در جبهه های خون
دارد پیامی از/ صوت رسای خون
فرموده است امام/ الحق که ما ز دست/ چیزی نداده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
مولای ما تویی/ یا صاحب الزمان(عج)
فریاد ما برس/ ای منجی جهان
در جبهه حاضری/ هر لحظه بی گمان
دیدارت آرزوست/ ای مهر جاودان
در آرزوی تو/ بر گرد کوی تو/ ما پر گشاده ایم
تا آخرین نفر/ تا آخرین نفس/ ما ایستاده ایم
-----------------------------------------------
دلیران آزاده!/ خبردار و آماده!
که رهبر مرحبا گفت/ به این عزم و اراده
خدا درهای رحمت/ به رویتان گشاده
مقابل با صف حق/ صف باطل ستاده
سپاه عشق و ایثار/ به میدان رو نهاده
رفتن به سوی مولا/ خوش است پای پیاده
کنون شیطان اکبر/ به دام ما فتاده
----------------------------------------
-----------------------------------
* - گزیده ای از روایت جالب آهنگران از پذیرش قطعنامه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک