بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 61
رنجنامه های دهه هفتاد(8)
مراسم ایام فاطمیه سال 1373 شمسی در مصلای اهواز، همزمان با ورود تعدادی از شهدای تازه تفحص شده
حاج صادق آهنگران در ابتدا قبل از شروع مراسم با توجه به فضای سیاسی کشور و نوع نگاه و تفکر تکنوکرات ها- که با فرهنگ بسیجی زاویه داشتند و در راه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی سنگ اندازی می کردند- نکاتی را گوشزد می کند:
"... خدا کنه به خودمون بیاییم. خدا کنه اونهایی که با بازماندگان این شهدا، با این بسیجی ها رفتار درستی نکردند با اومدن این ستاره ها دوباره به شهرها به خودشون بیان و همون فرموده امام(ره) رو توجه کنند که اگر بسیجیان رو رعایت نکنند به آتش دوزخ گرفتار میشن.
بسیجی که توقعی نداره، خود شما چوب میخوری. خود شما به اشکال مختلف گره و مشکل در کارتون در زندگیتون پیش میاد که نمی دونید از کجا دارید چوب می خورید.
بسیجی همیشه گمنام بوده و دوست داره گمنام زندگی کنه. اصلاً اولیاء خدا همیشه گمنام بودن، کسی نشناختشون ..."
سپس برنامه با ذکر فرازهایی از یک شعر اعتراضی فاطمی از سروده های شاعر بسیجی، مرحوم محمدرضا آقاسی آغاز می شود:
بادهای هرزه در دشت و دمن پیچیده اند
خار و خس خود را به دامان چمن پیچیده اند
خواستم دروازه باغ ِ فدک را وا کند
دیدم اما باغبان را با رَسَن پیچیده اند
عندلیبان ناله در کنج قفس سر می دهند
باغ را در زوزه زاغ و زغن پیچیده اند
...
شهریارا چارده منزل عقوبت دیده ام
چشم ما را بر در بیت الحزن پیچیده اند
...
آهِ نِی دانی چرا در نینوا گل می کند؟
بوریا بر نعش هفتاد و دوتن پیچیده اند
علی جان کوفیان غیرت ندارند
که فرمان تو را گردن گذارند
علی جان کوفیان خفت پذیرند
که دامان بلندت را نگیرند
علی جان، کوفیان با کیاست
جدا کردند دین را از سیاست
به نام دین سرِ دین را شکستند
دو بال مرغ آئین را شکستند
به پیشانی اگر چه پینه دارند
ز فرزند تو در دل کینه دارند
چو بنچاق فدک را پاره کردند
غزالان ِ تو را آواره کردند
شغالان، شیرها را سر بریدند
کبوتر بچـّگان را سر بریدند
...
غم ِ زهرا مرا سوز درون داد
دم ِ حیدر به من شور جنون داد
...
کیست تا از مرگ من پروا کند
یا به روی غربتم در وا کند
...
«مرگ» آغاز جهانی دیگر است
عاشقان را مرگ جانی دیگر است
آن که در خون عشق بازی می کند
تا قیامت سرفرازی می کند
ای خداوندان مُـلک عافیت
والیان مسند اشرافیت
من یقین دارم مسلمان نیستید
چون ولی را تحت فرمان نیستید
من در این آشفته بازار شما
پرده بر می دارم از کار شما
نصرت حق را چو باور داشتم
یا علی دست از دهان برداشتم
آه از تزویر خلق دلق پوش
مردم گندم نمای جو فروش
آه از این، گرگهای میش خوار
وین همه مستغنی درویش خوار
یاد دارم روزگار پیش را
مردم نزدیک دوراندیش را
هر که بارش بیش سر در پیش داشت
یک گلیم کهنه ده درویش داشت
شیوه همسایگی در پیش بود
نوش در کام همه بی نیش بود
حرص مردم را اسیر خویش کرد
خلق را یکباره نادرویش کرد
...
موجهای خسته سر درگمی
پس چه شد حال و هوای مردمی؟!
از چه رو مردم فریبی می کنید؟!
با هم احساس غریبی می کنید؟!
ای دل آشوبان زخوف و اضطراب
چرخد از خون شما، هفت آسیاب
ای شرارت پیشـِگان هرزه گرد
در کجا بودید هنگام نبرد؟!
در کجا بودید وقتی جنگ بود؟!
عرصه بر شیران عالم تنگ بود؟!
ای کمند اندازها از پیش و پس
توسن سرکش نگردد رام کس
دام بر چینید ما مرغ دلیم
ماهی گرداب و دور از ساحلیم
مابه صید طور مولا رفته ایم
در پناه او به بالا رفته ایم
یوسف والا زکنعان دور کرد
چشم ظاهربین ما را کور کرد
لیک چشم باطن ما را گشود
هر چه را دیدیم جز مولا نبود
گفت فحشا در کجا آید پدید؟!
گفتمش در کوچه های بی شهید
بی شهیدانند بی سوزو گداز
بر سر سجاده های بی نماز
بی شهیدان را غم لیلا کجاست
سوز و اشک و آه و وایلا کجاست
کوچه ما بوی مجنون می دهد
بوی اشک و آتش و خون می دهد
...
و در ادامه فرازهایی از شعر معروف شجاع الدین ابراهیمی:
سرزمین نینوا یادش به خیر کربلای جبهه ها یادش به خیر
ذوق وشوق نینوا کرده دلم چون هوای کربلا کرده دلم
بود سنگر بهترین مأوای من آه جبهه کو برادر های من؟
...
سنگر خوب وقشنگی داشتیم روی دوش خود تفنگی داشتیم
جنگ ما را لایق خود کرده بود جبهه ما را عاشق خود کرده بود
...
آسمان تکبیر ما را دوست داشت هر حسینی کربلا را دوست داشت
روزها در عشق پرپر می زدیم در دل شبها منور می زدیم
داشتیم ای دوست شبهای خطر سایه ی صاحب زمان را روی سر
...
یاد روزی که بسیجی می شدیم شمع شب های دوعیجی می شدیم
یاد آن روزی که در خمپاره ها جمع می کردیم پاره پاره ها
هر بسیجی اقتدا بر شمع کرد پاره های جان جود را جمع کرد
...
تا به دشت و کوه رسته شالی است تا ابد جای شهیدان خالی است
و در انتها ذکر مصیبت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
لینک دانلود از پرشین گیگ با حجم 26.8 مگابایت
لینک دانلود از فارس تی وی با حجم 10 مگابایت
به مدت 29 دقیقه و 18 ثانیه
-----------------------------------------------
گزیده ای از همین یادداشت در سایت خبرنامه دانشجویان ایران:
اشعار اعتراضی به شرایط سیاسی در فاطمیه 1373
به مناسبت 16 دی ماه، سالروز حماسه کربلای هویزه - قسمت اول
مرثیه سرایی منتشر نشده از حاج صادق آهنگران، پس از حماسه کربلای هویزه
بخش هایی از آنچه در این فایل صوتی خواهید شنید:
چند خبر از جبهه براتون اوردم: بارالها! پروردگارا! معبودا! به ما چند شب پیش خبر دادند این برادران هویزه در محاصره اند؛ ما که می دونستیم چه بچه های خوبی، چه برادران والایی در این محاصره قرار دارند رفتیم دعای توسل رو خوندیم، از تو برای نجات جان این برادران دعا کردیم، گریه کردیم، پروردگارا چند روزی نگذشت ما در دعای کمیل از تو تقاضا کردیم فقط جسدهاشون رو به ما تحویل بدن؛ آخر این برادران حتی جسدهاشون به دست مادرانشون نرسید.
ما یه حدیثی داریم میگه اگر شاد شدی، هر وقت غمگین شدی، برو به قبرستان سری بزن، برو به بهشت آباد اهواز سری بزن؛ برو به شهید آباد اهواز سری بزن؛ زمین جدیدی داره این شهر اهواز گورستانش، به خدا داره پر میشه از شهید؛ اهواز یک حال دیگری داره، دزفول یک حال دیگری داره، رنگ هوای اهواز رنگ دیگری داره؛ اکثراً خانه ها رو نگاه می کنی پرچم عزا زده اند.
یا امام زمان(عج) خودت توجهی کن! یا مهدی ما می دونیم تو بالا سر جنازه های برادران ما رفته ای، یا مهدی می دونیم جنازه ها رو در بغل گرفته ای
خبر از جبهه براتون اوردم؛ برادرانی که در جبهه اند گفتند برادر! هر کجا که دعای کمیل می خونی ما رو دعا کن. خدا شاهده چندین نفر از این برادران شهید شدند.
برادر ما حسین علم الهدی یک شب قبل از شهادتش مادرش در قمه، شب خوابش رو می بینه ...
میگه در همین حال بود زنگ می زنن از اهواز میگن حسین زخمی شده، گفت من با اون خواب دیشبی گفتم نه، شما دروغ میگین، می دونم پسرم شهید شده. میگه رفتم ضریح معصومه قم رو گرفتم گریه کردم، ناله کردم، گفتم خدایا، خوب چیزی رو از من گرفتی، قبولش کن
زنگ می زنن به دایی حسین علم الهدی یعنی برادر مادرش ... خبرش میدن میگن حسین شهید شده؛ یک لا إله إلّا ألله میگه و سکته می کنه و می میره؛ این مادر دو داغ دیده، داغ پسرش و برادرش.
یا امام زمان(عج)! خودت توجهی کن در این مهدیه ...
یک خوابی دیگه براتون تعریف کنم از این سید حکیم که در این جریان شهید شد. یکی از برادران مسجد جزایری خواب می بینه ...
وصیت نامه های برادارن شهید رو بخونین ببینین چی میگن. از مادرش تقاضا کرده وقتی شهید شد در خانه رو آب پاشی کنه. پرچم سبزی که وقتی حاجی ها از مکه برمیگردن بالای خونشون نصب کنه. به مادرش گفته بود گریه نکن، هر شب جمعه سر قبر من قدری حنا بیار بمال؛ گفته بود شیون نکنن، گریه نکنن؛ من نوحه ای می خونم در وصف این برادر شهید، زحمت رو کم می کنم: ...
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم
بگذر ز من دیگر، عزم سفر دارم
گر کشته گردیدم در جبهه ای مادر
بهرم مکن زاری، بهرم مزن بر سر
یک پرچم سبزی در خانه زن مادر
بهرم چراغان کن، شوق خدا دارم
رخت حسین بر تن، عزم سفر دارم
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم
چون قاسم داماد بهرم حنا سازید
در هر شب جمعه قدری از آن آرید
بر قبر من مادر قدری از آن مالید
چون قاسم داماد این آرزو دارم
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم
همون حسین بود که شهر رو می چرخوند، شهر اهواز رو می چرخوند وقتی من رو می دید می گفت: "برادر! یا شهید میشیم یا در کربلا همدیگر رو می بینیم"؛ حالا به بزگترین آرزوش رسید، شهید شد؛ یا امام زمان(عج) یا مهدی جان، سیدی! خودت نظری بفرما، قسمت ما رو کربلا کن.
سیدی یک نظر سوی ما کن
قسمت ما همه کربلا کن
لینک دانلود - به مدت 13 دقیقه و 10 ثانیه
اردوی راهیان نور از دانشگاه علوم پزشکی کاشان-سال 1380-مزار شهدای هویزه:
-------------------------------
ماجرای حماسه شهدای هویزه در 16 دی ماه 1359
لینک همین یادداشت در پایگاه اینترنتی عمارنامه
حاج صادق آهنگران- دهه آخه صفر - سال 1365 شمسی - حسینیه عاشقان ثارالله ستاد مشترک سپاه پاسداران
در ادامه سلسله صوت های قدیمی که از روی نوار کاست انتخاب کردم تا به فایل صوتی تبدیل کنم، این بار نیز به مناسبت ماه عزای حسینی قطعه ای دیگر از نوحه های حاج صادق آهنگران را انتخاب کردم که در دوران سربازی از واحد تبلیغات ستادمشترک سپاه تهیه کرده بودم و این شعر زیبا و حماسی را هم ندیدم جایی منتشر شده باشد:
به پا در کربلا شد نهضت گلفام عاشورا
که آزادی بماند جاودان با نام عاشورا
حسین با انقلابش می کند بیدار انسان را
فدا در راه اهداف بزرگش می دهد جان را
نه تنها جان خود، بلکه جان های جوانان را
که جاودان شود با خون، بهین فرجام عاشورا
حسین بر صاحبان زور و زر کرنش نمی خواهد
حسین با دشمن دین خدا سازش نمی خواهد
حسین بر سایه تسلیم، آسایش نمی خواهد
همین اندیشه باشد رمز استحکام عاشورا
قیام سرخ او تدوین کند قانون آزادی
زند بر بام عالم پرچم گلگون آزادی
به جوشش در رگ آزاده آرد خون آزادی
کند بت های باطل خرد زیر گام های عاشورا
حسین مرد شهادت، جاودان مردیست و آزاده
که در راه عقیدت، جان و مال و هستی اش داده
پس از وی اهل بیتش در مسیر نهضت آماده
کند روشن اسارت نقطه ابهام عاشورا
لینک دانلود - به مدت 8 دقیقه 29 ثانیه
پخش آنلاین از فارس تی وی
مراسم مرثیه سرایی جانسوز حاج صادق آهنگران
شب شام غریبان - سال 1375 شمسی - مسجد جزایری اهواز
غرق خون صحرا و بیابان است
صبح غم یا شام غریبان است؟
همه هستی مانده آرام و فاطمه گرم شیون است امشب
همه عالم گشته تاریک و مطبخ خولی روشن است امشب
رسد امشب ناله زهرا، مخفیانه از علقمه امشب
مگر بهر دیدن سقا، آمد از جنّت فاطمه امشب؟
چرا امشب فاطمه از خون گیسوی خود را لاله گون کرده؟
مگر قاتل جسم صد چاک نور عینش را غرق خون کرده؟
چرا امشب زینب کبری در بیابان ها گشته آواره؟
مگر زیر بوته های خار، کرده در صحرا، گم دو مه پاره؟
لینک دانلود روضه خوانی
هر طرف می گردم اینجا
من حسین گم کردم اینجا
خاک مقتل را ز اشک خود بشویم
شاید اینجا لاله خود را بجویم
لاله خونین خود در بر بگیرم
بلکه من هم در کنار او بمیرم
ساربان ها لحظه ای محمل مرانید
ساعتی دیگر در این صحرا بمانید
گشته ام مبهوت و یاد سر جدایم
می زند از گوشه مقتل صدایم
خوش بود بنشینم و با یاد رویش
بوسه بردارم ز رگ های گلویش
من که در دل اشک و سوز و ناله دارم
داغ مرگ یک گلستان لاله دارم
لینک دانلود مراسم سینه زنی
حاج صادق آهنگران- شب عاشورا - سال 1372 شمسی - مسجد جزایری اهواز
در ادامه سلسله صوت های قدیمی که لازم دیدم از روی نوار کاست به فایل صوتی تبدیل کنم و منتشر کنم، به مناسبت ماه عزای حسینی شعری زیبا از نوحه های حاج صادق آهنگران را انتخاب کردم که وقتی جستجو کردم، بیش از یک بیت آن را ندیدم جایی منتشر شده باشد:
من خنجر شمرم ولی مولا خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
من را چسان باید تو را خنجر برم از حنجرت؟
از این تن گلگون چرا باید جدا سازم سرت؟
بینم کنار قتلگاه بنشسته زهرا مادرت
از اینکه مولا آمدم اینجا خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
در بند شمرم یا حسین! خواهد مرا فرمان دهد
گوید گلویش را ببر، تا در کنارم جان دهد
کی خنجری دیدی چنین، با حنجری پیمان دهد؟
از عهد و پیمان با صف اعدا خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
خواهد برم رأس تو را، زیر گلویت یا حسین!
جایی که پیغمبر زده بوسه به رویت یا حسین!
من هم نمی خواهم برم، قربان مویت یا حسین!
آید صدای ناله بابا خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
ای وای وای از حال من، بر این بلا افتاده ام
دست چنین بی رحمی اندر کربلا افتاده ام
این دم عجیب است یا حسین! یاد خدا افتاده ام
هم از نبی هم از علی، یکجا خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
جرمت چه بود ای با خدا، کینگونه غرق خون شدی؟
از بین آل مصطفی با زخم دل بیرون شدی
در لحظه آخر اسیر دست این ملعون شدی
از اینکه می بینم تو را تنها خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
ای وای وای از دست شمر، خواهد برد رأس از قفا
فریاد واویلا بلند، تا عرش مینایی به پا
گریم چرا خواهد شکیب، از حنجرت خون خدا
از روی زینب خواهر تنها خجالت می کشم
از روی پاک مادرت زهرا خجالت می کشم
لینک دانلود
ماه مبارک رمضان گذشته شروع کردم به تدوین کلیپ های صوتی برگزیده از سخنرانی های قدیمی شیخ حسین انصاریان که سال ها قبل در ایام ماه مبارک رمضان در آن شرکت داشتم و نوار کاست آن را تهیه کرده بودم.
از جمله بخش های کوتاهی که قصد داشتم از آن کلیپ صوتی درست کنم و فرصت نکردم و فکر می کردم می ماند برای سال بعد، شامل گزیده ای کوتاه از مناجات پس از سخنرانی ایشان در شب ششم ماه مبارک رمضان سال 1372شمسی بود که مناسب است امشب به بهانه شب اول تدفین مرحوم معین رئیسی(عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور) منتشر کنم.
کسی که بسان امّت یک نفره* در پی تحقق آرمان های بلند انقلاب اسلامی بود و در این راه و در حالی که به عنوان مسؤول برگزاری نشست سالانه اتحادیه در حال تلاش و فعالیت بود، دچار حادثه شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
آری معین عزیز که برای فعالیت های فرهنگی، افزایش بصیرت سیاسی دانشجویان، تدفین شهدای گمنام در دانشگاه و ... سر از پا نمی شناختی، امشب که از دوندگی در راه حق باز ایستادی، اینچنین بگو: لینک دانلود
درضمن این را هم در وبلاگ دیگرم گذاشتم: فیلم: ایمنی بالش (به یاد معین عزیز)
توصیه می کنم اولین نظر را هم بخوانید؛ شامل جملاتی از زنده یاد نادر ابراهیمی که مرحوم معین رئیسی در وبلاگش گذاشته بود.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
* - لقبی که همواره معلّمم، استاد محمد اکرمی به اینگونه جوانان دغدغه مند انقلابی می دهد و من تا به حال در هیچ پیامی به مناسبت درگذشت این جوان عزیز به چنین لقبی برنخوردم.
خبرهای مرتبط با درگذشت دانشجوی فعال فرهنگی، مرحوم معین رئیسی:
پیام قدردانی خانواده مرحوم "رئیسی" از دانشجویان و جامعه دانشگاهی
پیام دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در پی درگذشت معین رئیسی
در پی درگذشت معین رئیسی؛
اطلاعیه شماره 2 اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور
پیام تسلیت 39 انجمن اسلامی دانشجویان سراسر کشور؛
جامعه چشم انتظار بهره گیری از وجود و دانش رئیسی بود
تشییع و تدفین معین رئیسی با حضور جمعی از دانشجویان و مسئولین برگزار شد + تصاویر
پیام تسلیت مدیر کل امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به مناسبت درگذشت معین رئیسی
اطلاعیهی اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل به مناسبت درگذشت "معین رئیسی"
مراسم تشییع و وداع با پیکر پاک "معیین رئیسی"
پیام تسلیت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد در پی درگذشت معین رئیسی
پیام تسلیت معاون فرهنگی وزارت علوم به مناسبت درگذشت معین رئیسی
معین رئیسی، یکی از فعالین دانشجویی درگذشت
فراز کوتاه دیگری از سخنرانی های قدیمی حجة الإسلام شیخ حسین انصاریان را تبدیل به فایل صوتی کردم که مربوط می شود به سال 1372، شب هشتم ماه مبارک رمضان، به مدت 06:11 دقیقه:
فردی پرده کعبه را گرفته بود و در حالی که مدت ها به شدت زار می زد، فقط این دعا را می خواند: اللّهمّ اخرجنی من الدّنیا مسلماً (خدایا، مرا مسلمان از دنیا ببر)
از وی پرسیده شد چرا فقط همین یک دعا را می خوانی؟ دعای دیگری در اسلام نداریم؟
گفت: برادر! من یک داستان عجیبی دارم ... من دو برادر داشتم که یکی 40 سال و دیگری 30 سال اذان می گفتند اما ...
جهت رفع خستگی مردمی که در راهپیمایی شکوهمند روز جهانی قدس شرکت کردند
فرازی از سخنرانی حجة الإسلام شیخ حسین انصاریان در سال 1372، مراسم احیاء شب 19 ماه مبارک رمضان:
وقتی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به قوم و قبیله اش امیدی ندارد
وقتی عرب ها از دین خدا مرتد شدند
وقتی اعراب با آمریکا و اسراییل سازش می کنند
امید رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به کدام قوم است؟
کسانی که با اربابان سقیفه بیگانه اند
حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) از پدر بزرگوارش پرسید برای این مردم چه می کنید؟
لینک دانلود از پرشین گیگ
لینک دانلود از رسانه مهر
(06:49 دقیقه)
در صورتی که برای دانلود فایل با مشکل مواجه شدید، اطلاع دهید.
گزیده ای از سخنرانی حجة الاسلام شیخ حسین انصاریان در شب 23 ماه مبارک رمضان
سال 1371 هجری شمسی
قسمت دوم: آیا افراد متبلا به گناهان جنسی، صرف نیم ساعت رو قبله نشستن، گریه کردن و قرآن به سر گرفتن در شب قدر، توبه شان پذیرفته است؟
آیا لازم نیست این افراد نزد دادگاه اسلامی بروند تا با اعتراف به گناهشان، حد الهی بر آن ها جاری شود؟
لینک دانلود از پرشین گیگ
لینک دانلود از رسانه مهر
(05:16 دقیقه)
------------------------------------------------
یادداشت های مرتبط:
صوت: سزای گناهان جنسی در روز قیامت
صوت: اعتراف به گناه جنسی نزد حضرت علی(علیه السلام)
گزیده ای از سخنرانی حجة الاسلام شیخ حسین انصاریان در شب 23 ماه مبارک رمضان
سال 1371 هجری شمسی
قسمت اول: سزای گناهان جنسی در روز قیامت(03:43 دقیقه)
لینک دانلود از پرشین گیگ
لینک دانلود از رسانه مهر
یادداشت های مرتبط:
صوت: راه توبه از گناهان جنسی در شب قدر
صوت: اعتراف به گناه جنسی نزد حضرت علی(علیه السلام)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک