بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 153
ابر و باد و مه و خورشید و فلک، همه برای هاشمی در حال تبلیغ هستند،
اما براستی تقدیر خداوند چیست؟
این امید بخش ترین پیام کوتاهی بود که از دوستان خود زیر آتش سنگین ناجوانمردانه ترین تخریب و تهمت و توهین به کاندیدای مورد علاقه مان بین دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 دریافت کردم
متأسف نیستم برای آن ها که عریان و شفاف نیات پلید خود را رو کردند و نشان دادند برای رسیدن به هدف خود حاضرند از هر وسیله نامشروعی استفاده کنند و حتی پا روی ادعاها و اعتقادات خود بگذارند.
روزی با تخریب و به لجن کشیدن آقای هاشمی (مانند انتخابات مجلس ششم) و روزی با حمایت از هاشمی و ترسیم چهره ای خشن، متحجر و بی سواد از یک استاد دانشگاه
و خدمتگذار مردم در شهرداری تهران.ولی متأسفم از آقای هاشمی. چرا که افرادی هم لباس ایشان به ما آموخته بودند که حرمت مؤمن از پرده کعبه بالاتر است و هتک او از هتک پرده کعبه گناهش بیشتر است
در بین دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 ، هر کجا که ستاد انتخاباتی ایشان بود این جمله به صورت بزرگ و درشت به چشم می خورد: برای جلوگیری از وحشت و خشونت به هاشمی رأی می دهیم. ولی متأسفانه آقای هاشمی نه تنها طرفداران خود را از این قبیل شیوه های زشت و زننده باز نداشت، نه تنها ابراز شرمندگی و تأسف نکرد، نه تنها لااقل اعلان برائت نکرد، بلکه چنان ژست مظلومانه ای گرفت که گویا طرف مقابل، شخصیت او را هتک کرده است.
برخی توجیه می کنند که شاید ایشان خبر نداشته و من می گفتم: کسی که کنترلی روی طرفداران و زیر دستانش ندارد، چگونه می خواهد مملکت را اداره کند و به آن ها مسؤولیت بدهد بدون هیچ اشراف و نظارتی روی آن ها؟
متأسفم برای روزنامه جمهوری اسلامی که تا قبل از آن چنان از ارزش ها و اصول انقلاب دم می زد که ما آن را مقدس ترین روزنامه می پنداشتیم، اما در آن مقطع زمانی برای نیل به هدف خود و دفاع از کاندیدای مورد نظر خود، زشت ترین ضد ارزش(هتک شخصیت یک مؤمن) را مرتکب شد.
یک اظهار تأسفی هم برای آقای قالیباف عرض کنم که طرفداران ایشان برای جلب آراء جوانان، از چهره نوجوانان بزک کرده تماشاچی فوتبال استفاده ابزاری نمودند.
و العاقبة للمتقین
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک