بازدید امروز : 97
بازدید دیروز : 61
پس از برگزاری کنفرانس بیداری اسلامی و سخنرانی روشنگرانه و الهام بخش مقام معظّم رهبری، تلاش های مذبوحانه ای برای تخریب شخصیت و به منظور عدم تأثیرگذاری کلام نورانی ایشان در تقویت، جهت دهی و جلوگیری از انحراف در حرکت بیداری اسلامی صورت گرفت.
این در شرایطی است که چندی قبل جناب مهاجرانی در رد تلاش های مذبوحانه برای تخریب شخصیت مقام معظم رهبری حتی از علامه مصباح یزدی هم که گفته بود: "در زندگی ایشان نمی توان یک نقطه سیاه پیدا کرد"، پا را فراتر گذاشته و اعتراف کرده بود: "من آیتالله خامنهای را خوب میشناسم و میدانم که در تمام کارنامه اقتصادی خود و اقوامش، نقطه سیاه که هیچ، حتی یک نقطه خاکستری هم نمیتوان یافت." (اعتراف مهاجرانی: قسمت اول - قسمت دوم)
و اما یک نمونه اخیر از این تلاش های سخیف را از طریق کامنتی در وبلاگم و جستجویی که پس از آن کردم متوجه شدم: "می گم این خامنه ایتونم که سیگاری از کار در اومد، طرفدار کی هستی برادر؟"
خدا رو شکر در این برهه حساسی که خفاشان شب پرست در به در به دنبال گرد پاشیدن به صورت ماه هستند تنها نقطه ضعفی که پیدا کردند این است که ایشان در گذشته سیگار و پیپ می کشیدند. برفرض که این ادعاها درست باشد و عکس ها جعلی نباشد، سؤال این است که ایشان در چه زمانی سیگار می کشید؟ عکس ها و مطالب آن ها گویای این است که ایشان قبل از دوران ریاست جمهوری شان سیگار می کشیدند و در ابتدای دوران ریاست جموری شان هم سیگار کشیدن را ترک کردند.
بسیار خوب، آن زمان که ادعا می کنند ایشان سیگار می کشید، چه زمانی بود؟ زمانی که تمام عالم و آدم و از جمله پزشکان از فوائد و محسّنات سیگار می گفتند و حتی با لباس پزشکی تبلیغ سیگار را می کردند(روزگاری که پزشکان توصیه میکردند سیگار بکشید!) و بعضی از علما و حتی مراجع هم با اعتماد به سخنان آن روز پزشکان سیگار می کشیدند. اما دیگر از قوّت اراده ایشان نمی گویند که به محض اینکه متوجه شد تمام این حرف ها در محسنات سیگار حرف مفت است و سیگار جز ضرر چیزی ندارد، سیگار کشیدن را ترک کرد. همانطور که شهید آوینی هم سیگار می کشید و به محض اینکه متوجه شد سیگار کشیدن در شأن یاور مهدی(عج) نیست بدون هیچ تشریفاتی برای ترک تدریجی، یکباره سیگار را ترک کرد.
در جریان سفر رییس جمهور به استان یزد و استقبال مردمی از ایشان،ادامه مطلب...
یک رباعی به مناسبت تشییع و تدفین شهداء در دانشگاه امیر کبیر ادامه مطلب...
جوابی را که در پاسخ به یادداشت قبلی دریافت کردم، در این یادداشت با رنگ قرمز آورده ام:
حتما ما بودیم که اصلاح طلبان رو که نماینده شون 8 سال رییس جمهور بوده شیطان پرست خطاب کردیم که جدا از گرایش سیاسی به قول امثال شما برادر دینی هم به حساب میان
عزیز من! من کی اصلاح طلبان رو شیطان پرست خطاب کردم؟ با دیگران خورده حساب دارید چرا با من می خواهید تسویه کنید؟!ادامه مطلب...
چندی پیش در یک گروه اینترنتی در مورد مانور موشکی سپاه بحثی در گرفته بود که در این میان شخصی اینچنین اظهار نظر کرد:
... لازمه یه چیزی رو به شما یادآوری کنم. اینجا یه گروه دانشجوییه. مردم بی سواد کوچه و بازار نیستن که با حرفایی مثل آمریکا از ما می ترسه و ... بخوای سخنرانی کنی. این حرفها مال 30 سال پیش بود که ملت با شنیدن این حرفها کرکره عقلشونو می کشیدن پایین
همین طور مثل 30 سال پیش نیست که با حرفهایی مثل : "امام حسین رو دارن تو کربلا شهید می کنند" یا "هر کی بره بهشت حوری نصیبش می شه" ملت رو بفرستن رو مین که خودشون رو حفظ کنند
… به نظر شما غیور مردان ایران اونهایی هستند که به خاطر منافع خودشون می خوان یک ملت رو قربانی کنند؟ همانطور که بارها این کار رو کردند. نه جانم. اونهایی که شما و امثال شما هموطن دشمن خطاب می کنید(فقط به این خاطر که همسوی شما نیستند) بیش از شما خواهان آزادی و استقلال این مملکت هستند
لطفا بیش از این هم دم از اسلام و ایران نزنید که شما و امثال شما کسانی بودند که بیشترین صدمات رو بر پیکر اسلام و ایران وارد کردند. یادمان باشد که طالبان هم با الله اکبر خون هزاران انسان بیگناه را بر زمین ریخت و همین الله اکبر روزی انتقام این خون های ریخته شده را از آنان خواهد گرفت
و اما جوابی که دادیم به شرح ذیل می باشد:ادامه مطلب...
خاطرات 20 سال گذشته و ایام نوجوانی ام را مرور می کردم.
ایام سرنوشت ساز و حوادث تلخ دوران دفاع مقدس
امام (ره) پیام می داد: حسینیان آماده باشید! امروز ایران کربلاست! درنگ امروز فردای اسارت باری را به دنبال خواهد داشت.
بغض گلویم را گرفته بود اما سن و سال و شرایطم اجازه نمی داد.ادامه مطلب...
یکی از روش های مغالطه این است که به جای اینکه وارد اصل بحث شویم و جواب طرف مقابل خود را بدهیم، او را متهم کنیم که مثلاً قبلاً چنین سابقه ای داشته، جزو فلان حزب و بهمان گروه است و یا به عناوین مختلف او را تحقیر کنیم و به این طریق از پاسخگویی صریح و روشن طرفه رویم و به این ترتیب طرف ما هر چه هم دلیلش منطقی و محکم باشد شنوندگان، خوانندگان و یا بینندگان جلسه مناظره به دیده حقارت به او می نگرند و این بدبینی و بی اعتمادی تلقین شده به آنان مانع از توجه و پذیرش دلائل طرف مقابل ما می شود.
حدود 4 ماه قبل یادداشتی با عنوان شجاعت مهستی نوشتم و در آن یک نکته و سؤال کلیدی را مطرح کردم اما متأسفانه هیچ یک از مخالفان جرأت وارد شدن به اصل بحث را نداشتند و در عوض انواع تهمت ها و سؤالات بی ارتباط با موضوع را به سوی حقیر پرتاب کردند اما با این وجود باز هم سعی کردم به همه سؤالات و انتقادات آن ها جواب دهم.
مدت ها پس از فرونشستن جنجنال های آن یادداشت، به تازگی نظر جدید مخالف دیگری ذیل آن دریافت کردم که ادعا کرده روش ما مشت و چماق بوده و به برکت دکتر رحیم پور ازغدی به بحث منطقی روی آوردیم(!)
گفتم شاید بهتر باشد این نظر و جواب آن را در قالب یادداشت جدید وبلاگم بیاورم:ادامه مطلب...
چندی پیش یکی از دوستان پیام کوتاه زیر را برایم فرستاد:
هایده ثابت کرد خوانندگی هیکل نمیخواد،
سیاوش قمیشی ثابت کرد قیافه نمیخواد،
شمائل زاده ثابت کرد صدا هم نمیخواد،
پس باور کن تو هم میتونی.
البته دوستم این پیام کوتاه را برای شوخی فرستاد ولی من فکر کردم که چطور می توان با همین سبک و سیاق افق دید وسیع تر و سقف آرمان و آرزوی بلندتری را مطرح کرد.
پس از کلی فکر کردن و کلنجار رفتن بالاخره متن زیر به ذهنم رسید و برایش فرستادم:ادامه مطلب...
اواخر جنگ کفگیر به ته دیگ خورده بود. یکی از دلائلش این بود که برخی بچه رزمنده ها به منزل مراجعت می کردند و برخی نزدیکان به آن ها طعنه می زدند که مثلاً«پسرخاله ات دو سال از تو کوچکتر است پزشکی قبول شده ولی تو هنوز دیپلمت را هم نگرفتی» لذا یکی می گفت«من دیپلمم را بگیرم بعد به جبهه می روم» یا می گفت«من مدرک دانشگاهم را بگیرم بعد» و از این قبیل بهانه ها ...
معلم ما ضمن ذکر این مطلب تعریف می کرد:«ما با یک عده نوجوانان کم سن و سال مانده بودیم که بزرگترینشان من بودم با بیست و اندی سال سن که فرمانده آن ها بودم. عازم جبهه بودیم که در بین راه برای صرف غذا در رستورانی توقف کردیم، در حال سفارش و تدارک غذا بودیم که متوجه شدم مسؤول رستوران به شاگرد یا کارگرش می گوید" نیگا کن تو رو خدا، جنگ هم بچّه بازی شده، یه مشت بچه رو برداشتن دارن میبرن جبهه!" رفتم جلو و به او گفتم "عزیز من می دونی چرا جنگ بچه بازی شده؟ به خاطر اینکه امثال شما آدم بزرگا غیرت ندارین از ناموس و سرزمینتون دفاع کنین، این بچّه ها باید برن از ناموس تو دفاع کنن!" ادامه مطلب...
با توجه به طرح برخی مخالفت ها، انتقادها، سؤال ها و ابهام ها پیرامون یادداشت «شجاعت مهستی» و با توجه به اینکه در صد کمی(حدود 19%) از بازدیدکنندگان بسیار(881 بازدید طی حدود یک هفته) سراغ صفحه نظرات آن رفتند، بر آن شدم تا ضمن درج گل سر سبد نظرات مخالف به همراه پاسخ آن، فهرستی از اینگونه نظرات و انتقادها و ابهام های دوستان را - که در صفحه نظرات آن یادداشت، پاسخ داده ام - در قالب یادداشتی جدید ارائه دهم:ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک