بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 17
شدیم از زمانه ز یاران خجل
ز گُلهایمان دیده باران خجل
حرم زخمی و شد کبوتر شهید
شدیم از کبوتر به قرآن خجل
در آغوش مادر از آن کودکی
که غلطیده در خون فراوان خجل
گرفتند چادر ز ناموس ما
شدیم از نگاه شهیدان خجل
سخن باز از چادر آمد میان
بیا تا بگیریم ز مادر نشان
به در ضربه با پای ننگین زدند
به گُل لطمه با دست سنگین زدند
و مادر توان را ز کف داده بود
ولی چادر از سر نیافتاده بود
به چادر ز نامحرمان رو گرفت
در آن دم که ضربت به بازو گرفت
گزیدهای از مداحی حاجصادق آهنگران
مراسم چهلم شهدای شاهچراغ
16 آذر 1401
دقیقاً 10 سال پیش در همین وبلاگ نوشتم که بیآیید به جای ترویج ورزش وارداتی، منحوس و پُر از آسیب پرورش اندام، همین ورزش باستانی زورخانهای خودمان را احیاء، نوسازی و به روزرسانی کنید:
اندام نمایی بی شرمانه داخل مسجد!
و اینک در برنامه عصر جدید شاهد تولد دوباره این ورزش پهلوانی هستیم:
لینک دریافت گزیده برنامه با عنوان:«شروع ستارهشدن در آسمان ورزشی اصیل»
پیش از نیز این بارها و بارها به بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان استان خراسان شمالی در تاریخ 1391/07/24 اشاره کردم که پس از ملاحظه اجرای ورزشهای محلی در ابتدای مراسم فرمودند:
«... این برنامهى ورزش محلى یقیناً بر بسیارى از کارهاى تقلیدى ترجیح دارد؛ ورزش پهلوانى است و سرشار از سنتهاى ایرانى و اسلامى است. این نکات را باید همیشه به یاد داشته باشیم که آنچه متعلق به ما و مربوط به خود ماست، با عقاید ما، با ایمان ما آمیخته است؛
آنچه وارداتى است، اگر بخواهیم شکل ایمانى و اسلامى و ایرانى به آن بدهیم، باید این عناصر را در آن تزریق کنیم. آنچه مربوط به خود ماست، به طور طبیعى پیکرهى آن، پیکرهى دینى و ایمانى است.»
همچنین رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفته بود که ایشان نظر دارند که ورزش زورخانه ای باید به دنیا عرضه شود و رشته تخصصی در این رشته در مراکز آموزش عالی تدریس شود.
به امید آن روز.
«طوری رفتار کنید که در شان یک مسؤول و یک فرمانده است.
آنطور رفتار کنید که برادرتان درک کند واقعاً شما دلسوزش هستید.»*
من یک مسؤول واقعاً دلسوز میشناسم که برای حاجقاسم سلیمانی مراسم یادبود برگزار میکند، به شهداء اداء احترام میکند، هر سال اربعین به کربلا میرود و ...
من حالا واقعاً درک میکنم که چقدر دلسوزم است.
آخرین دلسوزیاش برای من این بوده که به تلافی شکایتی که نزد یکی از مراجع قانونی نسبت به یکی از تصمیماتش طرح کردم، دستور داده تمامی مزایایی که جزو اختیاراتش است، از من سلب شود.
در ماه مبارک رمضان که ماه رسیدگی به زیردستان در سیره بزرگان دینی ماست، کمکهزینهای که برای ماه روزهداری به بنکارت همه کارکنان واریز کردند، به من ندادند و من وقتی بنکارت را در اختیار خانوادهام قرار دادم و آنها هنگام خرید یک جاروی توالت در مغازه کنف شدند، متوجه خالی بودن موجودی حساب بنکارتم شدم و پس از پاسکاری شدن بین واحدهای مختلف اداره، از عمق دلسوزی آن مسؤول محترم نسبت به خودم باخبر شدم. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک