بازدید امروز : 103
بازدید دیروز : 78
دقیقاً 10 سال پیش در همین وبلاگ نوشتم که بیآیید به جای ترویج ورزش وارداتی، منحوس و پُر از آسیب پرورش اندام، همین ورزش باستانی زورخانهای خودمان را احیاء، نوسازی و به روزرسانی کنید:
اندام نمایی بی شرمانه داخل مسجد!
و اینک در برنامه عصر جدید شاهد تولد دوباره این ورزش پهلوانی هستیم:
لینک دریافت گزیده برنامه با عنوان:«شروع ستارهشدن در آسمان ورزشی اصیل»
پیش از نیز این بارها و بارها به بیانات مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان استان خراسان شمالی در تاریخ 1391/07/24 اشاره کردم که پس از ملاحظه اجرای ورزشهای محلی در ابتدای مراسم فرمودند:
«... این برنامهى ورزش محلى یقیناً بر بسیارى از کارهاى تقلیدى ترجیح دارد؛ ورزش پهلوانى است و سرشار از سنتهاى ایرانى و اسلامى است. این نکات را باید همیشه به یاد داشته باشیم که آنچه متعلق به ما و مربوط به خود ماست، با عقاید ما، با ایمان ما آمیخته است؛
آنچه وارداتى است، اگر بخواهیم شکل ایمانى و اسلامى و ایرانى به آن بدهیم، باید این عناصر را در آن تزریق کنیم. آنچه مربوط به خود ماست، به طور طبیعى پیکرهى آن، پیکرهى دینى و ایمانى است.»
همچنین رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفته بود که ایشان نظر دارند که ورزش زورخانه ای باید به دنیا عرضه شود و رشته تخصصی در این رشته در مراکز آموزش عالی تدریس شود.
به امید آن روز.
«طوری رفتار کنید که در شان یک مسؤول و یک فرمانده است.
آنطور رفتار کنید که برادرتان درک کند واقعاً شما دلسوزش هستید.»*
من یک مسؤول واقعاً دلسوز میشناسم که برای حاجقاسم سلیمانی مراسم یادبود برگزار میکند، به شهداء اداء احترام میکند، هر سال اربعین به کربلا میرود و ...
من حالا واقعاً درک میکنم که چقدر دلسوزم است.
آخرین دلسوزیاش برای من این بوده که به تلافی شکایتی که نزد یکی از مراجع قانونی نسبت به یکی از تصمیماتش طرح کردم، دستور داده تمامی مزایایی که جزو اختیاراتش است، از من سلب شود.
در ماه مبارک رمضان که ماه رسیدگی به زیردستان در سیره بزرگان دینی ماست، کمکهزینهای که برای ماه روزهداری به بنکارت همه کارکنان واریز کردند، به من ندادند و من وقتی بنکارت را در اختیار خانوادهام قرار دادم و آنها هنگام خرید یک جاروی توالت در مغازه کنف شدند، متوجه خالی بودن موجودی حساب بنکارتم شدم و پس از پاسکاری شدن بین واحدهای مختلف اداره، از عمق دلسوزی آن مسؤول محترم نسبت به خودم باخبر شدم. ادامه مطلب...
کسانی که به راحتی آب خوردن اتّهام تراشی و پرونده سازی می کنند، خوب بشنوند!
کسانی که فعالیت های زیردستانشان را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی با سوءظن رصد می کنند و اسکرین شات می گیرند و بدون حمل بر صحت کردن، گزارش مغرضانه تنظیم و ارسال می کنند خوب بشنوند!
کسانی که بر اساس آن گزارش های مغرضانه و علی رغم عذر و استدلال و انکار متّهم، حکم ظالمانه صادر می کنند، خوب بشنوند!
کسانی که در برابر مراجع رسیدگی کننده به شکایات به جای پذیرش اشتباه خود، از سوءسابقه ای سخن می گویند که خود به ناحق برای دیگران تراشیده اند، خوب بشنوند! :
گزیده ای از برنامه «پارسایان» رادیو معارف/ 19 دی ماه 1396 :
بریده سخنرانی
وَ لْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ أَطْلَبُهُمْ لِمَعَایِبِ النَّاسِ
فرمودند مالک! آنجا می روی حکومت به نام اسلام تشکیل می دهی، مواظب باش این آدم های فضولی که مدام می گردند دنبال عیب های مردم عادی، می خواهند عیب پیدا کنند، هی می خواهند پرونده سازی کنند برای مردم عادی، به تو و به حکومت اسلامی نزدیک نشوند!
فرمود این ها دورترین آدم ها باشند در رده بندی از حکومت! نگذار این ها بیایند تصمیم گیر شوند!
آدم هایی که به مردم مدام سوءظن دارند و هی دنبال عیب می گردند! عوض اینکه دنبال خوبی بگردند، دنبال بدی می گردند!
فرازی از سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع «حضرت علی(علیه السّلام) و دو چهره از حکومت»، رادیو معارف، برنامه «برای بیداری»، 20 فروردین ماه 1396
صوت سخنرانی کامل از سایت رادیو معارف
این امپریالیسم است که روابط انسان ها را پیچیده، بروکراتیک و به قول شهید بزرگ، دکتر علی شریعتی، جن زده جلوه می دهند.
کلیه روابط سالم، ساده هستند.
اگر روابط انسان با خدایش رابطه ایست بسیار ساده، چرا باید روابط انسان با انسان های دیگر پیچیده باشد؟!
برای درنوردیدن طومار روابط جن زده و جن زدگی باید به سادگی و بداهت در روابط توجه کرد.
این روابط استثماری و روابط استعماری هستند که انسان ها رو به خود و به دیگران بیگانه می کند.
اگر راه های مشاوره و مشورت باز باشد، اگر انسان ها خود را یکی رئیس و دیگری مرئوس ندانند، اگر انسان ها با هم رابطه سالم و انسانی داشته باشند، به بهترین انسان در میان خود رأی خواهند داد که اداره امور را بر عهده بگیرد و بهترین افراد را برای اداره امور کشور انتخاب خواهند کرد.
مستند «تاریخ شفاهی ایران/ 18 شهریور ماه 1396/ شبکه مستند سیما/ جلسه مجلس خبرگان قانون اساسی در بررسی و تصویب اصل79/ مهر ماه 1358
چندی قبل دکتر کرمی(1) در ضمن یکی از سخنرانی های خود(2) با نقل خاطره ای مربوط به 70-60 سال قبل، می گفت:
«دیکتاتورها از ملّت جاهل خوششان می آید؛ حکومت بر ملّت عاقل خیلی سخت است.
پدر من می گفت ما خان داشتیم، آن موقع من کارگر نانوایی بودم، خان می آید با ماشینش از تهران رد بشود که نگاه می کند و من هم نشسته بودم روزنامه می خواندم.
خان می پرسد: "این رعیّت ماست؟"
می گویند: "بله"
خان می پرسد: "رعیّت ما روزنامه می خواند؟!"
می گویند: "بله"
خان می گوید: "رعیّتی که روزنامه می خواند به درد رعیّتی نمی خورد!"؛ من رعیّت بی سوادِ خنگ می خواهم که بهش گفتم "بمیر!" بمیرد، هیچی نفهمد!
برای این است که من روی فرهنگ جامعه خیلی کار می کنم؛ مردم! فرهنگ تان را بیاورید بالا!»
اما سخنان استاد برای من -علی رغم این که خان ندیده ام- چندان تعجّب برانگیز نبود؛ چرا که نه در 70-60 سال قبل بلکه در 70-60 روز قبل از آن سخنرانی، نه در عهد طاغوت بلکه در نظام اسلامی، نه در یک مؤسسه غیرانقلابی بلکه در یک نهاد انقلابی، کمی آن طرف تر از محل سخنرانی استاد، شاهد بودم که به یک کارمند گفته اند: «تو چه جایگاهی داری! تو چه حقّی داری کانال و سایت داشته باشی، عده ای را دور خودت جمع کنی و اظهار نظر کنی؟!»
و جالب تر اینکه 70-60 روز پس از آن سخنرانی، این کارمند به خاطر ترویج معارف قرآنی در یکی از کانال هایش، رتبه دوم کشوری را در یک جشنواره قرآنی کسب می کند.
همچنین 160ماه قبل از آن سخنرانی، این کارمند با تقدیم نامه ای خیرخواهانه می نویسد:
«آیا انقلاب اسلامی ما فقط برای این بوده که عده ای بروند و عده ای دیگر جای آن ها بیایند؟
آیا صرف دارا بودن سابقه مجاهدت در راه تحقّق انقلاب و ایفای نقش در دوران دفاع مقدّس کافیست؟
آیا قرار نیست فکر و فرهنگ و ادبیات دیگری توسط مدیران ما در این نظام نهادینه شود؟ ...
"آیا می توان با یک ادبیات انقلاب کرد و عدّه ای با آن ادبیات روی مین بروند و آنگاه پس از پیروزی و تثبیت موقعیت، با یک ادبیات دیگر مدیریت کرد؟!(3)"»
بله حاج آقای پناهیان!، «این زندگی کارمندی ضدّ حماسه است»(4).
اصلاً کارمند را چه به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی؟!
کارمند را چه به نگاه انتقادی داشتن و بیان دغدغه ها؟!
کارمند را چه به نشر معارف قرآنی؟!
کارمند را چه به تبیین آرمان های انقلاب اسلامی؟!
کارمند را چه به نگرانی از رجعت به روحیات طاغوتی؟!
کارمند را چه به تولید محتوا در فضای مجازی؟!
کارمند فقط باید مثل یک ماشین اجیر شده کار کند و عصری هم برود منزل لم دهد و نهایت فعالیتش در فضای مجازی، فوروارد و کپی پیست جوک و مطالب درپیتی، و به اشتراک گذاشتن دری وری های راست و دروغ در شبکه های اجتماعی باشد!
این است نتیجه نگاه حداقلی شما و امثال شما به مباحث «اخلاق کارمندی» و نگفتن آنچه که باید بگویید!
پی نوشت ها:
1. عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیة الله(عج)
2. دوم خرداد 1396، سخنرانی با موضوع «بیوتروریسم در کمین مسلمانان» در یکی از دانشگاه ها
3. برگرفته از یکی از سخنرانی های استاد رحیم پور ازغدی
4. از سخنان حجة الإسلام علیرضا پناهیان/دهه اول محرم/دانشگاه هنر/با موضوع «عنصر شجاعت در هنر و حماسه»
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک