بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 16
انقلاب اسلامی 30 سالگی خود را پشت سر گذاشت و دهه چهارم را پیش رو دارد. دهه ای که انتظار می رود دهه حرکت به سمت پختگی و تکامل بیشتر این شجره طیبه باشد.
ولی نمی دانم چرا برخی بزرگان این انقلاب و رجال سیاسی هنوز رفتار لازمه این پختگی را ندارند.
تکرار چندین باره تجربه های گذشته، آزموده را دوباره و چندباره آزمودن، از یک سوراخ دوباره و چند باره گزیده شدن ...
مگر شما مرتب در گوش نسل جوان نمی خوانید که انقلاب دست جوانان بود؛ جنگ را جوانان اداره کردند؛ مسن ترین فرمانده لشگر جنگ 27 ساله بود؛ ... ؟!
پس چه شده که گویا اکنون کشور گرفتار قحطی مدیر پرانرژی و بانشاط برای اداره کشور شده و لازم است گذشتگان دوباره و چند باره بیایند و کاندید مهمترین منسب اجرایی کشور شوند؟!
اگر ادعا می کنید در دوران مسؤولیت خود در اداره کشور، به جوانان اعتماد داشتید و زمینه را برای رشد و خودباوری آنان فراهم کردید و همانند دوران جنگ، مسؤولیت های مهم را به آن ها می دادید و ... ، پس چرا امروز کسی از آن جوانان تربیت شده دوران مسؤولیت شما توانایی اداره کشور و ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری را ندارد؟!
اگر هم واقعاً مملکت دچار قحط الرّجال نیست، پس چرا بی جهت وجهه و سابقه خود را خراب می کنید که مردم فکر کنند شما تشنگان قدرتید، نه شیفتگان خدمت؟!
پس باور کنید نسل دوم انقلاب و جوانان دیروز که جنگ را اداره کردند و با تلاش و جدیت تخصص های لازم را کسب کرده اند، قادر به اداره کشور هستند و خطری از این جهت مملکت را تهدید نمی کند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک