امروز کسانی ما را متهم به کوررنگی می کنند که یادشون رفته خودشون مبتلا به کوررنگی مفرط بودند. هر چه می گفتیم مردم مطالبات اقتصادی و معیشتی دارند، می گفتند نه، دغدغه مردم آزادی های مدنی چهار تا روزنامه نگار و روشنفکره که میخوان آزادانه دین و اعتقادات مردم رو به بازی بگیرند، ادعای مسلمانی کنند و وحی را منکر شوند، ... دغدغه آزادی عمل کسانی که میخوان از تریبون و جایگاه حاکمیت علیه مبانی این حکومت سخن برانند(طنز جالبی که به قول یکی از دوستان:only in Iran) هرچه می گفتیم این ترویج فرهنگ اباحه گری و تساهل و تسامح، امنیت اخلاقی جامعه رو داره به خطر میندازه می گفتند نخیر، شهر در امن و امان است. و کسانی که اون موقع رییس پلیس بودند و می خواستند بعداً رییس جمهور بشن خودشون رو حسابی به کوررنگی زده بودند و نمی خواستند واقعیت های تلخ جامعه رو بپذیرند. به هر حال دولت نهم هر چقدر هم مبتلا به کوررنگی شده باشد تا حالا نیومده کسی رو به جرم انتقاد از دولت در حصر قرار بده، او را از تدریس محروم کنه، ممنوع التصویرش کنه، وزارت اطلاعاتی ها رو پای جلساتش بفرسته که مستندات برا پرونده اش جور کنند... یک روز در زمان دولت اصلاحات مدعی آزادی های مدنی، تحمل مخالف و جامعه چند صدایی پارچه نوشته ای در تبلیغ سخنرانی دکتر عباسی دیدم که قرار بود ایشان حوالی سه راه آذری سخنرانی کنند. خودم برام مقدور نبود که شرکت کنم. بعداً از طریق یکی دوستان که دانشجوی دانشگاه شریف و اهل همان محل بود با خبر شدم که چون رییس جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی دستور ممنوع التصویری ایشان را داده، وزارت اطلاعات هم او را از سخنرانی منع کرد و ایشان فقط یک دقیقه پشت تریبون رفت و طعنه ای به شعارها و ادعاهای قشنگ دولت اصلاحات زد و اومد پایین. راستی یادتونه؟ یکی از شعارها این بود: آزادی یعنی آزادی مخالف
همایون سلحشور فرد زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت