تعداد کل بازدید : 732179

  بازدید امروز : 19

  بازدید دیروز : 78

تکلیف الهی

 
دانش، منشأ هرگونه خیری است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 04/4/20::: ساعت 1:32 عصر

بعد از پیروزی جبهه ایمان بر جبهه شرک و کفر در جنگ 12 روزه، مجمسه آرش کمانگیر با کلی رپرتاژ تبلیغاتی در میدان ونک تهران نصب شد و برخی روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها با کلی ذوق و شوق، نوشتند:

«نصب نماد آرش کمانگیر در شهر یعنی بعد از 45 سال فهمیدیم هویت ملی ایرانی مهم است».

تارنمای خبری زرتشتیان نیز با آب و تاب تیتر زد: «بزرگ‌ترین تندیس خاورمیانه در میدان ونک، یادآور حماسه آرش»

به جای اینکه نماد و سمبل مبارزه با صهیونیسم، سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان را وسط میدان نصب کنند و جمله معروف او را بنویسند که «باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریریم؛ همچون عقابان تیر پروازی که شب و روز برایشان معنا ندارد»، مجسمه یک شخصیت خیالی و افسانه‌ای را نصب کردند که اگر روزی خدای ناکرده در این کشور براندازی شد، بعید است صهیونیست‌ها و ایادی آن‌ها کاری با آن مجسمه داشته باشند.

آیا امثال حاج‌احمد متوسلیان - که از فرماندهان عملیات آزادسازی پاره‌ای از وطن، یعنی شهر خرّمشهر نیز بود -، از امثال آرش کمانگیر الهام گرفته بودند؟

آیا شهید دکتر مصطفی چمران - که در سالروز شهادتش چنین مجسمه ای را عَلَم کردید - از این شخصیت های خیالی و اسطوره ای الگو گرفته بود که زندگی در آمریکا را رها کرد و در خط مقدم جبهه مبارزه با استکبار حاضر شد و به تربیت و تقویت گروه های مقاومت چریکی فلسطینی و لبنانی پرداخت؟ و آیا مناسبت و ارجحیت نداشت که مجسمه او را به عنوان نماد مبارزه با صهیونیسم نصب می کردید؟ یک شخصیت خیالی و افسانه ای را بر یک شخصیت واقعی که همراه مقام معظم رهبری، جنگ های نامنظم را در دفاع از سرحدات ایران اسلامی راه انداختند، ترجیح دادید؟

 جا دارد در اینجا مروری کنیم بر فرمایشات روشنگرانه مرحوم‌ علامه محمدتقی مصباح یزدی، عالم بصیر و تابوشکنی که در راه بیان حق و حقیقت و جلوگیری از انحرافات، از ملامت هیچ ملامت‌گری باک نداشت:

بعد از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب، ما هنوز مسأله «جهاد و شهادت در راه خدا» را با «دفاع از آب و خاک»، یکی می‌گیریم ... دفاع از آب و خاک را کلاغ‌ها و گرگ‌ها هم دارند ... این‌ چه افتخاری شد؟! ... البته اگر این احساس را نداشته باشند از آن حیوان هم پَست‌تر هستند؛ ... اما این افتخاری برای جامعه اسلامی ما نیست ...

اگر این را فهمیده بودیم می‌دانستیم که یک قطره خون «محمد جهان‌آرا» یا امثال او، با دریاها خون‌های «آرش کمانگیر» و امثال آن قابل‌مقایسه نیست؛ این یک «ارزش الهی» دارد و برای «خدا» ریخته شده و «ثارالله» است، آن برای «آب و خاک» ریخته و همان ارزش خاک را دارد. چیزی که برای خدا انجام گرفته باشد ارزش خدایی پیدا می‌کند؛ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ. بگوییم این کشته شد، آن هم کشته شد؛ این فدای چه شد؟! آن فدای چه شد؟! آن «فدای خاک» شد، این «فدای خدا» شد.

اگر فدای آب و خاک شدی، قیمت وجود تو همان است، اما اگر فدای دینِ خدا شدی، ارزش تو بی‌نهایت است و با هیچ مقیاسی نمی‌شود برای آن ارزش تعیین کرد. آن‌وقت ما افتخار کنیم که جهان‌آرای ما فدای آب و خاک شد؟! چقدر ظلم است به این شهدا! چه قدر ظلم است که قدر آن‌ها را پایین بیاوریم و ارزش خاک را برای آن‌ها تعیین کنیم.

شهادت را از این مظلومیّت دربیاورید که با گرایش «ملّی‌گرایانه» و «ناسیونالیستی»، قابل‌مقایسه باشد (*).

پی نوشت:

*- متن کامل را در اینجا بخوانید.


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک