تعداد کل بازدید : 727320

  بازدید امروز : 32

  بازدید دیروز : 34

تکلیف الهی

 
[ و او را از ایمان پرسیدند ، فرمود : ] ایمان بر چهار پایه استوار است ، بر شکیبایى ، و یقین و داد و جهاد . و شکیبایى را چهار شاخه است : آرزومند بودن ، و ترسیدن ، و پارسایى و چشم امید داشتن . پس آن که مشتاق بهشت بود ، شهوتها را از دل زدود ، و آن که از دوزخ ترسید ، از آنچه حرام است دورى گزید ، و آن که ناخواهان دنیا بود ، مصیبتها بر وى آسان نمود ، و آن که مرگ را چشم داشت ، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت . و یقین بر چهار شعبه است : بر بینایى زیرکانه ، و دریافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پیشینیان . پس آن که زیرکانه دید حکمت بر وى آشکار گردید ، و آن را که حکمت آشکار گردید عبرت آموخت ، و آن که عبرت آموخت چنان است که با پیشینیان زندگى را در نوردید . و عدل بر چهار شعبه است : بر فهمى ژرف نگرنده ، و دانشى پى به حقیقت برنده ، و نیکو داورى فرمودن ، و در بردبارى استوار بودن . پس آن که فهمید به ژرفاى دانش رسید و آنکه به ژرفاى دانش رسید از آبشخور شریعت سیراب گردید ، و آن که بردبار بود ، تقصیر نکرد و میان مردم با نیکنامى زندگى نمود . و جهاد بر چهار شعبه است : به کار نیک وادار نمودن ، و از کار زشت منع فرمودن . و پایدارى در پیکار با دشمنان ، و دشمنى با فاسقان . پس آن که به کار نیک واداشت ، پشت مؤمنان را استوار داشت ، و آن که از کار زشت منع فرمود بینى منافقان را به خاک سود ، و آن که در پیکار با دشمنان پایدار بود ، حقى را که بر گردن دارد ادا نمود ، و آن که با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آید ، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وى را خشنود نماید . و کفر بر چهار ستون پایدار است : پى وهم رفتن و خصومت کردن و از راه حق به دیگر سو گردیدن و دشمنى ورزیدن . پس آن که پى وهم گرفت به حق بازنگشت ، و آن که از نادانى فراوان ، خصومت ورزید ، از دیدن حق کور گشت ، و آن که از راه حق به دیگر سو شد ، نیکویى را زشت و زشتى را نیکویى دید و مست گمراهى گردید ، و آن که دشمنى ورزید راهها برایش دشوار شد و کارش سخت و برون شو کار ناپایدار . و شک بر چهار شعبه است : در گفتار جدال نمودن و ترسیدن و دو دل بودن ، و تسلیم حادثه‏هاى روزگار گردیدن . پس آن که جدال را عادت خود کرد ، خویش را از تاریکى شبهت برون نیاورد ، و آن که از هر چیز که پیش رویش آمد ترسید ، پیوسته واپس خزید ، و آن که دو دل بود پى شیطان او را بسود ، و آن که به تباهى دنیا و آخرت گردن نهاد هر دو جهانش را به باد داد . [ و پس از این سخن گفتارى بود که از بیم درازى و برون شدن از روش کارى که در این کتاب مقصود است نیاوردیم . ] [نهج البلاغه]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 99/7/18::: ساعت 8:20 صبح

«طوری رفتار کنید که در شان یک مسؤول و یک فرمانده است.

آنطور رفتار کنید که برادرتان درک کند واقعاً شما دلسوزش هستید.»*

من یک مسؤول واقعاً دلسوز می‌شناسم که برای حاج‌قاسم سلیمانی مراسم یادبود برگزار می‌کند، به شهداء اداء احترام می‌کند، هر سال اربعین به کربلا می‌رود و ...

من حالا واقعاً درک می‌کنم که چقدر دلسوزم است.

آخرین دلسوزی‌اش برای من این بوده که به تلافی شکایتی که نزد یکی از مراجع قانونی نسبت به یکی از تصمیماتش طرح کردم، دستور داده تمامی مزایایی که جزو اختیاراتش است، از من سلب شود.

در ماه مبارک رمضان که ماه رسیدگی به زیردستان در سیره بزرگان دینی ماست، کمک‌هزینه‌ای که برای ماه روزه‌داری به بن‌کارت همه کارکنان واریز کردند، به من ندادند و من وقتی بن‌کارت را در اختیار خانواده‌ام قرار دادم و آن‌ها هنگام خرید یک جاروی توالت در مغازه کنف شدند، متوجه خالی بودن موجودی حساب بن‌کارتم شدم و پس از پاس‌کاری شدن بین واحدهای مختلف اداره، از عمق دلسوزی آن مسؤول محترم نسبت به خودم باخبر شدم.

روز کارمند هم که مصادف با دهه اول محرم بود، دلسوزی آن مسؤولِ پروش یافته در مکتب حسینی و به دور از اخلاق یزیدی نسبت به من تداوم یافت و متوجه شدم همچنان در تحریم هستم و مبلغی که به این مناسبت به بن‌کارت همه کارکنان اختصاص یافته، از من سلب شده است.

آدم وقتی یک مسؤول واقعاً دلسوز بالای سرش باشد، دیگر خیالش راحت است و با امنیت و آرامش خاطر می‌تواند خدمت کند و دیگر نگرانی ندارد که مبادا امروز بن‌کارتم قطع شود، فردا اضافه‌کاری‌ام و پس‌فردا ...

ما از این مسؤولِ واقعاً دلسوز درس‌های زیادی در حوزه مدیریت و تدبیرِ اسلامی یاد گرفتیم؛ از جمله این‌که یک صاحب‌منصب می‌تواند هر وقت اراده کند با استفاده از اختیارات قانونی‌اش و به کمترین بهانه‌ای از رعیّت به هیات تخلفات اداری، پلیس فتا و ... شکایت کند، ولی اگر همان رعیّت بخواهد با استفاده از اختیارات قانونی‌اش به مراجع قانونی شکایت کند، باید تنبیه و تحریم شود.

آری، یک مسؤولِ دلسوزِ پیروِ مکتبِ حاج قاسم سلیمانی همواره سیاستش سیاست حاج‌قاسم است که می‌گفت: "جامعه را با حکمت اداره می‌کنند نه با ترساندن جامعه!"

پی‌نوشت:

 *- کلیپ: سخنان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان لشکر 41 ثارالله

لینک در کانال تکلیف الهی


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک