سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 711738

  بازدید امروز : 20

  بازدید دیروز : 77

تکلیف الهی

 
[ و شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند فرمود : ] اى نکوهنده جهان ، فریفته به نیرنگ آن ، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته . فریفته دنیایى و سرزنشش مى‏نمایى ؟ تو بر دنیا دعوى گناه دارى ، یا دنیا باید بر تو دعوى کند که گنهکارى ؟ دنیا کى سرگشته‏ات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت ؟ با خفتنگاههاى پدرانت که پوسیدند ؟ یا با خوابگاههاى مادرانت که در خاک آرمیدند ؟ چند کس را با پنجه‏هایت تیمار داشتى ؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى ؟ بهبود آنان را خواهان بودى ، و دردشان را به پزشکان مى‏نمودى . بامدادان ، که دارویت آنان را بهبودى نداد ، و گریه‏ات آنان را سودى . بیمت آنان را فایدتى نبخشید ، و آنچه خواهانش بودى به تو نرسید ، و نه به نیرویت بیمارى از آنان دور گردید . دنیا از او برایت نمونه‏اى پرداخت ، و از هلاکتجاى وى نمودارى ساخت . دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت ، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت ، و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت ، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت . مسجد محبان خداست ، و نمازگاه فرشتگان او ، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او . در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند . چه کسى دنیا را نکوهد حالى که بانگ برداشته است که جدا شدنى است ، و فریاد کرده است که ناماندنى است ، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسى جان به درنخواهد برد . با محنت خود از محنت براى آنان نمونه ساخت ، و با شادمانى‏اش آنان را به شوق شادمانى انداخت . شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتى جانگداز برگشت ، تا مشتاق گرداند و بترساند ، و بیم دهد و بپرهیزاند . پس مردمى در بامداد پشیمانى بد گوى او بودند و مردمى روز رستاخیز او را ستودند . دنیا به یادشان آورد ، و یادآور شدند . با آنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند . و پندشان داد ، و از پند او بهره برداشتند . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: جمعه 96/6/10::: ساعت 3:29 عصر

در کتابی با عنوان «اخلاق و احکام کارمندی»، جناب سقراط به عنوان الگویی در زمینه «احترام به قانون» معرّفی شده است.

مقام و شهرت و احترام فوق العاده ای که سقراط در جامعه آن روز یونان داشت، سبب شد که آتش حسد و کینه در قلوب دشمنانش شعله ور شود.

در نتیجه بازیگران صحنه سیاست با پرونده سازی و اتهامات بی اساس کاری کردند که حکومت وقت به او بدبین شود و سرانجام دادگستری یونان او را به چند سال زندان محکوم نماید.

این استاد فلسفه و طب که شاگردان بزرگی تحویل جامعه داده بود، با چهره ای باز تسلیم رأی ظالمانه دادگاه شد و با آرامش کامل وارد زندان شد ...

وی ضمن ردّ یک طرح پشنهادی از سوی شاگردان و همفکرانش برای فرار از زندان، گفت: «70 سال زیر سایه قوانین این کشور زندگی کرده ام، وجدانم اجازه نمی دهد قانونی را که مدّت ها حافظ جان و مال من بوده بشکنم و زیر پا بگذارم»

دشمنان سقراط که به زندانی بودن او قانع نبودند به تحریک مقامات پرداختند تا سرانجام دستور قتل وی به وسیله زهر صادر شد.

سقراط خود جام زهر به دست گرفت و نوشید و بدین گونه مرگ را بر قانون شکنی ترجیح داد!(1)

عجب! از کی تا حالا احترام به قانون، مستلزم پذیرش ظلم و سکوت در برابر ناحق شده است؟!

اگر سکوت کنیم و با بی تفاوتی اجازه بدهیم این قانون با ملعبه قرار گرفتن از سوی برخی، کم کم به ضدّ خودش تبدیل بشود، باز هم می تواند کارکرد خود را برای حفظ جان و مال مردم حفظ کند؟!

مرگ اگر بر قانون شکنی ترجیح دارد، بر ظلم پذیری و بی تفاوتی در برابر ناحق ارجحیَّت ندارد؟!

بله، «این زندگی کارمندی ضدّحماسه است»(2) چون چنین الگویی را برای کارمندان معرفی می کنند!؛ بُز اخوشی که در برابر پرونده سازی و طرح اتّهامات بی اساس، از خود دفاعی نمی کند و در برابر صدور رأی ظالمانه هم نه تنها اعتراضی ندارد بلکه جام زهر را خود به دست می گیرد و با کمال میل می نوشد!

در حالی که طبق بینش اسلامی و شیعی، اگر نظام باطل مستقر باشد، اعتراض هایی مانند حماسه 15 خرداد موضوعیت پیدا می کند و مردمی که معتقدند «قانونی که به واسطه آن، مرجع تقلید ما را بازداشت و زندانی کنند برای ما پشیزی ارزش ندارد!»(3)

و اگر نظام حق مستقر باشد همه مردم علاوه بر احترام به قانون، پاسدار و نگهبان قانون اند و یکی از مصادیق احترام و پاس داشتن قانون آن است که هیچگونه سوءاستفاده از قانون برای ظلم به دیگری برتابیده نشود، چرا که اصولاً هیچگونه سکوت و بی تفاوتی در برابر ظلم -چه به نام قانون و چه به هر نام دیگری- جایز نیست.

آری، سوءاستفاده از قانون برای پرونده سازی، طرح اتهام بی اساس و ظلم به دیگران نیز یکی از مصادیق منکر است که نویسنده کتاب «اخلاق و احکام کارمندی» به تفصیل در بخش های دیگر کتاب به آن پرداخته است، از جمه این که: «اگر کارکنان ادارات و مؤسسات در محل کار خود، ارتکاب تخلّفات اداری و شرعی را توسط مسؤولین مافوق مشاهده کنند ... باید امر به معروف و نهی از منکر کنند ... بر کسی که قادر به امر به معروف و نهی از منکر نیست، واجب است که نهادهای مربوطه را که از طرف حکومت برای این کار اختصاص یافته اند، مطلع نمایند ...»(4)

آیا سوءاستفاده از قانون برای پرونده سازی و طرح اتّهامات بی اساس علیه دیگران، از مصادیق تخلّف اداری و شرعی نیست؟!

پی نوشت ها:

1.اخلاق و احکام کارمندی- صفحات 68-67

2. از سخنان حجة الإسلام علیرضا پناهیان/ ده? اول محرم/دانشگاه هنر/با موضوع «عنصر شجاعت در هنر و حماسه»

3. دیالوگی از یک فیلم سینمایی با موضوع حماسه 15 خرداد

4. اخلاق و احکام کارمندی- صفحه141


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک