بازدید امروز : 134
بازدید دیروز : 61
رنجنامه های دهه هفتاد/21
به مناسبت هفته بسیج
روز بسیج(یعنی 5 آذر) در سال 1375 مصادف بود با 13 رجب
در آن زمان که مسؤول پایگاه بسیج دانشجویی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی سمنان (شهرستان دامغان) بودم به مناسبت هفته بسیج بیانیه ای به شرح ذیل نوشتم که در برخی نشریات(از جمله نشریه محلّی باور، نشریه شلمچه و نشریه انصار ولایت اصفهان) نیز منتشر شد:
... «چه دریغ عظیمی بر قلم هایی که جنگ را، رسالت خون را، فریاد یتیمان را ... و داستان چگونه پیمودن راه پر پیچ و خم و پرماجرای دانشگاه امام حسین(علیه السّلام) را از یاد ببرند!»
سردار شهید مرتضی یاغچیان
سلام بر علی(علیه السّلام) و یاران غریبش
سلام بر سیّد علی و بسیجیان آگاهش
نفرین بر ناکثین و مارقین و قاسطین
نفرین بر غنیمت خواران و ظالمان و فتنه گران
راستی مگر چه دورانی است که روزی مقام عظمای ولایت آن را به دوران اول مظلوم عالم اسلام، علی(علیه السّلام) تشبیه می کند و روزی هشدار می دهد که از حادثه تلخ عاشورا پند بگیریم؟
آیا جز این است که به تعبیر خود ایشان مانند آن دوران خطرناک، «شور و هیجان اولیه انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته و چهره راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داد و چرب و شیرین زندگی در دهن هایی مزه کرده است»؟
از این رو می بینیم عده ای که تا دیروز با شعار «مرگ بر آمریکا» افراط گونه طرفدار فضای بسته بودند، امروز در شرایطی که رهبر انقلاب، آینده را از آن حزب اللهی ها می داند، آن ها آینده را از آن کسانی می دانند که همه درها را بر روی توسعه باز می کنند و برای تحقق بخشیدن به این آرمان(!)، حزب الله را «گروه فشار» می خوانند و از سرمایه داران بی درد فراری دعوت به سرمایه گذاری در مناطق آزاد کشور می کنند و بعضی افرادی که تا دیروز سینه چاک ولایت فقیه بودند، امروز با یک «سلام»، سلامت اصل خدشه ناپذیر ولایت فقیه را زیر سؤال می برند و «همشهری» های تازه به دوران رسیده هم از این اصل مسلّم اسلام ناب، تعبیر به «وکلالت» می کنند!
و اینچنین کسانی که در دروران خون و آتش در آمریکا و اروپا فقط مشغول تحصیل بودند و به تعبیر امام(ره) حتی از دور هم دستی بر آتش نداشتند، امروز برخی مناصب کلیدی نظام را در دست گرفته و پیوسته رجز می خوانند که دیگر دوران شعار دادن و دم از ارزش ها زدن به سر رسیده و باید سر در لاک نمود و یکسره مشغول سازندگی کشور-حال از چه نوعش، بماند- شد و دیگر نباید با یادآوری حماسه ها و ایثارها و شهادت ها، خاطر گرامی «همشهری» ها را مکدّر ساخت!
از این رو می بینیم که در سالروز عملیات افتخارآمیز کربلای 5، با آگهی های رنگارنگِ تبریکِ «اولین سالگرد ورود کوکاکولا به ایران»، «همشهری» ها را رنگ می کنند و حتی در یک جمله از حماسه «خرّازی» ها در «شلمچه» و دیگر کربلاهای ایران تجلیل نمی شود!
و در این شرایط باید هم «ایران»ِ بدون جمهوری اسلامی محل عُقده گُشایی روشنفکران بیمار و ابتذال گرایان رژیم ستمشاهی شود و عده ای هم از سر بی دردی برای دوچرخه سواری دختران نامأنوس با حیا و عفّت مرثیه سرایی کنند!
ولی با همه این احوال یک فرقی میان این دوران با آن دوران تلخ -که به شکست ظاهری انقلاب صدر اسلام انجامید- وجود دارد و آن اینکه امروز علی زمان، بسیجی را دارد و بسیجی دیگر مانند اهل کوفه پیمان شکن نیست و به فرمان ولایت در وسط میدان می ایستد تا فضیلت های اصی انقلاب حفظ شود و اجازه نمی دهد آرمان ها و شعارهای اصلی انقلاب - که طبق فرمایشات اخیر رهبر انقلاب نقش عَلَم و نشانه را برای هدایت اعمال امّت دارد- با بهانه به سر رسیدن دوران شعار و فرا رسیدن دوران عمل، به دست فراموشی سپرده شود.
بسیجی تا آخرین نفس در میدان دفاع از ولایت ایستاده و اعلام می دارد:
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
والسّلام علی من اتّبع هُدی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک