بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 45
رنجنامه های دهه هفتاد/17
صوت منتشر نشده از
شعرخوانی شاعر بسیجی، مرحوم محمّدرضا آقاسی
مرداد ماه 1376
مراسم سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد
مسجد جامع شهرستان دامغان
قسمتی از اشعار و سخنان مرحوم آقاسی در این مراسم:
ای شهر شهید پرور من!
با نعش برادرم چه کردی؟
وی داغ نهاده بر دل من!
با سیلی مادرم چه کردی؟
ای شهر شهید پرور من!
جولانگه فسق و بد حجابی!
آیا تو هنوز همچو دیروز
پابند به نسل انقلابی؟
ای شهر شهید پرور من!
خاموشی تو ز انفعال است
از بازوی خود بریده بهتر
دستی که به گردنی وبال است
ای چلچله های پر شکسته!
ای آنکه ز عشق پر گرفتید!
در وسعت آسمان سبکبال
سر داده ره سفر گرفتید
یوسف صفتان مصر غربت!
کنعان به شما نیاز دارد
تابوت شما مگر که ما را
از فکر گناه باز دارد
...
مرصاد تمام نشده! مرصاد جاری است! دیروز با توپ و تانک و مسلسل و جیپ و امثال این ها بود، امروز با قلم است! با تفکّر است!
خداوند لعنت کند همه منافقین را در هر لباس و در هر پُست و در هر جایی از این عالَم هستند.
فکر نکنیم که حالا دیگر چند تا بچه سوسول آمدند و چه کردند و توسط بچه های قرآن و توسط فرزندان پاک خمینی(ره) به درک واصل شدند دیگر مرصاد تمام شد!
اینک دشمن زبان دراز آمد
زان راه که رفته بود باز آمد
او افعی زخم خورده را مانَد
زنگار به هم فشرده را مانَد
باز آمد تا ز ما عنان گیرد
نگذاریمش دوباره جان گیرد
باز آمد و فتنه زیر سر دارد
غافل که خلیل ما تبر دارد
...
یک رباعی هم از زبان همه بسیجیان به همه ضدّبسیجی ها:
ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه ی امتحان فراهم گردد
ما می دانیم و تیغ و حلقوم شما!
یک مو ز سر ولی اگر کم گردد!
دریافت فایل صوتی
پخش از سایت روشنگری
به مدت حدود 23 دقیقه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک