سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 727358

  بازدید امروز : 27

  بازدید دیروز : 43

تکلیف الهی

 
بدترین دانش آن است که هدایتت را تباه کند . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: همایون سلحشور فرد ::: پنج شنبه 86/8/24::: ساعت 11:19 عصر

روز شهادت امام صادق(علیه السلام) بود که به مشهد مقدس رسیدیم و برای اولین بار برای نماز ظهر و عصر وارد حرم امام رضا(علیه السلام) شدیم.

پس از نماز فردی در صحن گوهرشاد شروع به شعر خوانی کرد و به سبک و سیاق مرحوم آقاسی شروع کرد به بیان افشاگرانه واقعیت های تلخ دوران صدر اسلام و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام).

متأسفانه اواسط شعرخوانی ایشان شروع کردم به ضبط کردن و همین مقدار را هم وقتی خواستم پیاده کنم، هرچه سعی کردم متوجه برخی کلمات آن نشدم و به ناچار آن ابیات را حذف کردم.

به عنوان سوغاتی برخی از ابیات این اشعار حماسی را به عنوان سوغاتی به خوانندگان عزیز تقدیم می کنم و آرزو می کنم که ای کاش همه مداحان اهل بیت(علیهم السلام) به جای تکیه بر جنبه های عاطفی و احساسی و بعضاً ذکر نکات بی فایده و بی خاصیت و خرافی، واقعیت های حماسی و معارف بلند اهل بیت(علیهم السلام) را برای بالا بردن بینش و بصیرت و معرفت شیعیان بیان کنند:

 ...

 غائله فتنه به پا کرده خیانت کردید؟

هر چه شیطان گفت اطاعت کردید؟

 با علی سوی غدیر بیعت و پیمان بستید.

ولی اکنون ز چه رو بیعت خود بشکستید؟

 گفت: بشنو حق ما، پنبه در آن گوش مکن!

مصحف فاطمه را هیچ فراموش مکن!

 غاصب حق علی! من به تو هشدار دهم!

از همین گوشه مسجد به تو اخطار دهم!

جان خود را در ره حیدر کرار دهم.

 گفت: ای نمکدان شکنان! نیست چنین حق نمک.

خطبه ام بهر علی بود نه از بهر فدک.

ز طفیل سر من خلق شده قرص فلک.

 گر فدک را تو بگیری به دلم غم ندهم.

یک سر موی علی را به دو عالم ندهم.

 ...

 او در خور بند و ریسمان نیست.

او شیر خداست، این و آن نیست.

 این دست گره گشا نبندید!

بر گریه فاطمه نخندید!

 از بند غم رها کنیدش!

این دست خداست، وا کنیدش!

 بر زخم علی نمک نپاشید!

در محضر مرد، مرد باشید!

 خواهید ز من کنید دورش؟

محروم کنید از حضورش؟

 تا هست رمق نمی گذارم!

سوگند به حق نمی گذارم!

 او عزت آشکار زهراست.

او مایه افتخار زهراست.

 او دید زبانه بلا را.

 سوز در خانه ولا را.

 از درد به خود مدام پیچید.

 ای وای علی چه صحنه ها دید.

 من با خبر از زبان آهش.

 آگه ز تکلّم نگاهش.

 فرمود نبی خموش باشم.

 لب بسته و بی خروش باشم.

 فرمود مرا صبورتر باش.

اسلام عزیز را سپر باش.

 علی جان! مردانگی دوباره ای کن.

دین در خطر است چاره ای کن.

 خیزش به چنین مکان حرام است.

بنشین که نشستنت قیام است.

 ایثار ز نوع بهترین کن.

این فاطمه را نثار دین کن. 


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی دوستان

 

درباره خودم


تکلیف الهی

همایون سلحشور فرد
زبان و قلم، شمشیر ماست برای دفاع از حق و حقیقت و زدن باطل؛ در ضمن کارشناس بهداشت محیط هستم و کارشناس ارشد آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت
 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک