بازدید امروز : 143
بازدید دیروز : 153
همانطور که می دانید سید حسن خمینی در نامه ای که به رییس سازمان صدا و سیما در اعتراض به برنامه شاخص نوشته، خود اعتراف کرده این برنامه ها را ندیده و از طریق منابع موثق از محتویات آن مطلع شده است.
حالا چند نکته و خاطره جالب از سوابق جریانی که مورد وثوق ایشان هستند:
1. دوستی داشتم که وقتی انتقادهایی از دکتر سروش به نقل از نشریات منتقد ایشان(نظیر نشریه صبح مهدی نصیری) طرح می کردم، به من می گفت:«شما باید حداقل ده تا کتاب یا ده تا مقاله از دکتر سروش خوانده باشید یا در ده جلسه سخنرانی ایشان شرکت کرده باشید سپس درباره دکتر سروش اظهار نظر کنید نه اینکه جملات بریده و انتخاب شده و تحریف شده از سوی مخالفان ایشان را به رخم بکشی» من به این توصیه عمل کردم ولی چند سالی گذشت، رفیقم دنبال کار مطبوعاتی رفت و در حال حاضر مسؤول صفحه رسانه یکی از روزنامه هاست. یک روز دیدم در اوج هتّاکی ها و توهین ها به آیت الله مصباح یزدی، او هم برای اینکه از قافله عقب نماند شروع به انتقاد از ایشان کرد. از او پرسیدم چند کتاب یا مقاله از ایشان مطالعه کرده ای؟ چند سخنرانی ایشان را به طور کامل گوش کرده ای؟ جواب داد سخنان ایشان را در روزنامه صبح امروز(یعنی یکی از روزنامه های مخالف و منتقد ایشان) خوانده ام! همان ها که خواندم برای قضاوت درباره آشنایی با افکار ایشان کفایت می کند!!!!!
2. در جریان غائله 13 رجب سال 1376 روزنامههای دوم خردادی به ما خرده می گرفتند که چرا درحالی که متن کامل سخنرانی آیت الله منتظری را ملاحظه نکرده اید علیه ایشان موضع گیری می کنید؟ و اندکی بعد متن کامل آن سخنرانی جنجالی در نشریاتی که علیه ایشان موضع گیری کرده بودند منتشر شد. اما مدتی بعد همین روزنامههای دوم خردادی علیه یکی از سخنرانی های فرمانده وقت سپاه یک جنجال مطبوعاتی راه انداختند و این در حالی بود که خود معترف بودند متن کامل این سخنرانی را ملاحظه نکردهاند و هرگز هم متن کامل سخنرانی ایشان که علیه آن جنجال به پا کردند منتشر نشد.
3. همچنین یاد قضیه نشریه موج (مربوط به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر) افتادم. من برای اینکه از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بیانیه بنویسم اول بلند شدم رفتم دانشگاه امیرکبیر تا به آن نشریه دسترسی پیدا کنم و متن کامل آن داستان را بخوانم و بعد موضعگیری کنم. اول رفتم دفتر انجمن اسلامی دیدم دانشجویان خود دانشگاه هم در به در دنبال آن نشریه توقیف شده می گردند و کسی امکان دسترسی به آن را پیدا نمیکند. رفتم دفتر بسیج دانشجویی گفتم"من میخوام از طرف بسیجمون بیانیه بنویسم باید اول کل اون داستان رو بخونم..." خلاصه آنقدر به اصطلاح زگیل شدم و اصرار کردم تا بالاخره موفق شدم متن کامل آن داستان را بخوانم و بعد علیه آن بیانیه نوشتم.
و اما قضیه سید حسن خمینی و موضعگیری اش علیه مستند شاخص خیلی جالب تر از این حرف هاست. مستند کوتاهی که حدود ده شب و هر شب سه بار در پربیننده ترین بخش های خبری سیما پخش میشود و حتی من یک روز دیدم که صبح ها هم تکرار برنامه شب قبل این مستندها پخش می شود و همچنین این برنامههای مستند به راحتی با یک جستجوی ساده در اینترنت قابل دانلود و ملاحظه است آن وقت کسی که به خاطر موقعیت و مسوولیتی که در موسسه نشر و تنظیم آثار امام (ره) دارد باید با دقت اینگونه برنامههای مرتبط با حضرت امام (ره) را رصد کند، به خودشان زحمت ندادهاند یکی از این برنامههای کوتاه (حداکثر 20 دقیقهای) را ملاحظه کنند و سپس علیه آن موضعگیری کنند.
و اما پیشنهاد سوژهای برای تهیه برنامه مستند از سوی صداوسیما : حدود یک ماه دیگر سالگرد رحلت جانگداز مرحوم سید احمد خمینی است که جا دارد صداوسیما مستندی از سخنرانی ها گهربار ایشان تهیه کند تا فرزند آن مرحوم از پدر بزگوار خود یاد بگیرد که چطور باید در اوج فتنه ها جانانه از ولایت دفاع کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک