بازدید امروز : 53
بازدید دیروز : 153
جوابی را که در پاسخ به یادداشت قبلی دریافت کردم، در این یادداشت با رنگ قرمز آورده ام:
حتما ما بودیم که اصلاح طلبان رو که نماینده شون 8 سال رییس جمهور بوده شیطان پرست خطاب کردیم که جدا از گرایش سیاسی به قول امثال شما برادر دینی هم به حساب میان
عزیز من! من کی اصلاح طلبان رو شیطان پرست خطاب کردم؟ با دیگران خورده حساب دارید چرا با من می خواهید تسویه کنید؟!
از کی تا حالا فرانسه شده مهد دموکراسی؟؟ مگه نمی گفتید این غربی ها آزادی و دموکراسی ندارن فقط ما داریم؟؟
یعنی شما متوجه نشدید که من دارم طعنه می زنم؟ منظورم این بود آن ها که این همه ادعای آزادی و دموکراسی دارند اجازه کوچکترین بی احترامی به مدافعان آب و خاکشان را نمی دهند.
لازم به تذکره که در قرآن نام کوروش کبیر آورده شده در حد یک پیامبر. این تاریخ درخشان ماست
ماشاءالله اطلاعات قرآنی شما هم که بالاست!
اولاً نام کوروش نیامده بلکه نام ذوالقرنین آمده که از روی شواهد تاریخی این احتمال وجود دارد که ذوالقرنین همان کوروش باشد.
ثانیاً قرآن هیچ صراحتی ندارد که ذوالقرنین پیامبر بوده و روایات ما هم از حضرت علی و امام صادق (علیهما السلام) تأکید دارند که ذوالقرنین پیامبر نبوده بلکه یک مرد دانشمند و آدم خوبی بوده.
ثالثاً من منکر تاریخ درخشان ایران نشدم بلکه منظورم این بود که این انگیزه های ملی کافی نیست و تکمیل کننده عزت و شرف و کرامت ما همان انگیزه هایی است که شما به باد استهزاء گرفتید و بعد حرفتان را پس گرفتید که کسی به شهید و شهادت توهین نکرد.
و سپس ادعا کردید: کسی منکر یا زهرا و یا حسین نیست.
ظاهراً فراموش کردید که این شما بودید مردمی را که 30 سال پیش با شعارهای یا زهرا و یا حسین از این آب و خاک دفاع کردند، مردم بی سواد کوچه و بازار معرفی کردید که کرکره عقلشان را پایین کشیدند!
و پرسیدید: چرا هی وسط میل هاتون پای اسلام و قرآن و سنت رو می کشید وسط؟ از خودتون هیچی ندارید که مایه بزارید.
اولاً برای اینکه اصل بحث ما همین اسلام و قرآن و سنت بود و انگیزه هایی که شما مورد تمسخر قرار دادید برگرفته از همین اسلام و قرآن و سنت بود.
ثانیاً این نکته رو خوب اومدی. آره عزیز من! ما از خودمون هیچی نداریم و همه عزت و شرف و کرامت ما همین اسلام و قران و انگیزه های الهی و حسینی است و جز این سرمایه ای نداریم و دقیقاً به همین خاطر که به همه چیزمان اهانت کردید ناراحت شدم و یادداشتم را با آیه استرجاع- که هنگام مصیبت می خوانند- شروع کردم.
شما وقتی فهمیدید چه اشتباهی کردید، به جای پذیرفتن اشتباه خود، همه چیز رو تکذیب می کنید که کسی به شهید و شهادت توهین نکرد. شهدا همه برادان ما بودند.
پس برادر من لطف کن در بحث کردن عصبانیت خودتون رو کنترل کنید و مواظب باشید بی جهت به برادرانتان اهانت نکنید.
وصیت نامه شهدا را بخوان و ببین که تقریباً همه(و نه بعضی ها) اعتقاد داشتند در پاسخ به ندای هل من ناصر امام حسین(علیه السلام) به جبهه ها می روند ولی شما خیلی واضح و شفاف این انگیزه را مسخره کردید و آن را مختص مردم بی سواد کوچه و بازار دانستید که با این حرف ها کرکره عقلشان را پایین کشیدند. اگر این اسمش توهین نیست پس چیست؟!
جالب اینکه همین افرادی که به زعم شما کرکره عقلشان را پایین کشیدند، 30-20 سال قبل در وصیت نامه ها و دستنوشته هایشان جواب امثال شما را داده اند:
«شهادت می دهم و سوگند یاد می کنم راهی را که انتخاب کردم هرگز به خاطر احساسات نفسانی و به اکراه و تبلیغات و عوامل مختلف نبوده بلکه فقط و فقط برای رضای خدا و دفاع از اسلام و انقلاب بوده است.»(شهید اصغر جان نثاری)
«در تشییع جنازه من چشمانم را باز بگذارید تا کوردلان بدانند کورکورانه به راه شهادت نرفتم.» (شهید کریم عسکری)
«بعضی ها واقعاً نمی توانند این مسائل را درک کنند و می گویند« این ها را نگاه کن! این زمان را زمان امام حسین(علیه السلام) یکی کرده اند» . بله این ها نمی توانند درک کنند امام حسین(علیه السلام) برای چه جنگید و ما برای چه.» ( شهید ابوالفضل جلالی پور)
مگه فقط شما شهید دادی؟
من کی ادعا کردم شهید دادم؟ نه عزیز من، من هیچ ادعایی در این باره ندارم ...
جوانان ما با غیرت تر از این هستند که با این حرفها برن جنگ ولی خب بالاخره بعضی ها این حرف ها رو می زدند و خواهند زد. حرف ما این بود
این حرفت هم نشون میده وصیت نامه یک شهید را هم نخوانده ای و یکی دیگر از دلایل تصمیم بر ترک بحثم با شما همین است که با چشمان بسته نشانه روی می کنید و بدون مطالعه قضاوت می کنید. اگر 4 تا وصیت نامه شهید را می خواندی متوجه می شدی اتفاقاً همانطور که عرض کردم تقریباً همه (و نه بعضی ها) با همین حرف ها به جبهه رفتند (البته نه به شکل تحریف شده از سوی شما مثل نیت وصول به حوری بهشتی!) چرا که حرف ها و مکاتب و ایسم ها و انگیزه های دیگر یا حقیرتر از آن هستند که برانگیزاننده غیرت جوانان ما باشند و یا اگر هم انگیزه های خوبی باشند، در برابر انگیزه های مقدس و متعالی برخواسته از اسلام و قرآن و نهضت حسینی همانند نور ضعیف ماه هستند در برابر نور پرفروغ آفتاب.
این یادداشت را هم با سخنانی از شهید آوینی(راوی انگیزه های مقدس رزمندگان اسلام) به پایان می برم و تشکر می کنم که باعث شدید این انگیزه های مقدس را بار دیگر مرور کنیم: هیچ از خود پرسیده ای که چرا بعد از هزار و چندسال، این مؤمنین خود را راهیان کربلا نامیده اند ؟ ... آری کربلا از زمان و مکان بیرون است ... صحرای بلا به وسعت تاریخ است و تا مؤمنین را به بلایی کربلایی نیازمایند رها نمی کنند ...
از عاشورای سال 61 هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشورا است .زمان برامتحان من و تو می گردد تاببیند که چون صدای هل من ناصر امام عشق بر می خیزد چه می کنیم...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک