• وبلاگ : تكليف الهي
  • يادداشت : ادعاي شناسايي قاتل ندا آقاسلطان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + كر 

    جدا برات متاسفم.من حتي آدرس محل كشته شدن ندا رو هم بهت دادم. تنها چيزي كه دنبالش نيستي حقيقته...

    دو دسته از انسانها بسيار زيانكارند دسته ي اول كساني هستند كه آخرتشون رو به خاطر دنياشون مي فروشند و دسته ي دوم كه از دسته ي اول زيانكار ترند كساني هستند كه آخرتشون رو به خاطر دنياي ديگران مي فروشند...

    + لال 
    كاتوزيان در جمع خبرنگاران:
    درباره مرگ ترانه موسوي هيچ اظهارنظري نكرده‌ام
    جام جم آنلاين: عضو كميته حقيقت ياب مجلس با اشاره به گزارش شب گذشته صداوسيما در مورد كذب بودن مرگ ترانه موسوي گفت: اينجانب هيچ اظهارنظري در مورد اين موضوع نداشته‌ام.

    به گزارش خبرنگار جام جم آنلاين ، بخش خبري 20:30 شبكه دوم سيما شب گذشته درخصوص كذب بودن مرگ ترانه موسوي گزارشي را پخش كرده و در اين گزارش ذكر شده بود كه برخي از فعالين سياسي از جمله نمايندگان با اظهار نظر در خصوص مرگ ترانه موسوي به اين قضيه دامن زدند كه در هنگام بيان اين گزارش تصويري از حميدرضا كاتوزيان از سيما پخش شد.

    كاتوزيان كه عضو كميته حقيقت ياب مجلس مي باشد امروز سه شنبه در حاشيه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اينكه من هيچ اظهارنظري در مورد شايعات پيرامون مرگ خانم ترانه موسوي نداشته ام، گفت: نشان دادن تصوير اينجانب در برنامه اي كه هيچ ربطي به بنده نداشته بسيار عجيب و غيرعادي به نظر مي رسد.

    وي افزود: بنده از مدتي قبل در جريان كذب بودن اخبار و شايعات مربوطه بودم اما توصيه شده بود كه تكذيبي صورت نگيرد تا اطلاعات كاملتر شود اما ظاهرا منظور از تكميل شدن اطلاعات تنظيم سناريويي براي تخريب و انتقام از نمايندگان ملت بوده است.

    كاتوزيان افزود: قطعا براي مردم جالب خواهد بود كه بدانند چه كساني توصيه نمودند تا بنده و همكارانمان در مجلس اين قضيه را تكذيب نكنيم.


    + لال 

    با اينکه حتا اگر خبر کشته شدن ترانه موسوي دروغ باشد، چيزي از ابعاد جنايات اين حکومت کم نمي‌شود چرا که کسي‌ تصوير جان دادن ندا يا پيکر بيجان سهراب يا عکسها و فيلم هاي بيشمار تيراندازي‌ها و ضرب و شتم‌ها را از ياد نبرده است، ولي‌ لازم است به بررسي اين گزارش خبر ??:?? بپردازيم تا معلوم شود که چه کسي‌ در اين داستان دروغ ميگويد. در بخشي از اين گزارش، خبرنگار به سراغ شخصي که در ظاهر مامور اداره? ثبت احوال است ميرود و از او در اين باره سوال مي‌کند. مامور در جواب با لحني تمسخر آميز وجود سه نفر با نام ترانه موسوي را تاييد مي‌کند که يکي‌ متولد سال ?? است و در فرانسه به همراه خانواده? خود زندگي‌ مي‌کند. ديگري حدود ?? سال دارد و از ايران خارج شده و باز نگشته است. و سوم کودکيست دو ساله. اگر از اين سوال بگذريم که کارمند اداره? ثبت احوال چطور از وضعيت زندگي‌ ترانه در فرانسه خبر دارد، بايد به ياد صفحات پر شمار روزنامه? اعلام نتايج کنکور بيفتيم که در آن از هر نام چندين و چند تا پشت هم رديف بود. مثلا در سالي‌ که خود من کنکور دادم خاطرم هست که به اين نکته دقت کردم که از نام من با اينکه خيلي‌ نام رايجي هم نيست چند نفر وجود داشت. حل که نام خانوادگي موسوي از رايج‌ترين نام هاست. چطور ميشود فقط سه نفر با اين نام وجود داشته باشند؟ من بلافاصله به اين فکر افتادم که سري به اين روزنامه‌ها بزنم که متاسفانه پيدا نکردم. در عوض چرخي در اينترنت زدم و به دنبال نام ترانه موسوي گشتم. نتيجه روشن است، سه نفر با اين نام پيدا شدند. که هيچ کدام دو ساله نيستند! پيدا شدن اين سه ترانه? جديد مطمئناً دليل بر اين نيست که ترانه‌هاي موسوي ديگري وجود ندارند. چون من از طريق اينترنت به تمام مردم ايران دسترسي ندارم. ولي‌ احتمال بسيار قوي ميدهم که از اين نام به تعداد زياد وجود دارد. بگذريم، همان سه نفر نشان ميدهند که کارمند ثبت احوال همچون رئيس خود دروغ ميگويد. نتيجه? اين جستجوي اينترنتي را در قالب چند عکس ضميمه‌ي اين نوشته مي‌کنم که مدرکش نيز موجود باشد!

    در قسمت دوم اين گزارش، خبر نگار از خانومي که ظاهراً خواهر ترانه موسوي "واقعي‌ " است سوال مي‌کند که شما کي‌ اين خبر را شنيديد؟ خواهر جواب ميدهد امروز از خود شما. بعد خبر نگار ميپرسد که وقتي‌ اين خبر رو شنيدين عکس العمل تون چي‌ بود؟ خواهر جواب ميدهد که اولش خندمون گرفت و بعد فکر کرديم که کسي‌ داره مارو سر کار ميذاره!... سوال اينجاست که مگر خبر نگار خودش اين خبر رو به آنها نداده بود؟ پس چطور فکر کردند که کسي‌ قصد سر کار گذاشتن آنها را دارد؟

    به گفته? خانواده? اين ترانه موسوي، وي در کانادا زندگي‌ مي‌کند و تا کنون اين خبر را نشنيده است. کمي‌ باورش برايم مشکل است. اين خبر مانند بمب در اينترنت صدا کرد. چطور ميشود که کسي‌ که در کانادا زندگي‌ مي‌کند از آن بي‌ اطلاع باشد. يا اينکه هيچ يک از اطرافيان او اين خبر را نشنيد باشند تا وي در مطلع کنند.

    اگر بخواهيم دروغ‌هاي آنها را ثابت کنيم، براي تک تکشان اثبات وجود دارد. متاسفانه دروغ و دروغگويي در اين حکومت نهادينه شده است و تمامي ارگانها در اين زمينه گوي سبقت را از يکديگر ميربايند. در مثل‌ها داشتيم که تخم مرغ دزد، شتر دزد ميشود. آن‌ روز که احمدي نژاد از دختر دبيرستاني که در زيرزمين منزل به کمک برادر بزرگترش انرژي هسته‌اي توليد کرده بود صحبت ميکرد بايد به فکر اين روزها هم مي‌بوديم. ولي‌ هنوز هم دير نشده.

    + لال 

    شايد جريان ترانه موسوي را شنيده باشيد ، فقط جهت اطلاع بايد بگويم شنيده ها حاکي است که ترانه موسوي دختري است که از سوي کودتاچيان دستگير شد و مورد تجاوز فجيع جنسي قرار گرفت به گونه اي که پزشکي قانوني خبر از پارگي رحم و مقعد او داده بود . حتي گفته مي شود جنازه اش را سوزانده اند! خب اگر اين امر حقيقت داشته باشد چگونه چنين شخصي شناسايي مي شود مگر ما بانک DNA داريم يا به قول معروف آنقدر پيشرفته هستيم که چنين جنازه هايي را شناسايي کنيم ، هيچ مي دانيد 1600 جنازه در سراسر کشوردر پزشکي هاي قانوني وجود دارد که اتفاقا چهر هايشان کاملا مشخص است اما هنوز تشخيص هويت نشده اند ، آمار پزشکي قانوني کشور اين را مي گويد!!

    از طرفي هيچ بعيد نيست اين شخص ترانه موسوي نبوده باشد و کودتاچيان براي رد گم کردن اسم ترانه موسوي را توسط عوامل نفوذي خود در اينترنت منتشر کرده باشند ، اما براي تنوير افکار عمومي و در پي نشر اکاذيب از سوي برنامه دروغ پرداز 30/20 که از شبکه دو پخش شد ، آنها گفتند در تهران فقط 3 نفر ترانه موسوي دارند ، که دو تاي آنها در حال حاضر در خارج کشور هستند و يکي شان هم 40 ساله است ! و به خانه شخصي رفتند که با يک نفر به نام ترانه موسوي در کانادا صحبت کرد و گفت که من زنده ام ! البته شايد يکي شان را زنده گذاشته باشند!! آن خانواده دروغگو گفتند که اين عکس متعلق به ترانه موسوي خواهر من است!

    به کمک يکي از دوستان که نخواست نامش فاش شود ،آمار کاملي از اشخاصي به نام ترانه موسوي که ساکن تهران هستند به دست آمد ، در اين آمار 645 ترانه موسوي در سراسر کشور وجود دارد که 114 نفر آنها ساکن تهران هستند ! که 30/20 فقط به 3 نفر آنها اشاره کرد ، شايد آمار کشته شده ها هم اين طور سر هم بندي شده و آمار 24 ميليوني رئيس جمهور محبوب !! جالب است بدانيد که در اين آمار ?? نفر با نام سيد علي خامنه اي در سراسر کشور شناسايي شده است ! هم نام بودن چيز زياد عجيبي نيست!به هر حال کسي که هاله نور را تکذيب کرده در حالي که فيلم و بلوتوسش دست به دست در کوره دهات ها هم مي چرخد ديگر دروغ گفتن کار زياد سختي نيست ، کسي يک بار دروغ بگويد 24 ميليون بار هم مي تواند دروغ بگويد!!

    + لال 
    نامه كروبي به هاشمي‌رفسنجاني پس از ده روز منتشر شد
    مهدي كروبي از هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان خواست با تشكيل يك هيات به برخي شايعات و نحوه برخوردها با بازداشت‌شدگان رسيدگي شود

    مهدي كروبي از هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان خواست با تشكيل يك هيات به برخي شايعات و نحوه برخوردها با بازداشت‌شدگان رسيدگي شود.
    حسين كروبي فرزند او در اين‌باره گفت: پدرم اين نامه را حدود 10 روز پيش خطاب به آقاي هاشمي نگاشت و آن را براي ايشان به‌طور خصوصي ارسال كرد. ايشان تاكيد داشت آقاي هاشمي حتما به اين نامه پاسخ دهد و اقدام لازم را انجام دهد. متاسفانه آقاي هاشمي پاسخي به نامه ايشان نداد. پدرم تاكيد كرده بود اگر تا 10 روز پاسخي به نامه داده يا اقدامي صورت نگيرد، نامه را منتشر مي‌كند.
    حسين كروبي درباره مسائل مطرح شده در نامه، گفت: اساسنامه، بر نگراني آقاي كروبي استوار است. ايشان نگران آنچه گروه‌هاي بيگانه و غربي درباره نحوه رفتار با بازداشت‌شدگان بيان مي‌كنند، هست. اين روزها بسياري از افرادي كه آزاد شده‌اند، به ديدار پدرم آمده و ماجراي رفتاري را كه ضابطان و ماموران با آنها داشتند، براي وي بيان كرده‌اند. آنها آنچه را ديده و شنيده به دقت گفته‌اند. طبيعتا نحوه رفتار برخي از ضابطان با بازداشت‌شدگان خصوصا زنان و دختران، در شأن جمهوري اسلامي و هيچ نظام ديگري نيست.
    وي تاكيد كرد: آنچه در نامه آمده، نه‌تنها دغدغه و نگراني آقاي كروبي است، بلكه من فكر مي‌كنم هر كس كه اين شايعات را خصوصا درباره وضعيت زنان و اتفاقاتي كه درباره آنها در حال انجام است، مي‌شنود، نگران مي‌شود و علاقه‌مند است، اين لكه ننگ را اگر وجود دارد پاك كند. البته ما اميدوار هستيم تمام اين خبرها و شايعات تكذيب شود.
    بنابرهمين گزارش متن كامل نامه مهدي كروبي به هاشمي رفسنجاني به اين شرح است:

    حضور محترم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني
    رياست محترم مجلس خبرگان رهبري
    با سلام و احترام

    بعد از برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري، حوادث تلخي به وجود آمد كه به طور مفصل در خصوص آن، هم از سوي جنابعالي، هم از سوي افراد، گروه‌ها و رسانه‌هاي مختلف به آن پرداخته شد.
    از دستگيري‌هاي بي‌حساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان اين كشور، از حمله به خانه‌هاي مردم تا فاجعه خونين كوي دانشگاه و برخوردهاي خشن و وحشت‌انگيز حتي با خانم‌ها در سطح خيابان‌هاي شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسيار قابل تامل و پيگيري است. آنچه در اين ميان مطرح است در خصوص برخي از رفتارهاي شناعت‌آميز است كه اگر به طور متواتر از افراد مختلف كه در روزهاي اخير آزاد شده‌اند، نشنيده بودم، باورشان حداقل براي من و شما كه در طول قريب به نيم قرن سردي و گرمي روزگار را چشيده‌ايم سخت بود.
    از برخوردهاي خشن و بي‌محابا، بر سر مردم باتوم را خرد كردن، آنچنان كه بعد از گذشت قريب به 40 روز همچنان اوضاعشان غيرعادي است و عوارض آن روي بدنشان قابل مشاهده است.
    هتاكي و ابراز دشنام و فحاشي ركيك به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمي كه براي نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهايي كه در فرهنگ ديني و اسلامي هيچ يك از گروه‌ها جايي ندارد و نشان‌دهنده آن است كه افرادي براي اين كار استخدام شده‌اند كه حتي با اصول بديهي اسلام آشنايي ندارند و البته شايعاتي نيز مطرح شده كه فعلا به آن نمي‌پردازم.
    احتمالا همانطور كه مطلع هستيد در اين خصوص چندي پيش نامه‌اي خطاب به رياست محترم قوه قضائيه ارسال كردم و جمعه هفته جاري همين نكات را به وزير معزول اطلاعات يادآور شدم كه روز شنبه در مطبوعات منتشر شد.
    اما موضوعي را شنيده‌ام كه هنوز از آن بر خود مي‌لرزم. در دو روز اخير كه اين خبر را شنيده‌ام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو كه خود را براي خواب آماده مي‌كردم. به بسترم رفتم ولي خدا شاهد است كه بدون ذره‌اي مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت 4 بامداد كه مجددا بلند شدم كمي قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب كمي آرامم كند، حتي نماز صبح را نيز خواندم و تا نزديكي‌هاي طلوع آفتاب خوابم نبرد.
    افرادي اين مطالب را به من گفته‌اند كه داراي پست‌هاي حساس در اين كشور بوده‌اند. نيروهاي نام و نشان داري كه تعدادي از آنها نيز از رزمندگان دفاع مقدس بوده‌اند. اين افراد اظهار داشته‌اند، اتفاقي در زندان‌ها رخ داده است كه چنانچه حتي اگر يك مورد نيز صدق داشته باشد، فاجعه‌اي است براي جمهوري اسلامي كه تاريخ درخشان و سپيد روحانيت تشيع را تبديل به ماجراي سياه و ننگين مي‌كند كه روي بسياري از حكومت‌هاي ديكتاتور از جمله رژيم ستمشاهي را سفيد خواهد كرد.
    گمان نمي‌كنم زندانيان دوران 15 ساله مبارزات قبل از انقلاب كه از افراد توده گرفته تا گروه‌هاي مسلح مبارز التقاطي تا اعضاي نهضت آزادي و موتلفه و حزب ملل اسلامي كه در زندان با هم زندگي كرده‌اند، ديده يا شنيده باشند.
    اينجانب اين مطالب را براي شما مي‌نويسم و مصرانه مي‌خواهم روي اين قضيه اقدام و به صورتي كه صلاح مي‌دانيد با حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مطرح فرماييد و با جديت پيگير شود تا روشن گردد اگر چنين اتفاقي نيفتاده كه ان‌شاءالله هم نيست و بعيد مي‌دانم باشد، اعلام شود، چرا كه در همين جامعه امروز و توسط خود بچه‌هاي بازداشتي در رسانه‌ها و سايت‌ها در حال مطرح شدن است و معلوم نيست آيندگان چه قضاوتي با شاخ و برگ دادن آن خواهند كرد. همچنان كه جمهوري اسلامي و روحانيت مظلوم نيز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خداي ناكرده رخ داده باشد، سريع با عوامل آن در هر جايگاهي برخورد و اعلام شود تا در شرايط فعلي كه بازار شايعات داغ است، فرصت به فرصت‌طلبان داده نشود، همچنان كه لازم است ترتيبي اتخاذ گردد تا اين اقدام از سوي هياتي عاليرتبه صورت گيرد تا افراد مورد بحث جرات بيان حقايق را داشته باشند چرا كه شنيده‌ام تهديد شده‌اند كه اگر مطلبي در اين خصوص بيان نمايند، نابود خواهند شد.
    جناب آقاي هاشمي
    اينجانب به خاطر اسلام و در رأس آن امام راحل و اين همه فداكاري‌ها و شهادت‌ها و به قصد قربت الي الله، به‌رغم آنكه در شأن من نيز نمي‌باشد و به رغم همه مشغله‌ها و گرفتاري‌ها و به‌رغم آنكه مي‌دانم به حيثيت اينجانب لطمه خواهد خورد، آماده‌ام مسووليت تحقيق و بررسي جهت تعيين صحت و سقم اين حوادث و اخبار رسيده را بر عهده گيرم و تعهد شرعي مي‌نمايم بدون حب و بغض و با رعايت كمال انصاف به بررسي و ارائه گزارش بپردازم.
    اما موضوع مطرح شده از اين قرار است:
    عده‌اي از افراد بازداشت‌شده مطرح نموده‌اند كه برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند كه منجر به ايجاد جراحات و پارگي در سيستم تناسلي آنان گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند به طوري‌كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده‌اند و در كنج خانه‌هاي خود خزيده‌اند.
    با توجه به اهميت مساله انتظار است اين اقدام توسط هياتي بي‌غرض و شفاف از طرف رئيس مجلس خبرگان رهبري مورد بررسي و پيگيري تا حصول نتيجه قرار گيرد. تا درسي براي آيندگان شود و فرصت به اراذل و اوباشي از اين دست ندهد تا آبروي نظام و امام و جمهوري‌اسلامي را بر باد ندهند و خدمات هزار ساله روحانيت را مخدوش نمايند. به عنوان آخرين مطلب نيز يادآور مي‌شوم از اين نامه دو نسخه تهيه گرديده كه يكي مهر و موم شده براي جنابعالي ارسال و ديگري نزد بنده قرار دارد.
    با آرزوي توفيق
    مهدي كروبي
    7/5/1388
    پاسخ

    شناعت نامه کروبي بر کسي پوشيده نيست http://www.torang3.blogfa.com/post-446.aspx

    سلام.

    ميلاد منجي بشريت مبارك .

    + ف_مهدوي 

    خيلي از نظراتون رو قبول ندارم!اما به عنوان يه خواهر بهتون توصيه ميكنم زود قضاوت نكنين. باور اينكه بسيجي نما ها به اسم بسيجي هاي واقعي تو درگيري ها يه كارايي كردن برا همه سخته، اما بايد باور كرد كه همچين چيزايي دور و برمون وجود داره،قطعا حرفاي آقاي مطهري رو شنيدين،ايشون هم گفتن كه براي حفظ نظام نبايد اشتباهات رو انكار كرد و جنايات رو ناديده گرفت،بلكه بايد اشتباهات رو قبول كرد و افراد خاطي رو به مردم معرفي كرد و اونها رو مجازات كرد.مواظب باشين،يه وقت طرفداري باطل رو نكنيد.منظورم اين نيست كه حرفاتون حق هست يا نه، منظورم اينه سعي كنين زود نتيجه گيري و موضع گيري نكنين.ما از خيلي چيزا خبر نداريم ،مگه نه؟؟؟همه حرف ميزنن،اما همش حرفه،اين روزا آدم به چشم خودش هم نميتونه اعتماد كنه،چه برسه به ادعاها!!!چه اين وري چه اون وري...هيچ چيز محال نيست حتي اين ادعاي شما،اما نبايد تو قبول كردنش عجله كرد

    پاسخ

    سلام. من اطلاع دارم که طرف مدارکشو گم کرده بعد يه دفعه بي خبر از همه جا توي سايت ها پيداش کرده!!!!!!!
    + كر 

    راجع به چيزي كه اطلاع نداري نظر نده! اول برو تحقيق كن ببين شاهداي عيني (به غير از آرش حجازي كه قبولش نداري) چي مي گن بعد بيا تجزيه تحليل كن و مطلب تو وبلاگت بنويس! شماها همه ضد انقلابيد كه بيست و چهار سال تاريخ انقلابو فداي چهار سال رياست جمهوريه يه حجتيه كرديد!

    آدرس محل قتل ندا:كارگر شمالي كوچه ي روبروي مسجد امير كنار پمپ بنزينكوچه ي صالحي ، كوچه خسروي

    سر كوچه ندا رو كشتند، مشخصه جاش مردم همش گل مي زارن، برو تحقيق كن در ضمن با قيافه حذب اللهي نرو كه همه بترسن و جواب ندن سوالاي احمقانه ام نپرس، پيدا كردن حقيقت وقت احتياج داره با يكي دو بار رفتن اونجا نميشه، بعد بيا پست بزار تو وبلاگت.منتظرم

    پاسخ

    اتفاقاً اطلاع دارم که اون بسيجي کيفش رو گم کرده و چندي بعد بي خبر از همه جا يه دفعه مدارکش توي سايت ها منتشر ميشه. درباره آرش حجازي هم از خودم حرف نزدم. فرمانده نيروي انتظامي گفته، لينکش رو هم گذوشتم. اميدوارم قاتل واقعيش زودتر شناسايي و محاکمه و قصاص بشه
    + کور 
    خانم کوثر که در خيال ميکني در دالان بهشت تشريف داري... حالا ندا رو شما و برادران بهشتيت نکشتين، اينها رو که صحيح و سالم ميرن زندان و جسد تکه پاره شان درمياد رو کي شکنجه ميده؟ کي دندوناشون رو ميشکونه؟ اون دخترک بيچاره، ترانه موسوي رو که برادرانتون دم مسجد قبا گرفتند، با مقعد و رحم پاره به بيمارستاني در کرج بردند و بعد جسد سوخته اش رو دم قزوين انداختند تو صحرا کي کشته؟
    اين بار اول نيست که برادراتون از تپانچه هاي محترمشون استفاده ميکنند. او جوون بيچاره اي که چهار پنج سال پيش به برادر محترمتون يک چيزي گفت و ايشون تپانچه رو جلو چشم مردم تو ايستگاه متروي کرج درآورد و مغز جوانک رو متلاشي کرد يادت رفته؟ يادت نيست اونيکي برادرتون که تيرهوايي در کرده بود و چون پاسبان بدبختي قدش بلند بوده مغزش متلاشي شده بود؟ حالا ديگه ميگين بسيج تو کوچه ها تير در نمي کنه؟ والله اينايي که ما ديديم تو خونه مردم هم ابايي ندارن تير در کنن....
    نفرين بر شما جاني ها.
    پاسخ

    دروغ که حناق نيست. يادتونه ده سال پيش چقدر از کشته هاي 18 تير گفتيد؟ کجان حالا؟ فقط يه آق عزت کشته شد اونم بعداً معلوم شد که جزو سنگ پرونا بوده و با يک تير کاليبر 45 کشته شده که جزو سلاح هاي سازماني نيروهاي مسلح ما نيست. رحم پاره کدومه؟ ماجراي سينما قدس رو يادمون نرفته که امثال شما هي گفتيد يه زن حامله رو انداختند پايين و هر جا بچه حزب اللهي ها برنامه اي داشتند يه زن حامله هم آسيب مي ديد !!!!!!!!!!کمتر چاخان کنيد

    بسم الله

    سلام

    واقعا نميدونم چي بگم

    اينا هرچي هم بهشون بگيم باور نميكنند.. از بس از روي احساسات ميخوان تصميم بگيرند ..

    هركي اون خيابوني كه ند توش كشته شده يا اصلا اون فيلمو ميديدند به توطئه اونا پي ميبردند

    ولي همونايي كه ادعا حقوق بشرشون ميشه و همه چي رو ميخوان با احساساتشو حل كنند

    و آبروي ايران و ايراني ها رو همه جا بردند ....

    ديگه همين

    در پناه خود خدا

    يا علي

    + لال 
    آره، اما اين برادر بسيجي با کيفش وسط اون هير و وير چکار ميکرد؟ البته برادرا اون موقع استفاده بيشتري از تپانچه هاشون داشتن تا کيفاشون. دست هاي برادرا هم تحقيقا درد نميکرد وگرنه نميتونستن اين همه جنايت که داخل و خارج زندانها صورت گرفته رو انجام بدن. ببينم، اين جواناني که طبق نظر رهبرتون «زياده روي» کردن، عمه هاي آقاي موسوي بودن يا عمه هاي من؟
    براتون ذره اي شرم وحيا آرزو ميکنم. انسانيت و شرف که در وجودتون ابدا نيست.
    پاسخ

    چي چي ميگي؟ هير و وير کجا بود؟ اگه قضيه مال اون موقع بود که همون موقع آرش جونتون منتشر مي کرد. بنده خدا همين تازگي ها کيفش گم شده بود