• وبلاگ : تكليف الهي
  • يادداشت : شعر: مرتضي خون جگر خورد ز خونسرديتان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام آقا همايون گل
    مطلبت حرف نداشت
    راستي خدايش بيامرزد رفيق پدرم بود
    شهرك وليعصر كه بوديم خونشون سر كوچه ما بود
    هر وقت مراسمي تو شركت ايران خودرو بود پدرم ميرفت دنبالش با هم ميرفتند.
    واقعا بسيجي با معرفت و با بصيرتي بود.
    انشالله با امام حسين (ع) و اهل بيت محشور شوند.

    يا علي
    پاسخ

    سلام آقا مهدي عزيز. ممون. ايشالا شفاعتمون کنه