وقيح کساني هستند که رسما و در تناقض واضح با قانون اساسي مملکت حکومت رو بر آمده از راي مردم نميدونن بلکه براشون مردم جمعيتي صغير هستند که بايد با اعمال خشونت و بزور براهي بردشون که قيم اعظم تشخيص ميده: انگار قيم و اعوان و انصارش از هر منافعي عاريه و فقط به خدا نظر داره. آدمهايي که اينطور فکر و رفتار مي کنن بسرعت احساس خدايگاني مي کنند و دير يا زود در حق مردم ظلم مي کنن ولي ظلم خود و اعوان و انصار خودشون رو با اين هوا که نيت خير بوده مي بخشند...
آقاي نگارنده وبلاگ که لابد امکانات وبلاگ نويسي رو با اين سواد آبکيت با زد و بندي بهت داده اند! شما رو نميدونم اما بسياري از رفقاي شما جاني و ظالم هستند. خدا به کمرشون بزنه. در اين دوماهه جنايتهايي شده که از تصور خارجه... جوريه که خود قيم اعظم، رييس قافله جانيان، هم گفت که جوانان زياده روي کرده اند. وقتي آش اينقدر شور باشه، طبيعيه که بجاي بررسي جدي موضوع جنايتها فقط ميخوان کسي رو که مثل آقاي کروبي جرات کرده چيزي رو که همه ميدونن به زبون بياره با ليچار و چاقو پاره کنن.

بخشي از نامه ي علي مطهري:

از نظر نگارنده اساسا کيهان اعتقادي به آزادي بيان ندارد و به خاطر کتمان حقايق و بي تفاوتي نسبت به ناراستي‌هاي حکومت، آن هم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خيرخواه انقلاب اسلامي به شمار مي‌رود و دوستيهاي آن با انقلاب و ولايت فقيه از قبيل دوستي‌هاي خاله خرسه است که معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازي آن از دوست سازي آن بيشتر است.

براي نمونه، آيا در روزهاي اخير، کيهان به طور جدي درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاه‌ها و لزوم معرفي و مجازات عاملان آن خبر يا مطلبي درج کرده است؟ هرچند براي پاسخ به نظرات اينجانب مجبور شده است اشاره اي به اين موضوع بکند. همين مقدار هم نسبت به کيهان قابل تقدير است، شايد هم از دست آقاي شريعتمداري در رفته است.

از همين جا پاسخ اينجانب به اين پرسش که چرا برخي مقاله‌هايم در روزنامه اعتماد ملي و مانند آن چاپ مي‌شود روشن مي‌شود و آن اين است که اساسا کيهان و برخي روزنامه‌هاي ديگري که خود را اصولگرا ناميده‌اند، مقالات امثال اينجانب را که به دردهاي جامعه مي‌پردازد و با مذاق توجيه‌گر آنها سازگار نيست درج نمي‌کنند، چنان که کيهان بارها مقالات اينجانب را پس فرستاده است. زبان حال کيهان اين است که ما مقالات شما را چاپ نمي‌کنيم، شما هم حق نداريد به روزنامه‌هاي ديگر بدهيد و اگر داديد ما در ستون «کيهان و خوانندگان» از قول مردم! انتقاد مي‌کنيم.

ببينم... حضرات ائمه طاهر سراسر کشور حق دارند هر ليچاري به دهانهاي مبارکه آمد نثار هرکس عشقشان کشيد بکنند اما وقتي آقاي کروبي جوابشان را بدهد ميشود توهين؟
در ضمن در مورد شکنجه و پزشکي قانوني... اگه شکنجه واقعا صورت گرفته باشه و دستورش هم از بالا آمده باشه سرکار واقعا فکر ميکنيد اون حضرت بالا ميگذارند حضرت پزشکي قانوني شکنجه را تايي کند؟ موضوع «قانون» است... پزشک «قانوني»... وقتي مسيله اين باشه که ضابطين قانون به قانون وقعي نميگذارند از خودشون که نميشه عليه خودشون مدرک گرفت. چيزي که لازمه يک کميته حقيقت ياب بيطرفه که با شرکت نماينده هاي گرايشهاي مختلف پي کار رو بگيره و بتونه امنيت شاهدان رو تضمين کنه، که هم قربانيان شکنجه و تجاوز و هم پزشکان بدبخت «قانوني» حرفشون رو بزنند.

اگه صحبتاش اين همه بي اساسه پس روزنامه اش رو محض خنده ممنوع فرمودند؟ ايشون بعد از اونکه گفت «جواب دين فروشان را ميدهم» اتفاقا جواب هم دادند که بين «نظرات» پست قبلي سرکار با محبت آقاي لالل قابل رويته... البته براي رويت چشم بينا و عقل کافي ميخواد که انگار سرکار از آن بي بهره هستيد.

ببخشيدولي اگه ماتحت اين بچه هاروهم كه آثاراعمل برادران روش باشه به عنوان سندضميمه کنن شمامي زنين زيرش.آره برادر!

نگران نباش دولتمردان آزاده ي ايران ديشب اعتماد ملي رو توقيف كردند آخه آزادي تو ايران در حد مطلقه...

تو كربلا يكي به خودش بمب بست و رفت وسط زائراي ايراني و همشون رو شهيد كرد بنده خدا فكر مي كرد الآن صاف مي ره تو بهشت...حالا شده آخر عاقبت شما...