انجمن حجتيه تشکيلاتي است که هدف اصلي آن، مبارزه با بهائيت و تلاش براي «فراهم کردن زمينه ظهور امام عصر» بود. اين انجمن در سال ???? به وسيله يک روحاني شيعه به نام شيخ محمود حلبي و با حمايت بيشتر مراجع تقليد و علما شيعه (مانند آيت الله بروجردي و خويي) تأسيس شد اين گروه در سال ???? به فرمان امام خميني و متهمشدن به خيانت و ارتجاع، منحل شد. با اين حال به واسطه? ارتباط با برخي مراجع توانست در جامعه? مدرسين حوزه? علميه? قم، شوراي نگهبان و مجلس خبرگان رهبري نفوذ نمايد
حجتيه به دنبال دفاع از موقعيت شيعه با مراجعه به متون اسلامي و بهائي بود. حساسيت حلبي نسبت به اين موضوع از يک تجربه شخصي سرچشمه ميگرفت. در دوران طلبگي، او و همشاگردياش سيد عباس علوي توسط يک مبلغ بهايي به آئين بهائي دعوت شده بودند و دوست او به بهائيت گرويده بود. اين موضوع زنگ خطري را براي حلبي به صدا درآورد و او با کنارگذاشتن تحصيلات و مطالعات معمول، وقت خود را وقف مطالعه تاريخ و متنهاي اصلي بهائيت کرد تا يک پاسخ جامع اسلامي براي مسئله بهائيت بيابد. طرح اوليه حلبي آموزش گروهي از طلبهها براي انجام اين وظيفه بود، اين امر با مخالفت مقامات مذهبي حوزه علميه قم روبرو شد. حلبي آنگاه يک گروه داوطلب غير روحاني متبحر در مباحثه و مناظره را براي اين منظور استخدام کرد. اين گروه ابتدا به نام انجمن ضد بهائيت و پس از انقلاب به انجمن حجتيه معروف شد.
مراحل اوليه پروژه حلبي در مشهد سپري شد. پيشرفت پروژه در مشهد اميدوارکننده نبود و حدود ? ماه طول کشيد تا او بتواند يک دانشجوي جدي را استخدام کرده و آموزش دهد.
تصميم حلبي براي سفر به تهران موفقيتهاي استراتژيکي را براي او به ارمغان آورد. نخستين حلقه شاگردان او از بازاريها و پيشهوران مذهبي تشکيل ميشد و آنها توانستند گروهي از دانشآموزان مشتاق و بااستعداد مدارس مذهبي و دبيرستانها را به خدمت گيرند.
در اواخر دهه ???? نسل دوم نوآموزان حجتيه وارد دانشگاهها شدند و در پي مدرنيزه و استاندارد کردن مديريت انجمن برآمدند. به اين ترتيب ابتداي دهه ???? شاهد اصلاحات سازماني در داخل انجمن بود که به تخصصي شدن و تقسيم کار در انجمن منجر شد. افراد پس از آموزشهاي پايهاي در مورد تشيع، تاريخ بهائيت و الهيات جذب گروههاي عملياتي تخصصي ميشدند. اين گروهها عبارت بودند از:
گروه ارشاد که مسئوليت بحث با مبلغان بهايي، دعوت بهائيان به اسلام و خنثيسازي تأثيرات فعاليتهاي مبلغان بهايي را بر عهده داشت.
گروه تدريس و گروه نگارش که به استانداردسازي درجات و متنهاي آموزشي ميپرداختند. متنهاي آموزشي حجتيه به صورت تايپ شده و پلي کپي به کلاسهاي انجمن ارسال ميشد. کلاسهايي که هر هفته در خانههاي شخصي اعضا در سراسر کشور برگزار ميشد. اين جزوات تا يک هفته پس از توزيع بازيافت ميشدند، در نتيجه براي بررسي تاريخ انجمن چيزي از آنها در دست نيست. به شاگردان نيز آموزش داده ميشد که نبايد جزوات را به ديگران نشان داده يا در مورد آنها با ديگران بحث کنند.
گروه سخنراني تجمعهاي هفتگي همگاني را در مکانهاي مختلف سازمان ميداد که سخنرانان آموزش ديده حجتيه در آنها به به بحث در مورد الهيات شيعي، انتقاد از نگرشهاي بهايي و پاسخ به سؤالات ميپرداختند. گروه تحقيق بازوي اطلاعاتي انجمن بود و در سه واحد عملياتي جداگانه به عنوان ستون پنجم انجمن در بهائيت فعاليت ميکرد و توانست با شکيبايي و به آرامي در سلسله مراتب مقامات بهائي نفوذ کند. به اين ترتيب بدون آن که بهائيان متوجه شوند، تعدادي از اعضاي حجتيه از برجسته ترين مبلغان بهايي شدند.
واحدهاي خدماتي کوچکتري نيز در حجتيه وجود داشت. براي مثال اداره تماس با کشورهاي خارجي، اداره کتابخانهها و بايگاني و اداره انتشارات.
متخصصان ارشد انجمن در هر يک از اين گروهها در اصطلاح اعضاي حجتيه با القاب مبارز، سخنران، مدرس و محقق مشخص ميشدند. بيشتر اعضاي اصلي حجتيه در جلسات هفتگي حداقل دو تا از وظايف ذکر شده را انجام ميدادند. واکنش بهائيان به ظهور حجتيه اتخاذ يک وضعيت تدافعي و محتاطانه و خودداري از بحثها و رودرروييهاي علني بود. اين پاسخ اعضاي حجتيه را از مؤثر بودن رويکرد خود مطمئن کرد و تشويقي براي ادامه فعاليت آنها بود. سازمان به طور مداوم رشد ميکرد و در ابتداي دهه ???? در سراسر ايران و تعدادي از کشورهاي همسايه مانند پاکستان و هند گسترش يافت. در بخشهايي از ايران وسعت حجتيه توازني با ميزان تهديد بهائيت نداشت و اين امر خشم و حسادت سازمانهاي ديگر اسلامي را برانگيخت که قصد داشتند از موفقيتهاي حجتيه الگو برداري کنند و يا براي استفاده از منبع اصلي عضوگيري حجتيه يعني جوانان مذهبي مستعد با اين انجمن در حال رقابت بودند.
از ابتداي دهه ???? تا ابتداي ???? بسياري از نخبگان آينده انقلاب اسلامي از آموزشهاي حجتيه بهرهمند شدند، معمولا به عنوان يک مرحله مقطعي در دوران رشد ايدئولوژيکيشان، در برنامههاي عملي و آموزشي که توسط حجتيه ترتيب داده ميشد. علاوه بر اهداف مشخص و تعريف شده حجتيه، حس فداکاري، تعهد و وفاداري همانند نوعي تعصب فرقهاي نسل بعدي اعضاي حجتيه را ترغيب ميکرد. انجمن حجتيه در کنار مدرسه علوي علياصغر کرباسچيان نشانگر تلاش اسلام شيعي سنتي براي خوگيري با دنياي مدرن پيرامون بودند و با بهرهگيري از منابعشان براي ترويج جهان بيني خود ميکوشيدند.