• وبلاگ : تكليف الهي
  • يادداشت : ادعاي شناسايي قاتل ندا آقاسلطان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + لال 

    با اينکه حتا اگر خبر کشته شدن ترانه موسوي دروغ باشد، چيزي از ابعاد جنايات اين حکومت کم نمي‌شود چرا که کسي‌ تصوير جان دادن ندا يا پيکر بيجان سهراب يا عکسها و فيلم هاي بيشمار تيراندازي‌ها و ضرب و شتم‌ها را از ياد نبرده است، ولي‌ لازم است به بررسي اين گزارش خبر ??:?? بپردازيم تا معلوم شود که چه کسي‌ در اين داستان دروغ ميگويد. در بخشي از اين گزارش، خبرنگار به سراغ شخصي که در ظاهر مامور اداره? ثبت احوال است ميرود و از او در اين باره سوال مي‌کند. مامور در جواب با لحني تمسخر آميز وجود سه نفر با نام ترانه موسوي را تاييد مي‌کند که يکي‌ متولد سال ?? است و در فرانسه به همراه خانواده? خود زندگي‌ مي‌کند. ديگري حدود ?? سال دارد و از ايران خارج شده و باز نگشته است. و سوم کودکيست دو ساله. اگر از اين سوال بگذريم که کارمند اداره? ثبت احوال چطور از وضعيت زندگي‌ ترانه در فرانسه خبر دارد، بايد به ياد صفحات پر شمار روزنامه? اعلام نتايج کنکور بيفتيم که در آن از هر نام چندين و چند تا پشت هم رديف بود. مثلا در سالي‌ که خود من کنکور دادم خاطرم هست که به اين نکته دقت کردم که از نام من با اينکه خيلي‌ نام رايجي هم نيست چند نفر وجود داشت. حل که نام خانوادگي موسوي از رايج‌ترين نام هاست. چطور ميشود فقط سه نفر با اين نام وجود داشته باشند؟ من بلافاصله به اين فکر افتادم که سري به اين روزنامه‌ها بزنم که متاسفانه پيدا نکردم. در عوض چرخي در اينترنت زدم و به دنبال نام ترانه موسوي گشتم. نتيجه روشن است، سه نفر با اين نام پيدا شدند. که هيچ کدام دو ساله نيستند! پيدا شدن اين سه ترانه? جديد مطمئناً دليل بر اين نيست که ترانه‌هاي موسوي ديگري وجود ندارند. چون من از طريق اينترنت به تمام مردم ايران دسترسي ندارم. ولي‌ احتمال بسيار قوي ميدهم که از اين نام به تعداد زياد وجود دارد. بگذريم، همان سه نفر نشان ميدهند که کارمند ثبت احوال همچون رئيس خود دروغ ميگويد. نتيجه? اين جستجوي اينترنتي را در قالب چند عکس ضميمه‌ي اين نوشته مي‌کنم که مدرکش نيز موجود باشد!

    در قسمت دوم اين گزارش، خبر نگار از خانومي که ظاهراً خواهر ترانه موسوي "واقعي‌ " است سوال مي‌کند که شما کي‌ اين خبر را شنيديد؟ خواهر جواب ميدهد امروز از خود شما. بعد خبر نگار ميپرسد که وقتي‌ اين خبر رو شنيدين عکس العمل تون چي‌ بود؟ خواهر جواب ميدهد که اولش خندمون گرفت و بعد فکر کرديم که کسي‌ داره مارو سر کار ميذاره!... سوال اينجاست که مگر خبر نگار خودش اين خبر رو به آنها نداده بود؟ پس چطور فکر کردند که کسي‌ قصد سر کار گذاشتن آنها را دارد؟

    به گفته? خانواده? اين ترانه موسوي، وي در کانادا زندگي‌ مي‌کند و تا کنون اين خبر را نشنيده است. کمي‌ باورش برايم مشکل است. اين خبر مانند بمب در اينترنت صدا کرد. چطور ميشود که کسي‌ که در کانادا زندگي‌ مي‌کند از آن بي‌ اطلاع باشد. يا اينکه هيچ يک از اطرافيان او اين خبر را نشنيد باشند تا وي در مطلع کنند.

    اگر بخواهيم دروغ‌هاي آنها را ثابت کنيم، براي تک تکشان اثبات وجود دارد. متاسفانه دروغ و دروغگويي در اين حکومت نهادينه شده است و تمامي ارگانها در اين زمينه گوي سبقت را از يکديگر ميربايند. در مثل‌ها داشتيم که تخم مرغ دزد، شتر دزد ميشود. آن‌ روز که احمدي نژاد از دختر دبيرستاني که در زيرزمين منزل به کمک برادر بزرگترش انرژي هسته‌اي توليد کرده بود صحبت ميکرد بايد به فکر اين روزها هم مي‌بوديم. ولي‌ هنوز هم دير نشده.