سوم تير محک خوردن بصيرت بااصطلاح نخبه گان فرهنگي هنري بود . يادتان باشد . هجوم مدعي نخبگي با جوسازي گروههاي سياسي ( زر و زور و تزوير ) دور هاشمي و تبليغات بي امان نسبت به احمدي نزاد تلاشي ميکردند . راي توده ملت را تغيير دهند . چطور شد ملت به نظر بخشي از علاقمندان هنري اش و.... اهميت نداد ؟ امروز پس از گذشت دو سال از سوم تير 84 و ثابت شدن عکس دروغها و تهمت هاي آنروز ( مخالفان احمدي نزاد ) و تلاش خستگي ناپذير دولت با زحمات و از خود گذشتگيهاي اجرايي و مديريتي دولت نهم . امروز نتيجه محک خوردن بصيرت مدعي نخبگي مشخص شده است .
و تفاوت عوام و خواص معلوم ميشود . که بسياري در هياهوي هم رنگ جماعت شدن . موافق باد قدرت سخن گفتن . نداشتن چارچوب فکري و اصولي براي فعاليتها و موضع گيريها . در برابر طوفان تبليغات بسياري مدعيان نخبگي و جزو خواص بودن . فريب ميخورند . و از حربه علاقمندي سعي ميکنند جامعه را تحت تاثير قرار دهند .
امروز اگر رقيب احمدي نزاد رييس جمهور شده بود . با توجه به سابقه دولتهاي سازندگي و لشگر آماده رانت و ويژه خواري( کارگزارانيها و وابستگان بيشمارشان ) چه بر سر جامعه و آرمانها مي آمد ؟ و چه بسا خود اين شرايط مورد نظر مبلغان نخبه هم نبود .بسياري بايد استقلال فکري و بصيرت خود را مورد بررسي قرار دهند . تا در مقاطع حساس بازيچه فضا سازيها و ابزار دستيابي شارلاتانها به قدرت و سلطه اختاپوسي بر جامعه نشوند
بسم الله الجميل
سلام
جالب بود. فقط يك نكته گفتيد در آن زمان روزنامه جمهوري اسلامي آنگون بود، بايد اضافه بشود الآن هم دست كمي از آن موقع ندارد. موارد متعددي را خودم شاهد بود كه دروغ بوده
والسلام علي من التبع الهدي