سلام دوست دانشجو . شما در باره نهضت آزادي اينچنين بحث کرده ايد: شما اصلا چيزي در مورد نهضت آزادي ها مي دونيد من اصلا طرفدارشون نيستم و بدم هم مي آد ازشون ولي اعتقاد دارم اونها ايراني اند مسلمانند و حق زندگي تو اين کشور دارند حق انتقاد دارند خيلي هاشون قبل از انقلاب تو زندانهاي شاه بودند و حتي يكي شون تصميم داشته زن شاه رو ترور كنه كه از اونجا كه خدا مي خواد دست و چشم خودش رو از دست مي ده و بعد اين جور كار ها رو كنار مي زاره و حالا بعد از انقلاب يک نفر اين رو نمي گه! دليل تنفر من هم از اين گروه چيز ديگريه كه اصلا ربطي به بحث ما نداره فقط اينو مي گم كه همين طور ندانسته راجع به چيزي قضاوت نكنيد نعوذ بالله رهبر خدا نيست گاهي اوقات مي تونه نظرات شما با رهبر فرق داشته باشه1- بله عزيزم، من ميدونم. قبلاً هم عرض کردم پاي صحبتاشون رفتم و سؤال و بحث کردم. 2- بله اونها حق زندگي و انتقاد دارن ولي مگه مشکل ما با اونا اينه که بهشون حق زندگي و انتقاد نميديم؟ اگه اينطوره پس من چطوري پاي برنامه هاشون رفتم؟ همه شهروند درجه يک هستند و حقوق همه يکسان و محترمه ولي اگه قرار باشه کسي کانديداي احراز يک پست کليدي در کشور بشه و از اسرار مملکت سر در بياره، همه شهروند درجه يک نيستند. کدوم کشوري در دنيا مردمش انقلاب مي کنن، خون ميدن، زجر مي کشن و خلاصه کلي هزينه ميدن و قانون اساسي تدوين مي کنن و اکثريت قاطع بهش رأي موافق ميدن اونوقت اجازه ميدن يه کسي به سمت تصاحب يک پست کليدي بره که قانون اساسي اون کشور رو قبول نداره؟ کدوم عاقلي ميره سر شاخه درخت ارّه برميداره شاخه رو ميبره؟آيه قرآن رو بخون(ايه 118 آل عمران): ... لا تتخذوا بطانة من دونکم ... غير خودتان را همراز مگيريد، انان از هيچ فتنه اي در حق شما کوتاهي نمي کنند و آرزو دارند که در رنج بيفتيد.همه شهروندان خودي هستند اما اگر قرار باشد کسي در کشور به جايگاهي راه پيدا کند که از مسائل عميق سياسي و اسرار دورن نظام سر در بياورد و پست کليدي بگيرد ما طبق قاعده عقلي و ايه قرآن، قائل به خودي و غيرخودي هستيم.خودم پاي صحبت اقاي سحابي بودم، صدايش رو هم ضبط کردم که مي گفت ولايت فقيه را قبول ندارد. موقع ثبت نام براي کانديداتوري رياست جمهوري هم در فرم ثبت نام روي التزام عملي به ولايت فقيه خط کشيده. ميشه کسي قانون اساسي رو قبول نداشته باشه، اونوقت کانديد احراز بالاترين مقام اجرايي در کشور بشه؟3- و اما درباره سابقه انقلابي اين افراد: مرامنامه نهضت آزادي در دوران ستمشاهي بر تبعيت از قانون اساسي تأکيد مي کند و مهندس بازرگان هم به عنوان پايه گذار اين نهضت اعلام مي کند که از قانون اساسي به صورت واحد جامع طرفداري مي کنيم. اين در حالي است که بنيانگذار انقلاب اسلامي که مردم به رهبري او قيام کردند، تأکيد مي کند که قانون اساسي شاه، کامل و دقيق نيست.همچنين مهندس بازرگان به هنگام محاکمه در دادگاه رژيم شاه در سال 1341 با شاره به سلطنت شاه، تأکيد مي کند که ما واقعاً طرفدار و موافق آن هستيم(مدافعات در دادگاه غيرصالح تجديد نظر نظامي-مهندس بازرگان- ص 147)در نامه سرگشاده نهضت آزادي به شاه آمده: .... هرچند نهضت آزادي به مبارزه معتقد بوده اما براندازي و سرنگون کردن شاه از اهداف اصلي آن نبوده(موازنه منفي-نوشته حسين کي استوان-جلد اول-ص 147)هنگام اوج گيري انقلاب اسلامي و در آستانه به ثمر رسيدن تلاش ملت براي سرنگوني شاه، در تاريخ 9/3/1356 مهندس بازرگان همراه دوستان خود با مأمور سياسي سفارت آمريکا ملاقات مي کند و مي گويد: ... اگر شاه حاضر باشد تمام موارد قانون اساسي را به اجرا درآورد ما آماده ايم تا سلطنت را بپذيريم(اسناد لانه جاسوسي-شماره23-ص 18)4- گفتيد: نعوذ بالله رهبر خدا نيست گاهي اوقات مي تونه نظرات شما با رهبر فرق داشته باشهولي نظر امام درباره نهضت آزادي بر اساس همون قاعده عقلي و آيه قرآني است که خدمتتون عرض کردم. بحث نظر و برائت شخصي نيست. خط امام(ره) مخالف خط سازش و وادادگي در برابر سلطه جويي مستکبران است و از کسي که ادعا مي کند خط امامي است نيز انتظار مي رود مرز خود را با پيروان خط سازش و پذيرش سلطه آمريکا پررنگ کند نه اينکه براي جلب آراي مردم، پوزيشن آزادي خواهي بگيرد و از تبرّي جستن نسبت به خط سازش و منحرفين از آرمان هاي انقلاب غافل شود از ترس اينکه مبادا رأي نياورد.يا رومي روم يا زنگي زنگ.عزيزم، ما با آزادي بيان مخالف نيستيم. ما با اين نقاب زدن ها و منافق بازي ها مخالفيم. شما نظر رهبر اين انقلاب را نظر شخصي مي دانيد که مي تواند خطا و اشتباه باشد؟ بسيار خوب. هرکس عقايدش برا خودش محترمه ولي ديگه چرا نقاب خط امام و انقلاب مي زنيد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!مي خواهند با اين تناقض گويي ها رأي هر دو طرف را جلب کنند ولي ملّت ايران هوشيارتر از اين حرف ها هستند.إن شاءالله در نوبت بعدي به بحث شما درباره تسخير لانه جاسوسي مي پردازم.