• وبلاگ : تكليف الهي
  • يادداشت : شجاعت مهستي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 40 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رويا 

    لطفا اينقدر از اين واژه هاي فروتنانه مثل حقير..... استفاده نكنيد.پر واضح هست كه منظور شما چيست.اخيرا هم كه به بركت دكتر پور ازغدي و امثالهم روش بحث منطقي رو به جاي مشت و چماق در پيش گرفتيد.من فقط برام جالبه بدونم احوال دروني آدما در اسنباط هاي شما چه محلي از اعراب داره.به تعداد تمام آدماي دنيا راه براي ارتباط با خدا هست(جمله كليشه شده فيلم مارمولك كه حتما با اونم مشكل داريد)شما در اين ماجرا چه كاره ايد كه فكر ميكنيد فقط راه حودتون درسته؟اگر واقعا به خدا اعتقاد داريد و حقيقت اينقدر براتون روشنه بگذاريد خودش قضاوت كنه اون جاي حق نشسته و خودشم گفته:لا اكراه في الدين.من اگر جاي شما بودم وادعاي چنين اعتقادي رو داشتم برام مهم نبود حتي اگه تمام مردم طرفدار مهستي بودند.چرا از اين موضوع برآشفته ميشيدميدونيد پشت سر مرده حرف زدن

    هم در دين گناه بزرگيه.شما داعيه همون ديني رو داريدكه علي با توجه به احكام همون دين براي قضاوت زناي محصنه فرض رو بر برائت ميگذاشت.و در اين مسئله كنكاش نميكرد.در ضمن من قبل از نوشتن مطلب قبلي نظراتو خونده بودم و همينطورجواب هاي شما رو.ببينيد نوشته شما يك اطلاع رساني و صرف مقايسه نبود شما صريحا قضاوتتونو وارد قضيه كرديدوالبته اين به خودي خود از نظر من اشكالي نداره به شرط اينكه همونقدر كه تريبو ن و امكانات تو اين مملكت براي بيان اين فبيل نظرات وجود داره.براي بيان نظرات مخالف هم وجود داشته باشه.نمي خواين منكر اين بشيد كه من اينجا به راحتي ميتونم در جانبداري از مثلا مهستي با يك روزنامه مصاحبه كنم درصورتيكه كه شما براحتي ميتونيد اين نوشته در يكي از همين روزنامه هابه چاپ برسونيد.در اين نوشته هم بار قضاوتي شما كاملا واضح است.بهر حال اميدوارم در قيامت نه چندان دور همون مهستي به عنوان يك انسان نه بهعنوان يك زن هرزه هرجايي آوازه خوان از ستمي كه درحقش كرديد بگذره

    پاسخ

    سلام.1- منظورم چيست؟ شما از روي چه شواهد و مدارکي منظور حقير را فهميديد؟2- شما هم که داريد قضاوت و دسته بندي مي کنيد! مگه از اين کار بدتون نمي اومد؟! منتهي حقير با شاهد و مدرک و دليل اين کار را کردم و شما بي شاهد و مدرک و دليل! کدام زشت تر است؟3- من اگر درباره آن خواننده مطلبي نوشتم بر اساس ادعاهاي خودشان نوشتم، شما هم که درباره حقير قضاوت کرديد، خوب بود قبلش بخش«درباره خودم» وبلاگم را مي خوانديد آن وقت متوجه مي شديد که از اول نوجواني ام(سال 1364) يعني حدود 10 سال قبل از برکت حضور امثال استاد رحيم پور ازغدي، از منطق مشت و چماق متنفر بودم و سال ها قبل از اينکه جناب خاتمي در دانشگاه علم و صنعت به ما توصيه کند که «بگوييد زنده باد مخالف من» و خودش و طرفدارانش به اين توصيه عمل نکنند، اين شعار همواره سيره و روش حقير بوده است.4- ما به احوالات دروني آدما چيکار داريم؟ علي رغم ادعاي ايمان و تقوي، علناً بي ديني و مخالفت با حکم واجب پروردگار را براي ميليون ها نفر با شبکه هاي ماهواره دارند تبليغ و ترويج مي کنند. ما به احوالات دروني آدما کاري نداريم ولي وقتي احوالات و عقايد و تفکرات و نيات دروني ضد دين آن ها تبليغ و ترويج مي شود نمي توانيم مثل کبک سرمان را زير برف کنيم و بي تفاوت باشيم چون خداوند متعال از ما مي خواهد که دينش را ياري کنيم: کونوا انصار الله5- راه خدا با تئوري پلوراليسم ديني – که امثال دکتر سروش آن را ترجمه و به خورد ما دادند- و اظهارات و ادعاهاي بازيگر فيلم مارمولک تعريف و تبيين نمي شود، بلکه همانطور که در جواب يکي ديگر از نظرات نوشتم، خداوند متعال خودش راه رسيدن به خودش را از طريق رسولانش(صلوات الله عليهم اجمعين)، اهل بيت عترت آخرين رسولش(عليهم السلام) و کتاب هاي آسماني اش تعريف و تبيين کرده و به زعم دکتر سروش، ما صراط هاي مستقيم نداريم، بلکه روزي ده بار در نماز مي خوانيم که فقط يک صراط مستقيم داريم و آن پيروي از دين الهي است. آنچه که متعدد است سبل است نه صراط، يعني راه هاي رسيدن به اين صراط متعدد است: يکي پول و پله دارد با انفاق و صدقه و مدرسه و مسجد سازي و ... به اين صراط مي رسد، يکي زبان و قلم نافذي دارد به اين وسيله دين خدا را ترويج مي کند و به خدا مي رسد، يکي متخصص است يا کاره اي در اداره و سازماني است به مردم خدمت مي کند يکي ... و همه اين ها اگر معتقد به خدا نباشند و اعمال خود را منطبق بر دين و حجت عصر خود انجام ندهند، هر چه کار خير هم انجام دهند، از راه سعادت و رسيدن به خدا دور هستند.6- آيه شريفه «لا إکراه في الدين» بيانگر اين واقعيت است که با زور و اکراه و اجبار نمي توان کسي را وادار به پذيرش دين کرد ولي اين آيه با توجه به آيات ديگر تأييد مي کند کسي که دين الهي را نپذيرفت اهل نجات است؟ وقتي کسي دين الهي را پذيرفت و در جرگه مسلمين و اهل ايمان وارد شد، ديگر نمي تواند بگويد من ديندارم ولي نماز نمي خوانم، مگه زوره؟ من نماز مي خوانم و روزه مي گيرم ولي حجاب را قبول ندارم چون اکراه و اجباري در دين نيست. من همه واجبات الهي را انجام مي دهم ولي خمس و زکات نمي دهم، مگه زوره؟ مگر دين الهي مسخره است؟ منتهي يک وقت يکي از روي غلبه هواي نفس حرامي را مرتکب مي شود و يا از روي تنبلي واجبي را انجام نمي دهد، اين به آمرزش و راه نجات نزديک تر است تا کسي که علي رغم ادعاي ايمان و تقوي در مراسم تشييع جنازه – که معمولاً آدما اينجور مواقع بيشتر متذکر حق و رعايت شعاير الهي مي شوند- از طريق تريبوني در مقابل ميليون ها بيننده اعلام مي کند که اين مرده ما آن قدر شجاعت داشته که حجاب را – که واجب الهي مصرّح در قرآن کريم است- کنار گذاشته !7- من در حق اين خانم ستم نکردم، بلکه خودش به خودش ستم کرده که اينچنين گستاخانه و بي پروا واجبات الهي را لگدمال کرده و دوستان و طرفداراني را دور خودش جمع کرده که در مراسم تشييع جنازه اش به جاي اينکه کاري کنند که رحمت الهي را براي روح او جلب کنند، گستاخانه رفتار ضد ديني اش را ستايش مي کنند و موجب جلب غضب و سخط الهي مي شوند.8- در مورد پشت مرده حرف زدن هم به جواب نظراتي مشابه مراجعه کنيد.9- معلومه که از اين همه گستاخي و وقاحت در مخالفت با دين خدا علي رغم ادعاي ايمان و تقوي برآشفته مي شوم. لازمه دينداري همين تولي و تبري است. مگر حضرت نوح(عليه السلام) که همه اهل زمين گمراه بودند، ناراحت و نگران و برآشفته نبود؟ در عين حال مضطرب و پريشان هم نبود و به حقانيت راهش اطمينان داشت. ما هم که ادعاي دينداري مي کنيم بايد چنين باشيم و فقط تکليف خود را انجام دهيم چه همه دنيا با ما باشند و چه همه مخالف ما باشند.10- معلومه که براي اين کار تريبون و امکانات نداريد. مگر اين تريبون و امکانات مفت به دست آمده که اجازه بدهند هر کسي با مطرح کردن چهره هاي ضد دين، بي ديني را ترويج کند؟ اين همه رنج کشيده اند و خون ها ريخته شده که نظام ديني برپا شود، گرچه تا رسيدن به همه آرمان ها و اهداف، خيلي راه داريم ولي بديهي ترين تکليف يک نظام ديني اين است که زمينه را براي دينداري مردم فراهم کند. البته انديشه هاي ضد دين مي توانند در محافل آکادميک مرتبط طرح و مورد بحث قرار بگيرند ولي اگر قرار باشد مسؤولي در اين مملکت زمينه و امکانات فراهم کند براي طرح چهره هاي ضد دين و ترويج بي ديني، زيرابش را مي زنيم همانطور که زيراب وزير ارشاد و نور چشم جناب خاتمي را زديم، همانطور که در هفته نامه زن را به خاطر درج پيام فرح تخته کرديم، گرچه مدير مسؤولش دختر يکي از مقامات ارشد مملکت بود. 11- باز هم حرف براي گفتن دارم ولي متأسفانه فعلاً بيش از اين وقت و حوصله ندارم فقط توصيه مي کنم در درجه اول دين را با منابع دست اولش(قرآن و عترت) بشناسيد نه با تئوري پلوراليست ديني و فيلم مارمولک و امثالهم. يعني اگر لا اکراه في الدين را شنيديد، مذمت و نفي نؤمن ببعض و نکفر ببعض را هم ببينيد، اين را که در قرآن کريم تصريح شده ديني به جز اسلام مورد قبول نيست، ببينيد و درباره چرايي آن فکر کنيد. اين که خداوند متعال عملي را جز از متقين قبول نمي کند، ببينيد. صفات اهل تقوا را در قرآن کريم ببينيد، آن وقت فيلم تشييع جنازه خانم هايده را هم ببينيد و خوب گوش دهيد که چگونه خانم مهستي ادعا مي کند: «مهمترين ويژگي خانم هايده تقوا بود» آن وقت قضاوت کنيد آيا اين ها اهل تقوي هستند ؟ آن خانمي که ترانه «علي گويم علي جويم» را مي خواند اهل تقواست؟! همسر حضرت علي (عليه السلام) جلوي ميليون ها مرد نامحرم آستين رکابي مي پوشيده و خوانندگي مي کرده؟!!!!!!!!!!!!!