• وبلاگ : تكليف الهي
  • يادداشت : شعار مرگ بده، اين يکي خطر نداره حسن!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غریبه 
    با سلام شما خيلي طرفدار هستيد حالا که سهميه بندي شد من چگونه حقم را مي توانم بگيرم که من ماشين ندارم ولي مي توانستم از ماشين پدرم حقم را بگيرم.
    پاسخ

    سلام. پيام اصلي اين يادداشت چيز ديگري بود. عرض کردم هرکس اعتراض دارد، راهش تخريب اموال عمومي و رفتارهاي نابخردانه نيست. به طور اجمالي در جواب نظر آقا وحيد سر فرصت إن شاءالله به مواردي اشاره خواهم کرد. شما هم مي توانيد روز پنجشنبه 21 تير، گفتگوي رئيس جمهور با 57 منتقد اقتصادي دولت را با دقت تماشا کنيد. اميدوارم براي رفع برخي ابهام ها مفيد باشد.موفق باشيد
    + وحيد ملكي 
    نكنه دانشگاه سهميه جداگانه داده كه با سهميه بندي موافقي حسن ...
    پاسخ

    نه حسن. سهميه جداگانه در کار نيست حسن. آخه سرمايه ملي مونه حسن. حدود 20 ساله كه مردم رو نازپرورده بار آورده اند حسن. ژاپن كه اينقدر پيشرفت كرده به خاطر اين است كه هر سال براي تبريك سال نو، مسؤولين دولتي مي گويند: مردم! امسال سال كار زيادتر، سال صرفه جويي بيشتر و ... است بايد بيش از پيش رياضت بكشيم و براي ساختن كشور سخت تر از پارسال كار كنيم. اما متأسفانه مسؤولين ما هر سال وعده شكوفايي اقتصادي و رفاه و توسعه و ... مي دادند، اين در حالي است كه اسلام همواره ما را به توليد بيشتر و مصرف كمتر ترغيب مي كند. از خيلي وقت پيش بايد اين کار رو مي کردند حسن. همه دنيا همين جوره حسن. نمايندگان و دولتمردان ما خيلي شجاعت به خرج دادن حسن.قبلي ها مي ترسيدند اگر چنين کاري کنند رأي نياورند حسن. مي ترسيدند جاه و مقام و خدم و حشم خودشون رو از دست بدن حسن.ولي دولتمردان فعلي ما فقط به خدمت رساني و حفظ منابع ملي فکر مي کنن حسن. و حفظ چرب و شيرين مقامات و پرستيژهاي دنيايي براشون مهم نيست حسن. اميدوارم همين طوري بمونن حسن. من چرا اينقدر ميگم حسن؟ مگه اسمت وحيد نيست حسن؟ پس چرا من ميگم حسن، حسن؟
    + دوست 
    راستي چرا اين نوع حركتها زمان انقلاب خوب بود و افتخار محسوب ميشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    سلام اسمارتيز! کجا بودي؟ عادت کرده بودم در هر يادداشت نظرت را ببينم ولي نمي دانم چرا اتفاقاً در مورد همان دو يادداشتي که مختص پاسخگويي به نظر شما بود، نظري نداشتيد. کدام حرکات زمان انقلاب، افتخار محسوب مي شد؟ آتش زدن پمپ بنزين ها؟ تخريب اموال عمومي؟ انقلابيون پيرو امام خميني(ره) اهل اين کارها بودند؟ شهيد کلاهدوز جزو گارد شاهنشاهي بود و خيلي راحت مي توانست شاه را ترور کند، به او گفتند با توجه به موقعيتي که داري، چرا شاه را ترور نمي کني؟ گفت تا زماني که آقا اجازه ندهند، من اين کار را نمي کنم. امام اجازه ترور شاه را نداد، آن وقت اجازه دهد اموال عمومي تخريب شود و مردم صدمه ببينند؟ اگر منظورت شعار دادن عليه شخص اول مملکت است، آيا شاه فاسد با رهبر ما قابل مقايسه است؟ رهبر ما آن است که در اين يادداشت توصيفش کردم، شاه که بود؟ کتاب هايي که خود درباريان نوشتند بخوان ببين چه کسي بر ما حکومت مي کرد. در کتاب «به نام دخترم فرح» آمده است که شاه را بردند انگليس و با يک جوان 18 ساله لواط کرد، اين جوان همراه شاه به ايران آمد و چنان رسوايي به بار آمد که درباريان نزد سفارت انگليس التماس کردند که او را برگردانند... و بالاخره اعلا حضرت همايوني بر اثر امراض ناشي از همين فسادهاي جنسي به درک واصل شد. شاه ما آن بود که لايحه خفت بار کاپيتولاسيون را به تصويب مجلس رساند، ولي رهبر ما حدود 18 سال است که در برابر تهديد و تطميع ابرقدرت هاي گردنکش دنيا براي به زير سلطه آوردن مجدد ملتمان، خم به ابرو نياورده است و اگر چنين بود که اين همه مبغوض دشمنان اين آب و خاک نبود.شاه ما آن بود که خواهرش قاچاقچي مواد مخدر بود، اما رهبر ما فرزندش را حتي از صرف ناهار بيت المال در محل کارش(بيت رهبري) منع مي کند چه رسد به بهره مندي بستگانش از رانت هاي ثروت و قدرت.عالمي وارسته، زاهدي از قيد و بند دنيا رسته و مجاهدي که دوشادوش مردم و براي دفاع از اين آب و خاک در برابر دشمنان، جان بر کف دست گذاشته با چنان شاه فاسد و مسلوب الاختيار در برابر بيگانگان، قابل قياس است؟

    به نام خدا

    سلام بر دوست خوبم

    آقاي سلحشور فرد به طور قطع شما از سر تكليف الهي قلم مي زنيد؛ اما تصور من اين است كه بايد مقداري لحن ما مهربانانه و مؤدبانه باشد و مخاطب خودمان را به چيزي متهم نكنيم و نگوييم كه مثلاً تو ابلهي يا آب به آسياب دشمن بريزي و ....

    ترديدي نيست كه بسا يكي از كساني كه به وبلاگ شما سر مي زند، از كساني باشد كه چنين رفتارهايي از او سرزده است. او با خواندن اين مطلب كينه ورزتر مي شود. نظر من اين است كه ما بايد مخاطب خودمان را نور چشمي خودمان در نظر بگيريم كه البته گاهي اشتباهي مي كند و ما قصد داريم بدون اين كه او را ناراحت كنيم و از خود برنجانيم، به اشتباهش آگاه كنيم. عنايت داريد كه در امر به معروف و نهي از منكر شرط احتمال تأثير وجود دارد. شك نمي توان داشت كه در كلام نرم و بي تعريض و نيش و اهانت تأثير وجود دارد؛ نه در غير آن.

    نظر شما چيه؟ ببخشيد كه فضولي كردم.

    دلبند شما

    پاسخ

    سلام دوست من.من هم نظر شما را دارم و کاملاً موافقم.ولي کسي که به اموال عمومي آسيب مي رساند، باجه هاي تلفن را خرد مي کند، تابلوهاي راهنمايي- رانندگي را مي کند، اصلاً از اموال عمومي بگذريم، در محله ما که پمپ بنزين ايرانپارس را از بين بردند، يک وانتي هر شب آنجا هندوانه و ... مي فروخت، به او و ماشينش هم رحم نکردند، بنابراين فکر مي کنم نرم ترين و لطيف ترين لفظ را به کا بردم.به هر حال يادداشتم را ويرايش کردم تا آنان را ابله خطاب نکرده باشم بلکه صرفاً عملشان ابلهانه توصيف شود.اميدوارم باز هم از نظرات و تذکرات خود ما را بهره مند سازيد تا از نگاه و لفظ مهربانانه و مؤدبانه منحرف نشويم.

    بسم الله الجميل

    سلام

    به راستي اگر قدر او را ندانيم خداوند اشرار را بر ما مسلط خواهد كرد.

    البته اينهايي كه گفته شده انشاء الله اندك مردمي هستند و مردم ما انشاء الله در انتظار آقاي او هستند كه به راستي اگر او هم بيايد همين قوم دغا همينگونه خواهند بود.

    يا علي

    پاسخ

    با عرض سلام و تشکر.درست گفتيد. کساني که تا قدري دنيايشان به تنگ مي آيد به زمين و زمان فحش مي دهند، چطور مي خواهند در رکاب آقا پنجه در پنجه ابرقدرت هاي ظالم دنيا بياندازند؟ اين ها فکر مي کنند به محض آمدن آقا يک دفعه همه دنيا گل و بلبل مي شود و راحت تر مي چرند.